باید درس جغرافیا را در نظام آموزشی کشور دید
موضوع حذف درس جغرافیا از نظامآموزشی دورهراهنمایی و جایگزینی مطالعاتاجتماعی؛ واکنشهایی را درمیان اساتید و مولفان کتابهای درسی این رشته بهدنبال داشت. مهندس محمدرضا سحاب؛ پروفسور محمدحسن گنجی؛ مهدی چوبینه؛ محمدتقی رهنمایی؛ مطیعی لنگرودی و احمد پوراحمد حذف این درس را مساوی با ازدست رفتن هویت ملی عنوان کردند.
طرح حذف درس جغرافی مخالفت اساتید این رشته را به دنبال داشت
خبرگزاری میراث فرهنگی_ گردشگری_ زهرا حاج محمدی_ موضوع حذف درس جغرافیا از نظام آموزشی دوره راهنمایی و گنجاندن آن در درسی تحت عنوان مطالعات اجتماعی؛ واکنش هایی را درمیان اساتید و مولفان کتاب های درسی این رشته به دنبال داشت.
مهندس محمدرضا سحاب، رئیس موسسسه جغرافیائی سحاب در اقدامی ابتکاری؛ با دعوت از چند نفر از اساتید جغرافیا و مولفان و برنامه ریزان این درس درجلسه ای؛ به بررسی چند و چون ماجرای حذف درس جغرافیا از نگاه کارشناسان پرداخت.
سوال اصلی در این نشست این بود که آیا نحوه آموزش این درس باید تغییر یابد و حذف آن منافعی برای دانش آموزان کشور به دنبال خواهد داشت.
با جمع بندی سوالات مطرح شده در این نشست از سوی کارشناسان حاضر در آن؛ طرح سوال اصلی به این شکل درآمد که: در بحث ها و حواشی به وجود آمده درتغییر شیوه ارائه و حذف عنوان «جغرافیا» چند نکته به ذهن میرسید. اول اینکه باید دید چقدر «طرح مطالعات اجتماعی» اجرایی شده است زیرا اگر چنین طرحی محدود به نارضایتی چند معلم باشد می توان با جلسات درونی آن را حل کرد. پس سوال اینجاست که اجرای طرح مطالعات اجتماعی چقدر جدی است؟ ازسوی دیگر به نظر می رسد مخالفت با وجود درس مستقل جغرافیا در دوره راهنمایی به دلیل حجم کتاب های درسی است که در این مقطع برای دانش آموزان تدریس می شود. شاید اگر این واقعیت را درنظر داشته باشیم درست همین حجم را در دوره دبیرستان شاهد هستیم و این موضوع تاثیر چندانی روی سیستم آموزشی دانش آموزان ندارد. مگر آنکه برنامه ریزی اجرایی برای آماده ساختن معلمان چندان دقیق نباشد به گونه ای که یک معلم مجبور به آموزش چند درس در یک دوره باشد؛ لذا دلیل چندان خوبی نیست. جز آنکه باید پرسید حجم دروس با آنچه به عنوان محتوای دروس درنظر گرفته شده؛ چه اندازه برنامه ریزی شده و کاربردی است. مسلم است که حذف آموزش جغرافیا برای نوجوانانی که تنها مجبور به حفظ یک سری دروس هستند بی آنکه چیزی از این دامنه محفوظات کاربردی برای دانش آموزان داشته باید و یا پس از پایان امتحانات به یادها بماند. پس مهم نحوه اجرا و سیاستگذاری در زمینه آموزش آن است که قطعا به جغرافیا محدود نمی شود؟ و دیگر آنکه تجمیع سه درس جغرافیا؛ تاریخ و علوم اجتماعی چه آسیبی می تواند به هریک از آنها و یا هرسه برساند و در آخر اینکه آیا بهتر نیست به سیستمی فکر کرد که از دامنه محفوظات بکاهد و بر دامنه دروس کاربردی بیفزاید؟ دکتر چوبینه از برنامه ریزان و مولفان کتاب های درسی ابتدا گفت که" این تصمیم یعنی حذف تاریخ و جغرافیا از ادبیات بچهها و گنجاندن آن در کتاب «مطالعات اجتماعی» قرار است از امسال اجرایی میشود." در این نشست؛ پروفسور محمدحسن گنجی( بنیان گذار سازمان هواشناسی در ایران و دانشمند جهانی سال 2000 در زمینه هواشناسی)، دکتر حسین محمدی (استاد دانشگاه تهران)، دکتر مهدی چوبینه(برنامه ریز و مولف کتب درسی)، دکتر محمدتقی رهنمایی(استاد دانشگاه تهران)، دکترمطیعی لنگرودی (استادجغرافیای دانشگاه تهران)، دکتر احمد پوراحمد (رییس دانشکده جغرافیای دانشگاه تهران)؛ دکتر سیدعلی بدری (رییس موسسه جغرافیای دانشگاه تهران)، علی اکبر محمودیان، علی بابا عسگری و محمدرضا سحاب (اعضاء هیات علمی بخش تحقیقات جغرافیایی موسسه سحاب) حضور داشتند.
