قطر؛ ثروتمندترین کشور جهان اسلام
قطر از نظر سرانه تولید ناخالص داخلی، ثروتمندترین کشور در دنیای اسلام است. سرانه قطر به حدی بالا است که اغلب وضعیت اقتصادی این کشور نه با کشورهای خاورمیانه که با اقتصادهای بزرگ اروپایی مقایسه میشود.
|
طبق آمارهای موجود سرانه تولید ناخالص داخلی این کشور کوچک عضو شورای همکاری خلیج فارس معادل سه چهارم کشورهای اروپایی است و با توجه به سیاستهای این کشور تا رسیدن به اقتصادهای برتر جهان راه درازی باقی نمانده است.
قطر همچون دیگر کشورهای حوزه خلیج فارس اقتصادی وابسته به نفت دارد. این در حالی است که با داشتن تنها 15میلیارد بشکه نفت خام میتواند تا 23 سال دیگر از این ذخیره انرژی برای توسعه اقتصادش بهره ببرد.
امروزه نفت 85درصد از درآمد صادراتی قطر را تشکیل میدهد و 60درصد از تولید ناخالص داخلی این کشور آسیایی با درآمد نفتی ایجاد شده است.
در کنار نفت قطر یکی از بزرگترین دارندگان گاز طبیعی در جهان است. این کشور 7000کیلومتر مکعب ذخیره گاز طبیعی دارد که معادل 5درصد از کل ذخایر گاز طبیعی جهان است. امروزه قطر نه به دلیل حجم ذخایر نفتی بلکه به دلیل پتانسیل بالا در تولید و صادرات گاز طبیعی و گاز طبیعی مایع مورد توجه سرمایهداران بزرگی همچون آمریکا است.
به گزارش کنسول برنامه ریزی بانک مرکزی قطر در سال 2006 میلادی، نرخ رشد تولید ناخالص داخلی این کشور برابر با 24/2درصد بود که سرانه تولید ناخالص داخلی این کشور را به 62914 دلار رسانید. در این سال نرخ رشد صنعت نفت و گاز کشور قطر برابر با 29درصد اعلام شد.
آمارهای بانک مرکزی قطر نشان میدهد در سالهای 2005 و 2004 میلادی نرخ رشد تولید ناخالص داخلی کشور قطر به دلیل حضور بیشتر سرمایههای خارجی به ترتیب برابر با 33/8درصد و 34/8درصد بوده است. انتظار میرود تا انتهای سال 2011 میلادی ارزش تولید ناخالص داخلی این کشور به 97میلیارد دلار آمریکا برسد.
اقتصاد قطر یکی از صنعتیترین اقتصادهای حوزه خلیج فارس است. به گزارش مقامات اقتصادی 81درصد از اقتصاد قطر را صنعت، 18/8درصد را بخش خدمات و 0/2درصد را کشاورزی تشکیل میدهد.
مهمترین صنایع فعال در این کشور آسیایی را میتوان صنعت تولید نفت خام، صنعت پالایش نفت، تولید آمونیاک، کودشیمیایی، پتروشیمی، تولید شمشهای فولادی، سیمان و تعمیر کشتیهای تجاری نام برد. قطر سالانه حجم کلانی از محصولات کشاورزی و مواد غذایی مورد نیاز خود را وارد میکند.
آمارهای ارائه شده توسط دولت قطر نشان میدهد در سال 2006 میلادی بخش کشاورزی و ماهیگیری تنها 0/1درصد از تولید ناخالص داخلی این کشور را تشکیل میداد. در این سال تولید 3/7درصد، بخش برق و آب 1/3درصد، ساختمان و عمران 5/4درصد، تجارت در کنار درآمد رستورانها و هتلها 4درصد، حمل و نقل و ارتباطات 2/9درصد، بخش خدمات مالی 8/2درصد و خدمات دیگر 8/9درصد از تولید ناخالص داخلی این کشور را تشکیل داده بود.
قطر در سالهای گذشته حجم زیادی سرمایهگذاری خارجی جذب کرد. حجم این سرمایهها با افزایش حضور آمریکا و سرمایههای آمریکایی بیشتر شد و زمینه را برای بیشتر شدن نرخ رشد اقتصاد این کشور فراهم کرد.
توسعه همه جانبه اقتصاد قطر و بالا رفتن سرانه تولید ناخالص داخلی در این سرزمین سبب شد تا قطر به پایگاه اقتصادی کشورهای حوزه خلیج فارس بدل شود. این کشور هم اکنون مرکز بانکداری کشورهای حوزه خلیج فارس است و انتظار میرود تا چند سال آینده این نقش پررنگتر شود.
شاید به همین دلیل است که قطر بهرغم دیگر کشورهای حوزه خلیج فارس عجله ای برای کاهش وابستگی به صنعت نفت و گاز و ایجاد تنوع در اقتصاد ندارد. این کشور در هر سال درآمد کلانی از نفت و گاز بدست میآورد و با توجه به حجم کلان سرمایههای خارجی موجود در آن و حمایتهای اقتصادی ایالات متحده آمریکا در نظر دارد تا حد امکان از این موقعیت استفاده ببرد.
در سال گذشته میلادی قطر معادل 33درصد از تولید ناخالص داخلی خود سرمایه خارجی جذب کرد. به گزارش کنفرانس توسعه و تجارت سازمان ملل متحد، کشور قطر در میان 141 کشور رتبه دهم را از نظر شاخص پتانسیل جذب سرمایههای خارجی دارد و این به معنای آیندهای روشنتر برای اقتصاد قطر است.
در ده ماه اول سال مالی
2007/ 2006میلادی سرمایهگذاری مستقیم خارجی در این کشور 37درصد رشد کرد و به 4/1میلیارد دلار رسید. این در حالی است که در مدت مشابه سال قبل این کشور عربی تنها 3میلیارد دلار سرمایه خارجی جذب کرده بود. سهم اعظم این سرمایهها به بخش تولید گاز طبیعی مایع درونریز شد.
دولت قطر در صدد است تا زمینه را برای جذب 2میلیارد سرمایه خارجی فراهم کند که در صورت تحقق این مساله در سال مالی 2007/2006میلادی کشور مذکور بیشتر از 6میلیارد سرمایه خارجی جذب خواهد کرد.
پژوهشگران واحد مطالعات اقتصادی رسیدن حجم سرمایهگذاری خارجی قطر را به 6میلیارد دلار امری محتمل میدانند؛ زیرا بستر حاکم بر اقتصاد این کشور برای جذب سرمایهها مناسب است.
به گزارش واحد مطالعات اقتصادی کشور قطر (EIU) از نظر فرصتهای بازاری، سیاستهای دولتی برای واحدهای تولیدی کوچک و قدرت رقابت در جهان، سیاستهای دولت برای سرمایهگذاران خارجی، سطح کنترل بر تجارت و نرخ تبادل ارز، مالیاتها، تامین مالی طرحها، بازار کار و زیرساختها در موقعیتی است که توجه بسیاری از سرمایهگذاران را به خود جلب میکند.
از طرف دیگر ثبات اقتصادی این کشور حوزه خلیج فارس نیز یکی دیگر مسائلی است که ریسک سرمایهگذاری را کاهش میدهد و سبب میشود هر روز بر شمار سرمایهگذاران خارجی در این کشور افزوده شوند.
در سالهای اخیر سهم اعظم سرمایههای خارجی به صنعت گاز طبیعی مایع درونریز شده است. قطر در نظر دارد تا سال 2010 میلادی به بزرگترین صادرکننده LNG در جهان بدل شود و برای این کار نیازمند سرمایههای خارجی است. البته دولت قطر برای فراهم کردن بستر مناسب برای جذب سرمایهها و صنایع خارجی اصلاحاتی را در سیاستهای کشور ایجاد کرد.
اولین اقدام در سالهای آغازین قرن حاضر انجام شد که به زنان این کشور فرصت بیشتری برای حضور در عرصههای مختلف علمی و اجتماعی داده است. دولت قطر این کار را اولین گام در راه مدرنیزه شدن اقتصاد و اجتماع خوانده است.
دولت این کشور در صدد است تا سرمایههای خارجی را به بخش پتروشیمی و بخشهای غیر مرتبط با انرژی نیز هدایت
کند. پژوهشگر واحد مطالعات اقتصادی معتقد است قطر موفق خواهد شد به هدف جذب سرمایههای کلان خارجی دست یابد. زیرا از یک طرف در میان کشورهای حوزه خلیج فارس بستر مناسب تری برای جذب سرمایهها دارد و از طرف دیگر در میان کشورهای عربی از نظر ساختار اجتماعی پیشرفتهتر است.