دکتر محمدتقی رهنمایی: باید دید چنین تصمیمی چرا گرفته شده و باید کم کاری ها و اشتباهات خودمان را نیز در این عرصه بپذیریم برای این کار کافی است به صفحه اول کتاب جغرافیای سال اول راهنمایی توجه کنیم که در آن سه غلط وجود دارد. یعنی آنچه که هم اکنون توسط معلم این دوره به بچه ها آموزش داده می شود اشکالات فراوان دارد. لذا باید پذیرفت که با گذشت این همه سال؛ تازه از اساتید این فن کمک می طلبند و در تمام این سالها ما استادان این رشته در حاشیه بودیم و هیچ وقت مورد مشورت نبوده ایم.
لذا پیش از آنکه هرگونه موضع گیری در این باره انجام دهیم، باید این اقدام از سوی هر سازمانی باشد را به فال نیک بگیریم. با این حرکت ما از یک خواب سی ساله بیدار شده ایم. لذا نباید واکنش احساسی نشان داد که یعنی جغرافیا فنا شد. مگر جغرافیا در عرض این 30 سال چه به بار آورده است که بابت از دست دادنش احساس رنج بکنیم. محصولاتی که ما از دوره ابتدایی تا دانشگاه ارایه می دهیم چندان قابل توجه نیست. من اولین بار که درس جغرافیای کلاس پنجم خواندم هنوز مطالبش را به یاد دارم. فکر می کنم متدولوژی تالیف کتابهای درسی 60 و70 سال پیش از امروز پیشرفته تر بوده است. به طوری که در ذهن من دانشآموز که 50 سال پیش خواندم، هنوز مطالب ایتالیا، پاکستان، اروپا در ذهنم هست. ولی بچه من که تازه فارغ التحصیل شده است، نمی توانند بگوید کویر کجاست؟ موضعگیری ما باید از دید واقعگرایانه باشد و ایرادها را برطرف کنیم. زیرا این دوستان درست روی تصمیم گیریهای قبلی انگشت گذاشتند و از هیچکدام از مهارتهای حرفهای شما استفاده نکردند. مسلما محتوای کتابهای درسی ما با کشورهای دیگر بسیار متفاوت است. آموزش و پرورش به این نتیجه رسیده که آموزش جغرافیا به این شکل اتلاف منابع است که به نظر حق با آموزش و پرورش است. حرف آنها درست است مهم نیست چه کسی این حرف را میزند، مهم این است که چه می گوید. جغرافیای مدرسه ای ما دارای سه اشکال است: اشکال محتوایی کتاب است که باید انقلاب در آن صورت بگیرد؛ اشکال شکلی است، در عرض 30 سال گذشته ازنظر ابزار و وسایل بطورکلی آموزش جغرافیا در دنیا دگرگون شده است و اشکال اجرایی. دبیرها را سرزنش نکنیم دبیرهایی که کتابها را درس میدهند هنرمند هستند. ما حتی یک ترم هم نمی توانیم این کتابها را درس دهیم. آنقدر بیربط و بیمحتوا و خستهکنندهاند که به عنوان زاپاس استفاده می شوند. بی دلیل نیست بهترین دانشجویان ما بلافاصله از دانشکدههای بزرگ خارجی سر در میآورند. یک گسستگی در جغرافیا به وجود آمده است. روزی که ما جغرافیا را رها کردیم و سراغ برنامه ریزی دهن پرکن رفتیم نهایتا باید به این بنبست میرسیدیم . جغرافیا هرجایی برود از درخت کشورشناسی نمی تواند جدا شود. یک بخش تبدیل به یک کشورشناسی با محتوای جدید و قسمت دوم که مربوط به ایران می شود، ایران شناسی واژه موجهای است. جغرافیا را می شود در بسته بندی جدید یاد دهیم.