پس سرمایهگذاران خارجی ترجیح میدهند به جای ورود به عرصههای محدود اجتماعی کشورهای عربی وارد اقتصاد ثروتمند و اجتماع نسبتا آزاد قطر شوند و از تمام بخشهای آن بهره ببرند.
ماسوله
در ۵۵ کیلومتری رشت در استان گیلان قرار دارد. این شهر در ناحیهای کوهستانی و جنگلی در دامنهای صخرهای با با وسعت آن ۱۶ هکتار و ارتفاع 1050 متر از سطح دریای آزاد ساخته شدهاست. ماسوله در ۳۲ کیلومتری جنوب غربی شهرستان فومن قرار دارد و از غرب به خلخال، از شمال به ماسال و از جنوب به تارم علیا محدود است.
این شهر طی شماره ۱۰۹۰ در فهرست آثار ملی به ثبت رسیده است.
این شهرک هم اکنون رویارو با مسائلی مانند ریزش سنگ، سیل، رانش زمین، زمینلرزه، تصرف به منظور توسعه عمرانی و انسانی و تخریب و ... میباشد، که احتمال خطر را در این ناحیه به حداکثر میرساند.
حدود هشتصد تا هزار سال پیش مردمانی از نقاط مختلف سرزمین گسترده ایران به دلائل نامعلومی به منطقه ماسوله کوچ کردند. برخی از مردمان محلی نیز از منطقه ای به نام کهنه ماسوله واقع در 6 کیلومتری شمال غرب این شهر با این افراد همراه شدند. طی کاوش های انجام شده از محوطه باستانی کهنه ماسوله سفالینه هائی متعلق به قرون پنجم تا هشتم هجری قمری بدست آمده است که دقیق ترین مستندات قابل توجه تاریخی می باشند.
در ۱۰ کیلومتری بالاتر از ماسوله جدید، ماسوله قدیم با آثار و بازماندههای انسانی از قبیل سنگ کوره و ... در منطقهای گسترده پراکنده شده است که جزء آثار باستانی بشمار میآیند.
زبان مردم ماسوله تالشی است.
ماسوله دارای محلههای ریحانه بر، خانه بر، مسجدبر، کشه سر و اسد محله است.
قلل مهم ماسوله عبارتاند از: شاهمعلم (شامولوم)، آسمانکوه، لاسه سر، تروشوم و کله قندی. که قله شاه معلم با ارتفاع ۳۰۵۰ متر بلندترین نقطه استان گیلان می باشد.
ماسوله دارای معماری منحصر به فردی است. محوطه جلوی خانهها و پشت بامها هر دو به عنوان پیاده رو استفاده میشوند. خیابانهای کوچک و پلههای بسیار به هیچ وسیله نقلیه موتوری اجازه ورود نمیدهد. معماری ماسوله در یک جمله توصیف میشود: حیاط ساختمان بالایی پشت بام ساختمان پایینی است. ساختمانها معمولاً از دو طبقه تجاوز نمیکنند.
استان هرمزگان
استان هرمزگان با وسعت حدود 71193 کیلومتر مربع؛ معادل 3/4 درصد مساحت کشور را به خود اختصاص داده است. این استان در جنوب کشور قرار گرفته و از شمال به استان کرمان، از جنوب به آبهای نیلگون خلیج فارس، از شرق به استان سیستان و بلوچستان و از غرب به استانهای فارس و بوشهر محدود شده است. استان هرمزگان دارای 11 شهرستان، 21 مرکز، 29 بخش، 76 دهستان و 1908 آبادی دارای سکنه است.
نقشه تقسیمات استان هرمزگان؛ عکس از سازمان نقشه برداری کشور
در تقسیمات کشوری بیشترین گستره استان هرمزگان تا سال 1345 در محدوده استان کرمان قرار داشت. در سال 1346 این این بخش، از استان کرمان جدا شد و به استان ساحلی و سرانجام در سال 1355 به استان هرمزگان تغییر نام پیدا کرد.
تاریخ این منطقه و زندگی مردمان ساکن در آن در واقع بخشی از تاریخ خلیج فارس بوده و با آن پیوندی ناگسستنی یافته است.
بنا بر تحقیق آنوبانینی پیش رفتگی اقیانوس هند که امواج آن بر کناره استان های سیستان و بلوچستان، هرمزگان، بوشهر و خوزستان بوسه می زند از زمان هخامنشیان به نام خلیج فارس خوانده می شده است. نزدیکی خلیج فارس به پایتخت دولت هخامنشی باعث توجه آنها به این محدوده نیلگون شده و تسلط بر آنرا در جهت حراست از کیان خود ضروری می دانستند. از اینرو برخی از مورخان بر این باورند که بندرعباس در دوره هخامنشی وجود داشته و دارای اهمیت بوده است. این عنایت تا سلسله های بعدی نیز استمرار یافته به طوریکه طبق اسناد موجود تاریخی در دوران داریوش هخامنشی و انوشیروان ساسانی، کشتی های تجاری از خلیج فارس و بنادر آن استفاده کرده و تا مرزهای سیلان و حتی چین را در می نوردیدند.
بندرلنگه نیز در دوره هخامنشی از بنادر مهم تجاری خلیج فارس بوده که به دلایل تاریخی دستخوش سیر قهقرایی می گردد تا مجددا در قرون اخیر این بندر همراه با بندر کنگ (با ضم کاف) که در 5 کیلومتری آن قرار دارد دارای اهمیت تجاری شود. این بنادر در دوران سلسله های زندیه و قاجاریه، مرکز تجارت مروارید بوده و از رونق اقتصادی شایان توجهی برخوردار می شوند؛ به نحوی که بندر کنگ در دوره قاجار به عروس بنادر اشتهار می یابد. جهانگردان عرب و اروپایی در سفرنامه های خود از رونق تجارت بازارهای بزرگ و نظافت کوی و برزن این شهرها سخن گفته اند. بر طبق این سفرنامه ها در هرمز قدیم کوچه ها را با حصیر و حتی در بعضی نقاط با قالی فرش می کرده و برای جلوگیری از گرمای آفتاب پرده های کتانی زیبا بر پنجره ها می آویختند. صدور انواع کالاهای تجارتی مانند نیشکر، نیل، مروارید و فرآورده های کشاورزی و دامی از هرمز به هند و اروپا خود نشان از آبادانی این شهر می دهد. گفته شده که برای تیمور لنگ گورکانی بهترین انواع لولو و مروارید را از هرمز به ارمغان می آوردند. بعضی از آثار تاریخی به جا مانده در استان که هر کدام مربوط به دوره ای از تاریخ دیرپا و پرفراز و نشیب این خطه است منعکس کننده قدمت، دیرنگی و شکوفایی تمدن آن است. هر چند بیشتر آثار باستانی استان مربوط به دوران صفویه و بعد از آن است و اکثر بناهای قدیمی دستخوش تطاول طبیعت شده و یا با هجوم و تاراج اقوام تجاوزگر از میان رفته، ولی بعضی از این آثار به جا مانده مانند قلعه فین که تاریخ بنای آنرا زمان اردشیر بابکان می دانند و یا خرابه های شهر باستانی خریس در قشم که مربوط به دوره مادها است؛ این حقیقت را که منطقه هرمزگان نیز از گذشته کانون و پذیرای تمدنی کهن بوده، به اثبات می رساند.
پس از رخداد رنسانس و به ویژه انقلاب صنعتی که نتیجه تبعی آن رشد کشورهای اروپایی و گسترش استعمار و تجاوزگری در جهان بود؛ اقیانوس هند، آنچنان که آنوبانینی دریافته است؛ خلیج فارس و بنادر و جزایر واقع در آن مورد هجوم غرب قرار گرفت. پرتغالی ها نخستین اروپائیانی بودند که اولین کشتی های خود را به فرماندهی واسکودوگاما در سال 1498 میلادی و ناوگان بعدی را به فرماندهی البوکرک در سال 1507 میلادی به خلیج فارس اعزام داشتند. در سال 914 هجری شمسی که حکومت مرکزی ایران ضعیف و دستخوش تفرقه و بی سیاستی بود، جزیره هرمز به تصرف ارتش متجاوز پرتغال درآمده و سیف الدین، حاکم جزیره در نبردی نابرابر شکست خورد و متواری شد. پرتغالی ها بیش از یک قرن بر هرمز، کیش و بندرعباس مسلط بوده و مقدرات مردم آنرا در دست خود گرفتند. سایر دول استعمارگر اروپا نیز مانند انگلیس و هلند و حتی فرانسه در کسب منافع تجاری از همتای پرتغالی خود عقب نمانده و هر یک به نوبه خود سهمی از این خوان گسترده می خواستند تا اینکه سرانجام در سال 1031 هجری قمری، شاه عباس صفوی با استفاده از رقابت موجود بین دول فوق و توسط سردار خود امام قلی خان با اقدام نظامی به سلطه 117 ساله پرتغالیها خاتمه داد. به پاس این پیروزی؛ بندر گمبرون به نام بندرعباس خوانده شد و رونق خود را از آن زمان آغاز کرد.