دکتر مهدی چوبینه: در اواخر مهرماه در دانشگاه آزاد اسلامی همایشی تخصصی برگزار شد. در آن همایش؛ من مقالهای داشتم و در حاشیه آن مقاله، به مشکلات موجود در برنامه ریزی کتابهای درسی اشاره کردم. براساس مشکلات موجود، مدرسان مقطع راهنمایی موضوعی را عنوان می کنند مبنی بر اجحاف به آن ها؛ همان ها متقاضی تجدیدنظر در برنامههای درسی جغرافیا هستند. البته این بحث؛ جدید نیست. از 16 سال پیش این بحث مطرح بود. برای اینکه به نوعی پاسخ این گروه از معلمان داده شود؛ برنامهای تحت عنوان مطالعات اجتماعی تدارک دیده شد که رویکرد تلفیقی در زمینه آموزش تاریخ، جغرافیا، علوم اجتماعی دارد. یکبار این برنامه تولید شد و اعتبار بخشی آن انجام شد وکتابی نیز تالیف شد، اما در اولین قدم شکست خورد و برنامه را تعطیل کردند. چند سال بعد مجددا همان برنامه مطرح شد و این بار با دورخیزی سنگین برای انجام آن.
به دنبال آن از امسال تولید محتوای آن تحت عنوان «مطالعات اجتماعی» آغاز شده است. رویکرد مطالعات اجتماعی، برنامه ای است نامناسب برای کشورمان و از پیش شکست خورده . ما تا آنجا که از دستمان برمیآمد دلایل علمی نامناسب بودن این برنامه را در ایران مطرح کردیم. در جلسات کارشناسی نظراتمان را گفتیم و نوشتیم و تمام کسانی که در این زمینه تصمیم گیرنده بودند نظرات ما و گروه جغرافیا را میدانند. اما گویا تصمیم از دست ما خارج است. متاسفانه کسانی برای آموزش جغرافیای این مملکت تصمیم می گیرند که نه جغرافیا میدانند و نه با برنامه ریزی درسی و تبعات آن آشنا هستند. اما مشکلاتی که در نتیجه این تصمیم به وجود می آید آنقدر جدی است که وظیفه خود می دانم عواقب آن را به اطلاع دوستان برسانم. این موضوع را در جلساتی که با حضور مدرسان دانشگاه تشکیل میشود؛ چندبار مطرح کردم. ولی به نظرم آمد دوستان در دانشگاه گرفتاریهای زیادی دارند و وقت برای فکر کردن به مسائل اساسیتر مثل آموزش جغرافیا قبل از دانشگاه برایشان مسیر نیست .
این جلسه نیز ظاهرا به این منظور تشکیل شده است تا از یکسو از تجارب و تخصص اساتید این حوزه بهره مند شویم و دیگر آنکه اتمام حجت کرده باشیم و مدیون جامعه جغرافیدان این مملکت نباشیم که بگویند شما مولف کتابهای درس بودید اما هیچ دفاعی از حوزه تخصصی جغرافیا نکردید. به همین منظور در جلسات مختلفی که دوستان تصمیمگیرنده حضور داشتند؛ یک کار پژوهشی درباره آموزش جغرافیا در برخی کشورها را مطرح کردیم. درآن مطالعه 24 کشور را بررسی کردم تا ببینم چگونه جغرافیا را درس می دهند. آیا آنها همان کاری را میکنند که ما انجام می دهیم؟ از میان 24 کشور بررسی شده؛ بیش از نیمی از این کشور ها، جغرافیا را به صورت یک درس مستقل و مثل ما درس می دادند ،یعنی 54 درصد (بحرین، قبرس، دانمارک، اندونزی، ایرلند، عمان، مصر، امارات متحده، فرانسه، عربستان و ترکیه) درس مستقل جغرافیا دارند. 13 درصد به شکل علوم اجتماعی درس میدهند و 8 درصد رویکرد تلفیقی دارند مثلا جغرافیا را با زیست شناسی تدریس می کنند. 2 کشور تجمیع کردند و مانند دوران ابتدایی ما؛ تاریخ، جغرافیا و اجتماعی را در یک کتاب عرضه میکنند و فقط یک کشور جغرافیا درس نمی دهد. مثلا مشاهدات زیست محیطی را بهگونهای طراحی میکنند که بار جغرافیایی را برساند مثل بلژیک.
تصمیمگیرندگان بر تغییر شیوه ارائه درس جغرافیا؛ دلایل علمی برای رد دیدگاه های ما ارایه نمی دهند بلکه دلایل آنها؛ اجرایی است. کسی نتوانسته در این 50 سال که جغرافیا تدریس میشد نقص علمی از آن بگیرد یک مشکل اجرایی سبب شده که فشار بر برنامه درسی وارد شود مشکل هم این است که معلمان دوره راهنمایی ادعا می کنند به ما احجاف میشود و میگویند ما همان حقوقی را میگیریم که معلم علوم و زبان میگیرد، اما باید سه برابر کار کنیم. برای اینکه یک مشکل اجرایی را حل کنند در واقع یک راه حل برنامهای پیشرو گذاشتند گویا مظلوم ترین علوم؛ همین تاریخ و جغرافیا واجتماعی است و به نظر میآید هرکس هرکاری که بخواهد میتواند بکند.
ادعای ما این است که یکی از مهم ترین چالش هایی که با آن روبه رو هستیم؛ بحران هویت است. اتفاقا تقارن موضوع هویت یابی در نظام آموزشی در دوره راهنمایی اتفاق میافتد. پس درکل چند مساله به هم نزدیک میشود: نظام آموزشی با مطالباتی مواجه است و در اجرا کاستی هایی وجود دارد. شاید اگر در دوره متوسطه و ابتدایی این اتفاق میافتاد خیلی بد نبود. ما هم که کاربرنامهریزی درسی را به عهده داریم تلفیق این علوم در دوره ابتدایی را خالی از اشکال می دانیم و معتقدیم در آن دوران سنی تحمل این رویکرد برای بچهها ساده تر است اما وقتی به دوره راهنمایی میرسد مشکل بیشتر میشود. یک پژوهش در آموزش و پرورش نیز اخیرا انجام شده که میزان آموزش پذیری و انطباق با تغییرات را در دورههای مختلف تحصیلی از نظر معلمان بررسی کرده است. آموزش پذیرترین معلمان؛ معلمان زن دوران ابتدایی هستند بعد معلمان مرد همین دوره. بعد معلمان زن دوران متوسطه و معلمان مرد دوران متوسطه و بعد معلمان زن و مرد دوره راهنمایی. یعنی آموزش ناپذیرترین معلمان ما اتفاقا معترض به برنامه آموزشی هستند و همان ها می خواهند تأثیری چنین در برنامههای دوره درسی راهنمایی بگذارند. باز تحقیق دیگری نشان می دهد؛ اغلب کشورهایی که رویکرد مطالعات اجتماعی در این دروس دارند؛ کشورهایی هستند که یا سابقه تاریخی ندارند یا استعمارگر بودند و یا مستعمره بودند. لذا استقلال سیاسی این کشورها هم قابل تامل است.
بسیاری از کشورها به جز کشور ما که رویکرد مطالعات اجتماعی را در دستور کار خود قرار داده بعد از چند سال مجبور شدند، برگردند به رویکرد دیسیپلینی که وجود دارد. در حال حاضر در خیلی از مناطق دنیا؛ کسانی که از هویت ملی و دینی خودشان دفاع نکردهاند گرفتاریهای دارند که نتایجش هویدا است. بحث مهاجرتها و ورزشکارانی که تبعه کشورهای دیگر میشوند، بازتاب همین عدم شناخت هویت است.
تصمیمگیرندگان بعد از اینکه اصرار ما را دیدند کمی تخفیف قائل شدند و گفتند هر دو رویکرد را اعمال میکنیم و مخاطب انتخاب کند. مخاطب کیست؟ درحالی که نظام آموزشی ما یک نظام آموزشی متمرکز است. نظام آموزشی متمرکز حق انتخاب را برای دانشآموزان نمی گذارد، بلکه معلم انتخاب می کند و معلم هم منافع صنفیاش را در نظر میگیرد و عموما بدون درنظر گرفتن منافع علمی آن را انتخاب می کند. و الان بحث این هست که برای سال آینده رویکرد تجمیع را هم اضافه کنیم.
مقاله دیگری هم استانداردهای درس مطالعات اجتماعی را مطرح کرده است و در آن هم مطرح شده که به دلیل سابقه تمدنی، سابقه تاریخی، تنوع جغرافیایی و وجود قومیتها امکان اینکه به وسیله مطالعات اجتماعی بتوان به همه اینها پاسخ گفت؛ میسر نیست.