استان سیستان و بلوچستان
چنین آراسته جایی تو را هر لحظه ای گویان
کجا شد رخشت ای رستم، بیا تا سیستان بینی (قوامی رازی)
استان سیستان و بلوچستان با وسعتی حدود 187502 کیلومتر مربع، در جنوب شرقی ایران واقع شده است. این استان پهناور در سمت شرق با کشور پاکستان 900 کیلومتر و با کشور افغانستان 300 کیلومتر مرز مشترک و در جنوب با دریای عمان به طول تقریبی 270 کیلومتر مرز آبی دارد. این استان از شمال و شمال غرب با خراسان جنوبی و از غرب با استان کرمان و هرمزگان همجوار است. استان سیستان و بلوچستان به لحاظ وسعت از بزرگ ترین استان های کشور به حساب می آید. این استان از دو ناحیه تشکیل یافته که از لحاظ طبیعی با یکدیگر کاملاً متفاوتند.
نقشه تقسیمات استان سیستان و بلوچستان؛ عکس از سازمان نقشه برداری کشور
ناحیه سیستان با 8117 کیلومتر مربع وسعت، در قسمت شمالی این استان قرار داشته و حوزه مسطح و مسدودی است که از آبرفت های دلتای قدیمی و فعلی رود هیرمند تشکیل شده است. ناحیه بلوچستان به مساحت 179385 کیلومتر مربع، منطقه وسیع کوهستانی است که حد شمالی آن کویر لوت و حد جنوبی آن دریای عمان است. مرزهای طولانی آبی و خشکی استان با کشورهای افغانستان، پاکستان و کشورهای حوزه خلیج فارس، موقعیت ویژه ای را به آن بخشیده و سبب ایجاد شرایطی خاص شده است. چندگانگی و تنوع مذهبی، گویشهای مختلف و نمود تعلقات قومی و قبیلهای و استقامت و سخت کوشی مردم از دیگر ویژگیهای اجتماعی این استان است.
سیستان خانه مردان جهان است و بدوست
شرف خانه ی مردان جهان تا محشر (فرخی)
بنا به به سر شماری سال 1375 جمعیت استان بیش از یک ملیون و هفتصد هزار نفر بوده که با توجه به وسعت استان از لحاظ جمعیتی این استان بعد از سمنان کم تراکم ترین استان کشور است. از لحاظ شهر نشینی نیز این استان با متوسط کشور تفاوت هایی دارد و بیشتر جمعیت استان (54%) در روستاها زندگی می کنند.
در مطالعات زمین شناسی، منطقه شرق ایران را معمولا به عنوان یک واحد مستقل بررسی میکنند. این منطقه در اواخر دوران سوم زمینشناسی در اثر جنبش های کوه زایی از دریا جدا شده است. قسمت جنوبی استان (مکران) یکی از مناطق در حال فرونشستن تدریجی است بر همین اساس پوسته اقیانوس هند با شیب بسیار تندی در زیر این منطقه به داخل زمین فرو میرود که یکی از علت های بوجود آمدن گِل افشانها و چشمه های آب معدنی فراوان در این منطقه است. ارتفاعات استان سیستان و بلوچستان به دوران دوم و سوم زمین شناسی تعلق دارد و سنگ های آن اغلب آهکی و گچی است.
منطقه سیستان و بلوچستان با توجه به موقعیت جغرافیایی، از یک طرف تحت تأثیر جریان های جوی متعدد مانند "جریان بادی شبه قاره هند" و به تبع آن باران های موسمی اقیانوس هند است و از طرف دیگر تحت تأثیر فشار زیاد عرض های متوسط قرار دارد که گرمای شدید مهم ترین پدیده مشهود اقلیمی آن است. در وضعیت هواشناسی این منطقه بادهای شدید موسمی، طوفان شن، رگبارهای سیل آسا، رطوبت زیاد و مه صبحگاهی پدیده های قابل توجه است. این استان تابستان های گرم و طولانی و زمستان های کوتاه دارد. از آنجا که حداقل دما ندرتا به صفر درجه سانتیگراد می رسد، رویش گیاه در اراضی آبی تقریبا در تمام طول سال ادامه دارد. عمده بارندگی در زمستان صورت می گیرد. این ناحیه دو فصل متمایز زمستان با درجه حرارت معتدل و خنک در ماه های آذر، دی و بهمن و تابستان گرم در بقیه ماه های سال دارد. در تمام شهرهای استان حداکثر دمای سالانه، بالای چهل درجه سانتیگراد گزارش شده است. میانگین حداقل دمای سردترین ماه سال بین حدود دوازده تا سیزده درجه سانتیگراد متغیر است. سردترین شهر استان، زاهدان و گرمترین شهر آن ایرانشهر است. در نواحی ساحلی دریای عمان بنا به تحقیق آنوبانینی، به علت رطوبت ناشی از مجاورت با دریا، آب و هوای گرم با رطوبت بیشتری همراه است.