اما باید نکته دیگری را نیز اضافه کنم که؛ یکی از دلایل شکست مرحله قبلی مطالعات اجتماعی این بود که باید از سال سوم ابتدایی کار شروع میشد و کتاب سال سوم فعلی با ویژگی هایی که دارد کمتر فرصتی را برای جایگزینی برنامه مطالعات اجتماعی فراهم می کند.
دکتر مطیعی لنگرودی: در آموزش و پرورش؛ شورا خیلی معنا ندارد. مسوول کتابهای درس و پژوهشی بررسی میکند. اجتماعگرایی درواقع ایده مدیران قبلی سازمان پژوهش بوده است و نه آموزش و پرورش و ما در یک سال 3 کتاب را از دروس آموزش حذف کردیم این کتابی که آقای دکتر اشاره کردند؛ کتابی است که در یک روز می توان تمامش کرد در واقع هدف خاصی را دنبال نمیکند و انتظاری هم نداریم. بحث ایشان بیشتر ایدئولوژی و زندگی ایرانیهاست اما ایدئولوژی کجا میرود، من نگران میراث فرهنگیمان هستم. در دانشگاه خیلی راحت بحرانهای فرهنگی را شاهد هستیم. نکتهای که در دوره راهنمایی است و معلمان هم حق دارند زیرا سنگین ترین برنامه آموزشی را این معلمان دارند. دوره سنگینی است 14 عنوان کتاب درسی که در واقع کسلکننده است و نمی شود ظلم را در حق جغرافیا کرد. ما قبلا پیشنهاد دادیم یک سال تاریخ یک سال جغرافیا و یک سال علوم اجتماعی اجرا شود. بدترین وضعیت را در آموزش دوره راهنمایی در ایران شاهد هستیم 14 عنوان کتاب را می خواهند در مغز بچه جای دهند که نمیشود. اعتقاد من این است که باید انجمن جغرافیدانان در ایران پا به این عرصه بگذارد و برنامهریزی در زمینه کتابهای درسی را یاری کند.
پروفسور گنجی: ما باید بیشتر از همه روی ضرورت آموزش جغرافیا در برنامهها پافشاری کنیم که در علوم اجتماعی مستهلک نشود. برای اینکه علوم اجتماعی دامنه وسیعی دارد و مجالی که جغرافیا حالت استقلال برای دانش آموز فراهم کند را از دست می گیرد. دانشگاه هنوز هم با آموزش و پرورش توافقی ندارد درصورتیکه باید آموزش و پرورش به گونهای عمل کند که آنچه دانشگاه طلب می کند را جذب کنند.
دکتر چوبینه: آرشیو ما خالی است از کارهایی پژوهشی که برای جغرافیا در دورههای قبل صورت گرفته است. آنچه باقی مانده در حافظه چند نفری است که سالهاست کار می کنند. در دوره راهنمایی هم اشاره شد که تعدد دروس وجود دارد. یکی از آفتهای دوره راهنمایی همین است و آمار نگران کننده ای از افت تحصیلی در دوران راهنمایی را شاهد هستیم و یکی از دلایلی که سیاستگذاران آموزشی اصرار بر تعدد درس ها دارند، این است که فکر میکنند باید در این مقطع چیزهای زیادی به کودک یاد داد. زیرا دیگر مجالی ممکن است پیدا نشود. واقعیت این است که اگر میخواهیم تحول ایجاد کنیم و جواب معلمها را بدهیم نباید برویم سراغ چند درس مظلوم و آنها را تضعیف کنیم و آینده و هویت دینی و ملی خود را به خطر بیندازیم. بلکه باید بیاییم در ساختار نظام آموزشی تجددنظر بکنیم. همین دلایل باعث شده که پس از 90 سال ما دارای سند آموزشی بشویم.
دکتر احمد پوراحمد: موضوع ما این نیست که باید جغرافیا باشد یا نباشد. همه ما اعتقاد داریم که باید جغرافیا وجود داشته باشد و به عنوان یک درس مستقل از ابتدا تا مقطع پیش دانشگاهی تدریس شود. موضوع این است که شما که در درون کار هستید و این بحثها را انجام دادهاید بگویید چه باید کرد؟ بدیهی است که گروههای دیگر در تقابل با شما مسائلی را مطرح می کنند تا به این واسطه به نتیجه برسند. بهتر آن است که به صورت قطعنامه؛ جغرافیدانان ایران در سطح دانشگاههای تهران این نتایج را به آموزش و پرورش منعکس کنند. مسلم است که یک جمع کارشناسی کوچک به نتیجه ای نمی رسد. اگر بخواهیم سیستم معتبری باشد؛ بهتر است برنامه ریزی کرد که جغرافیدانان شهرستان ها هم مدعی شوند و حتی به گوش مجلس هم برسد و تنها به آموزش و پرورش بسنده نکرد. یعنی با یک برخورد قویتر با موضوع روبرو شود و توضیح داده شود که کار به صورت کاملا غیرکارشناسی و تنها به خاطر نارضایتی برخی از معلمان صورت گرفته است. ما هم به همین خاطر اینجا جمع شدهایم تا همفکری کنیم و بتوانیم همایشی یا سمیناری تشکیل دهیم و پیگیری کنیم.
مهندس سحاب: برای چنین تصمیم بزرگی و برای رسیدن به یک اشتراک نظر درست باید دید اول در کجا واقع شدهایم. باید بحث های علمی داشت و باید به سمینارها و همایش های مختلف رسید. طبیعی است که بحث حذف یک درس درمیان نیست، بلکه بهینه سازی آن هم مدنظر است. باید به دنبال راه حل درست بود که این امر هم با بررسی همه جانبه و همفکری اساتید محترم دانشگاه ها و دیگر دست اندرکاران و متخصصین امکان پذیر است. ما در موسسه جغرافیائی سحاب این آمادگی را داریم که پیگیر بحث های کارشناسی در این حوزه باشیم.
ذوعلم با اعلام آخرین تغییرات انجام شده در کتب درسی، گفت: بیش از 250 عنوان کتاب در مقاطع تحصیلی مختلف تالیف شده است.
وی با بیان اینکه از این تعداد 13 عنوان کتاب برای مقاطع تحصیلی ابتدایی، راهنمایی و متوسطه هستند، گفت: این کتب در سال تحصیلی آینده مورد بهرهبرداری قرار خواهد گرفت که البته تعدادی از آنها به اجرای آزمایشی در خواهند آمد.
مدیر کل برنامهریزی و تالیف کتب درسی ادامه داد: همچنین دو کتاب جدیدالتالیف که شامل قرآن پایههای سوم و چهارم ابتدایی و علوم پایه اول با توجه به مصوبه جلسه هیات وزیران با نام جدید «علوم بهداشت» در سال آینده مورد بهره برداری قرار می گیرد.
وی از تالیف هفت کتاب جدید التالیف در دوره راهنمایی خبر داد و گفت: فارسی اول و دوم راهنمایی، تعلیم و تربیت اول راهنمایی، آمادگی دفاعی دختران سوم راهنمایی، فارسی سوم راهنمایی، دینی دوم راهنمایی و زبان انگلیسی اول راهنمایی از این کتابها هستند.
ذوعلم گفت: در دوره متوسطه نیز از مهر ماه امسال، سه کتاب جدید تالیف ریاضی دوم متوسطه، منطق سال سوم علوم انسانی و جامعهشناسی پایه دوم علوم انسانی آماده ارائه به دانشآموزان خواهد بود.
وی اظهار کرد: همچنین در رشته علوم و معارف اسلامی، هفت عنوان کتاب جدید تخصصی این رشته برای سال تحصیلی 89 ارائه خواهد شد.
مدیر کل برنامهریزی و تالیف کتب درسی، همچنین به اعمال برخی تغییرات و اصلاحات جزئی در کتب درسی اشاره کرد و گفت: در این قالب کتاب «بخوانیم و بنویسیم» پنج پایه ابتدایی امسال از نظر خط و تصویر اصلاح شده، زیرا انتقادات بسیاری در مورد تصاویر این کتابها وجود داشت و این در حالیست که در پایههای ابتدایی تصویر کتاب بخشی از محتوای خود کتاب است.
وی از اعمال تغییرات کلی در کتاب مبانی علم رایانه در مقطع متوسطه با توجه به تغییرات علم رایانه و نرمافزار نیز خبر داد و خاطر نشان کرد: در کتاب ریاضی اول متوسطه که در سال تحصیلی 87 ـ 88 به عنوان کتاب جدیدالتالیف نیز ارائه شد، با توجه به اظهارنظرهای معلمان تغییراتی حاصل شده است.
ذوعلم از جایگزین درس استانشناسی به جای جغرافیا در مقاطع تحصیلی نیز خبر داد و گفت: امسال تالیف کتاب استانشناسی در پنج استان تهران، فارس، اصفهان، گیلان، قم و کردستان به طور آزمایشی و با پیگیری خود استانها و مشارکت دستگاههای فرهنگی آغاز شده است.