بارندگی در استان عمدتاً در ماه های زمستان صورت میگیرد و میزان متوسط سالیانه آن حدود هفتاد میلیمتر و بسیار نامنظم است. بیشترین نزولات جوی، در شهرستان های خاش و زاهدان و کمترین مقدار در شهرستان زابل روی می دهد. میزان متوسط رطوبت نسبی در سواحل دریای عمان، حدود هفتاد تا هشتاد درصد در دی ماه است؛ که در تابستان کاهش می یابد.
سیستان و بلوچستان یادآور سرزمین پهلوانان اسطوره ای ایران (رستم، سهراب، زال و...) است و این سرزمین یل پرور مهد بسیاری از اسطوره های ایرانی بوده و کمتر دیرین نامه ایست که نامی از این سرزمین نبرده باشد. نام این سرزمین بارها در شاهنامه فردوسی آمده است:
بیاراسته سیستان چون بهشت
گلش مشک سارا بُد و زر خشت (شاهنامه فردوسی)
سیستان و بلوچستان در تمام دورههای تاریخی از اهمیت ویژهای برخوردار بوده است. تشکیل اولین حکومت مستقل ایرانی بعد از اسلام، توسط یعقوب لیث صفاری در 248 ه. ق. تسخیر سیستان توسط مغول ها در سال 662 ه. ق. حمله وحشیانه تیمور لنگ به سیستان و قتل عام مردم آن در سال 785 ه. ق. از مهمترین اتفاقاتی است که تاریخ پر فراز و نشیب این استان در دوره اسلامی به خود دیده است. به نظر آنوبانینی در میان این حوادث تشکیل حکومت صفاریان توسط یعقوب لیث در تاریخ ایران دارای بیشترین اهمیت است. صفاریان همانگونه که ادوارد براون ذکر می کند: "مایه ی تجدید حیات ملی ایران بودند و حقی که این دودمان از این رهگذر بر گردن ایران دارند کم نبوده است." یعقوب لیث دارای اعتقادات شدید شیعی بوده است و شاید یکی از عوامل گسترش مذهب شیعه در منطقه سیستان نیز وجود همین حکومت باشد.
ناگه به فر ایزدی از بیشه شد پدید
یعقوب لیث شیر بیابان سیستان (ملک الشعرای بهار)
صفاریان که بسیار میهن دوست بوده اند و به زبان فارسی علاقه ای تام داشته اند، بر فرهنگ و ادبیات ایران بسیار تاثیر گذار بوده اند؛ به نحوی که اولین شاعران ایرانی که اشعاری از آنان در دست است؛ همچون محمد وصیف سگزی، بسام کورد سیستانی و محمد مخلد سیستانی؛ از میان سیستانیان و دربار صفاری بوده اند. از میان شعرای بزرگ ایران نیز می توان از فرخی سیستانی؛ صاحب قصیده مشهور "کاروان حله"؛ نام برد که یکی از مفاخر شعر پارسی به شمار می آید.
من قیاس از سیستان آرم که آن شهر من است
وز پی خویشان ز شهر خویشتن دارم خبر (فرخی)
منطقه سیستان و بلوچستان در طول تاریخ، معبر و گذرگاهی میان شرق و غرب بوده و به همین دلیل ترکیب قومی آن نیز همواره در معرض تغییر، تحول و دگرگونی بوده است. مهم ترین محصول منطقه سیستان و بلوچستان؛ گندم است که درصد قابل توجهی از زمینهای زیر کشت را به خود اختصاص داده و صنایع آن نیز در اطراف شهرهای بزرگی چون زاهدان قرار گرفته است. شیوه های مختلف معیشت و زندگی، موسیقی سنتی و زیبا، صنایع دستی هنرمندانه و جذاب، آثار تاریخی و معماری کم نظیر، شهرهای باستانی چون شهرسوخته که با قدمت بیش از 3000 سال قبل ازمیلاد؛ بیگمان روزگارانی دراز یکی از مهمترین مراکز شهرنشینی آسیا در عصر مفرغ بوده، به همراه جلوه های طبیعی هچون ساحل دریای مکران (عمان)، منطقه آزاد چابهار، دریاچه مشهور و مذهبی-اسطوره ای هامون، سیستان و بلوچستان را به یکی از استان های جذاب ایران در زمینه گردشگری تبدیل کرده است.