برنامه درس ملی از سل تحصیلی 94-93 اجرا می شود
مدیرکل برنامهریزی و تالیف کتب درسی، از ارائه نگاشت و ویراست سوم سند برنامه درسی ملی به شورای عالی انقلاب فرهنگی نیز در آینده نزدیک که ویراست دوم آن در قالب 66 ضمیمه و هشت فصل در اسفند ماه سال گذشته ارائه شد، خبر داد و گفت: برنامه درسی ملی در سریعترین حالت، از سال تحصیلی 94 ـ 93 اجرایی خواهد شد.
ذوعلم ادامه داد: در برنامه درسی ملی دیگر خبری از هم گسیختگی کتابها و موضوعات نخواهد بود و تمام محتویات آموزشی در مبانی قالب جدید نوسازی خواهد شد.
وی تصریح کرد: بر این اساس، تا امروز بیش از 40 مورد تغییرات قابل توجه در برنامه درسی ملی در بخش اهداف، مبانی، عناوین درسی و نحوه ارائه دروس به دانشآموزان صورت گرفته و بعد از ارائه پیشنهادهای لازم برای تغییرات در سند، آموزش و پرورش سه سال برای اجرایی شدن فاز اول این طرح در حوزه ستادی زمان خواهد داشت.
مدیرکل برنامهریزی و تالیف کتب درسی همچنین گفت: در صورت تصویب سند برنامه درسی ملی در سال جاری، این سند در سال 1391 به صورت آزمایشی در ابتدایی و در سال 1393 در مقاطع راهنمایی و متوسطه اجرایی خواهد شد.
جدول عناصر و واحدهای تقسیمات کشوری
بهار ۱۳۸۸
ردیف
| استان
| مساحت
| تاسیس
|
تعدادواحدها | ||||
شهرستان | بخش | دهستان | شهر | |||||
1 | آذربایجان شرقی | 45650 | 1316 | 19 | 42 | 141 | 58 | |
2 | اذربایجان غربی | 37411 | 1316 | 17 | 40 | 113 | 38 | |
3 | اردبیل | 17800 | 1372 | 9 | 25 | 66 | 23 | |
4 | اصفهان | 107029 | 1316 | 22 | 45 | 125 | 96 | |
5 | ایلام | 20133 | 1353 | 8 | 20 | 40 | 21 | |
6 | بوشهر | 22743 | 1352 | 9 | 22 | 43 | 30 | |
7 | تهران | 18814 | 1357 | 13 | 35 | 80 | 56 | |
8 | چهارمحال وبختیاری | 16332 | 1352 | 7 | 18 | 39 | 27 | |
9 | خراسان شمالی | 28434 | 1383 | 7 | 17 | 42 | 17 | |
10 | خراسان جنوبی | 85290 | 1383 | 8 | 19 | 49 | 23 | |
11 | خراسان رضوی | 128949 | 1316 | 25 | 67 | 160 | 71 | |
12 | خوزستان | 64055 | 1316 | 23 | 52 | 127 | 55 | |
13 | زنجان | 21773 | 1352 | 7 | 16 | 46 | 18 | |
14 | سمنان | 97491 | 1355 | 5 | 13 | 29 | 17 | |
15 | سیستان وبلوچستان | 181785 | 1336 | 14 | 40 | 102 | 37 | |
16 | فارس | 122608 | 1316 | 26 | 76 | 197 | 79 | |
17 | قزوین | 15567 | 1376 | 5 | 19 | 46 | 25 | |
18 | قم | 11526 | 1375 | 1 | 5 | 9 | 6 | |
19 | کردستان | 29137 | 1337 | 10 | 27 | 84 | 24 | |
20 | کرمان | 180726 | 1316 | 17 | 46 | 143 | 60 | |
21 | کرمانشاه | 24998 | 1316 | 14 | 30 | 85 | 29 | |
22 | کهگیلویه وبویراحمد | 15504 | 1355 | 5 | 16 | 41 | 16 | |
23 | گلستان | 20367 | 1376 | 12 | 23 | 53 | 25 | |
24 | گیلان | 14042 | 1316 | 16 | 43 | 109 | 49 | |
25 | لرستان | 28294 | 1352 | 10 | 27 | 84 | 23 | |
26 | مازندران | 23842 | 1316 | 17 | 45 | 115 | 52 | |
27 | مرکزی | 29127 | 1326 | 11 | 20 | 62 | 29 | |
28 | هرمزگان | 70697 | 1346 | 13 | 36 | 83 | 28 | |