روی هامون سبز، چون گردون ناپیدا کران
روی صحرا ساده، چون دریای ناپیدا کنار (فرخی)
پوشش گیاهی این استان بسیار پراکنده و "لک های" است و به علت کمی بارندگی، فرسایش خاک، سیلاب و مصرف بیرویه اغلب پراکنده اند. مراتع استان نیز به دلیل کمی بارش و محدود بودن خاک وضع مطلوب ندارند. از گونه های گیاهی مناطق شمال استان: بادام کوهی، بنه، تاغ و گز و گونه های گیاهی مناطق جنوبی کهور ایرانی، کلیر، چگرد، چش و کنار را می توان نام برد.
ویژگی های جمعیتی استان عمدتا از نوع قومی و طایفه ی است و مردم علاوه بر زبان فارسی از دو گویش سیستانی (زابلی) و بلوچی استفاده می کنند. بر اساس آخرین تقسیمات کشوری استان سیستان و بلوچستان دارای هفت شهرستان است که عبارتند از: ایرانشهر، چابهار، خاش، زابل، زاهدان، سراوان و نیک شهر است و آنوبانینی مهمترین آثار باستانی و مناطق گردشگری آنرا: آثار باقیمانده از شهر سوخته، ارگ کوه خواجه، سواحل بندر آزاد چابهار، کوه گل افشان بندر تنگ، قلعه های ایرانشهر، قلعه سه کوهه، انجیر معابد نیک شهر و مساجد و قلعه های باستانی دیگر می داند.
نمایی از گل فشان در غرب شهرستان کنارک جنوب بلوچستان
بارها در خبرهای مربوط به میراث فرهنگی شنیدهاید که اثری در فهرست میراث جهانی یونسکو به ثبت رسیدهاست. اما این فهرست به چه معناست؟ چه آثاری و با چه خصوصیاتی میتوانند در این فهرست ثبت شوند؟ و آیا اصولا ثبت در این فهرست مزایایی دارد؟
نشان مرکز میراث جهانی یونسکو
سازمان علمی- فرهنگی یونسکو در سال ١٩٧٢،معاهدهای را در مورد میراث فرهنگی و طبیعی جهان به تصویب رساند. یونسکو در این معاهده چهارچوبهای خاصی را برای میراث فرهنگی تعریف میکند. چهارچوبهایی که بتواند تا حد امکان معیارهای جهانی را با تمام تفاوتهای موجود بین فرهنگها و ارزشهای مورد نظر آنها در نظر بگیرد.
تاکید اصلی این معاهده بر حفظ میراث فرهنگی جهان در برابر خطرات و آسیبهایی است که هم از طرف طبیعت و هم از طرف عوامل انسانی، این ثروتها را تهدید میکند. طبق اصول این معاهده، برخی از آثار فرهنگی و طبیعی جهان، به دلیل دارا بودن ارزشهای استثنایی و منحصر به فرد، متعلق به کل بشریت است و بنابراین دولتها و همچنین جامعه جهانی باید تلاش بیشتری در راه حفظ آنها به خرج دهند.
گنبد سلطانیه، ایران
بنای چغارزنبیل- شوش خوزستان
معیارهای شش گانه
برای آن که اثری فرهنگی بتواند در فهرست میراث جهانی یونسکو به ثبت برسد لازم است حداقل با یکی از معیارهای ششگانه این معاهده انطباق داشته باشد. به زبان ساده و به طور خلاصه اثر کاندیدای ثبت باید:
معرف نبوغ یا دست آورد خلاقانه انسان باشد، تبادل ارزشهای انسانی را در طول دورهای خاص از تاریخ نشان دهد، شاهدی از سنتهای درخشان فرهنگی زنده و یا از میان رفته باشد، نشان دهنده نمونهای خاص از یک سبک معماری باشد، یا این که استفاده هوشمندانه انسان از زمین و محیط پیرامونش را جهت استقرار نشان و سرانجام این که به طور مستقیم یا ملموس با سنتها، عقاید، آثار هنری یا ادبی در ارتباط باشد.