29 | همدان | 19368 | 1352 | 8 | 23 | 72 | 27 | |
30 | یزد | 129285 | 1352 | 10 | 20 | 51 | 24 | |
| جمع کل | 1628777 |
| 368 | 929 | 2438 | 1083 | |
منبع : سایت وزارت کشور
استفاده گسترده از GIS درقطر
منبع : 2007/10/11-GIM Intemational
تنظیم قطر بر روی نقشه
قطر اولین کشور در جهان است که اقدام به ایجاد GIS در سطح ملی نموده است. مرکز GIS قطر را کابینه دولت قطر در سال 1990 ایجاد کرد. گزارش عملکرد این مرکز بطور مستقیم در اختیار بخش قانونگذاری حکومت ملی قرار میگیرد. نخستین گامهای برداشته شده برای آشنا سازی ذهن مسؤلین در مورد اجرای GIS در قطر مدیون «شیخ احمدبن محمد آل ثانی» وزیر پیشین کشاورزی و شهرسازی و ریاست بخش اجرایی دولت قطر میباشد. در مقام یک مهندس وی تشخیص این واقعیت را به عهده داشت که امکانات بالقوه این فنآوری موجب انقلاب در سطح مدیریت اطلاعات و استفاده بهینه از امکانات برای مدلسازی و تجزیه و تحلیل دادهها در سطح ملی میشود. مناطق شهری کشور قطر در سال 1993 با مقیاس 000/4: 1 مجدداً عکسبرداری شد. اعضای CGIS با استفاده از دادههای جدید سعی بر ایجاد مدلهای ارتفاعی رقومی با دقتی در حدود 10 سانتیمتر نمودند. عکسهای قائم رقومی، حاوی پیکسلهایی به ابعاد 10 سانتیمتر، از کلیه مناطق مسکونی با سطح تراکمی بیش از 600- 500 نفر در هر کیلومتر مربع تهیه و استفاده شده است. در سال 1995 کل کشور مجدداً با مقیاس 000/30: 1 و 000/54: 1 عکسبرداری شد. اعضای CGISاین مرتبه مدلهای ارتفاعی رقومی با دقت 1 متر تهیه نمودند و بعد از آن عکسهای قائم رقومی با پیکسلهای 1 متری برای کل قطر ایجاد کردند. شبکه فیبر نوری شبکه GIS سیستم اطلاعات جغرافیایی قطر امکان تسریع مبادله اطلاعات را میان سازمانهای مختلف فراهم میکند. شبکه مذکور از فیبرها در توزیع اطلاعات به شرکتهای تحت قرارداد CGIS استفاده مینماید. چهارچوب اصی این شبکه مجموعهای از چندین شبکه کوچکتر اترنت و یا شبکههای حلقهای میباشد. CGIS با استفاده از یک مرکز gigaswitch با بیش از 3 گیگابایت پهنای باند امکان برقراری بیش از 67000 ارتباط را در ثانیه فراهم میسازد. این واقعیت بدان معنی است که در هر ثانیه فایلهای تصاویر رقومی، که بطور معمول ابعاد 50 مگابایتی دارند، قابل ارسال یا نمایش میباشند. در عین حال نرمافزارهای پیچیده گرافیکی و استری باعث میشود چنین فایلهایی تنها در عرض چند دقیقه ترسیم شوند. تا قبل از نصب شبکه GIS در سال 1994 و بدون استفاده از نرمافزارهای واستری زمان لازم برای ترسیم فایلها تصاویر رقومی در CGIS بین 5 تا 10 ساعت بود. شبکه GIS به مشترکین خود این امکان را میدهد تا به کلیه دادههای عمومی مورد نیاز خود دسترسی سریع داشته باشند. تصمیمگیری در مورد نحوه دستیابی به اطلاعات GIS در شبکه بستگی به نظر مشترک و شرکت فراهمکننده اطلاعات دارد. نرمافزارهای استاندارد انتخاب شده برای GIS قطــر شــامل محصــولات شرکت ESRI از قبیل Arc/Info ، Arcview، map object همراه با پایگاه اطلاعات رابطهای oracle میباشد و قطعات سختافزاری موجود برگرفته از شرکتهای تولیدکننده مختلف است.