ویلا آدریانا، ایتالیا
روند بررسی آثار
هر سال دولتها فرصت دارند تا پرونده یکی از آثار فرهنگی و یا طبیعی خود را به کمیته "میراث جهانی" یونسکو ارسال کنند. این پرونده باید دارای توضیحات کاملی از نظر فنی، تاریخی، معماری و سایر موارد مربوط باشد. کارشناسان کمیته میراث جهانی، پس از دریافت پروندهها، آنها را بررسی میکنند و در موارد لازم با سفر به کشورهای متقاضی از نزدیک به بررسی آن اثر تاریخی- فرهنگی و یا طبیعی میپردازند. چنان چه پرونده حداقل معیارهای لازم را داشته باشد باید در انتظار مجمع سالیانه کمیته ثبت جهانی بماند تا با حضور نمایندگان دولتها، رای گیری به عمل آید و به این ترتیب بتواند در فهرست میراث جهانی ثبت شود. این نشست سالانه، هر سال در یکی از شهرهای دنیا برگزار میشود.
شهر ممنوعه، چین
کشورهای صاحب رکورد
از سال ١٩٧٨ روند بررسی و ثبت آثار کشورها در فهرست یونسکو آغاز شد. در میان کشورهای جهان ایتالیا با ۴١ ، اسپانیا با ٣٩ و چین با ٣٣ اثر بیشترین آثار ثبت جهانی را دارا هستند. ایران نیز تاکنون توانستهاست هشت اثر تاریخی را در این فهرست به ثبت برساند.
زیگورات چغازنبیل، تخت جمشید، میدان نقش جهان، تخت سلیمان، ارگ بم، پاسارگاد، گنبد سلطانیه و بیستون و قره کلیسا
آثار ثبت شده ایران در فهرست یونسکو هستند. ایران در سال ١٩٧٩ سه اثر خود یعنی چغازنبیل، تخت جمشید و نقش جهان را همزمان ثبت کرد و از آن پس به مدت بیست و چهار سال یعنی تا سال ٢٠٠٣، هیچ پروندهای را به کمیته میراث جهانی ارائه نکرد.
الحمرا، اسپانیا
مزایای ثبت جهانی
ثبت یک اثر در فهرست میراث جهانی باعث میشود تا خواه ناخواه توجه بیشتری چه از سوی متخصصان و چه از سوی مردم نسبت به آن جلب شود. در ضمن سازمان یونسکو و سایر سازمانهای جهانی مرتبط با بناها و یادگارهای تاریخی و فرهنگی نیز کمکهای فنی و علمی خود را در صورت نیاز در اختیار کشور صاحب اثر میگذارند. همچنین صندوقی جهت حمایتهای مالی از آثار تاریخی ثبت جهانی نیز وجود دارد.
میدان نقش جهان، ایران
ثبت جهانی همه چیز نیست
اما گرچه ثبت جهانی یک اثر ممکن است برای کشور صاحب آن غرور برانگیز باشد، اما این پایان راه نیست. در برخی مواقع، کشورهایی که اصول حفاظتی در آنها چندان جدی گرفته نمیشود، تنها به دنبال افزایش آمار ثبتی خود هستند. اما باید دید پس از ثبت یک محوطه یا یک اثر، نحوه حفاظت از آن چگونه است. به عنوان مثال بلافاصله پس از ثبت هشتمین اثر ایران، یعنی بیستون، در فهرست میراث جهانی، فعالیتهای یک کارخانه پتروشیمی و همچنین شرکت مخابرات در حریم این اثر، آن را در معرض خطر قرار داد. بنابراین ثبت یک اثر به تنهایی نمیتواند عاملی تعیین کننده برای حفاظت آن باشد، کما این که قرار گرفتن نام یک اثر در این فهرست به معنای کم ارزش بودن آثار خارج از آن نیست.
تنها در صورتی که دولتها و کشورهای صاحب اثر، یک استراتژی مدون و مشخص در قبال فرهنگ و آثار تاریخی داشته باشند، ثبت در فهرست میراث جهانی، میتواند به ابزار مناسبی برای معرفی و حفاظت یک اثر تبدیل شود. مسلما زمانی که آثار ثبت جهانی شده کشوری در معرض آسیبهای انسانی و بی توجهی قرار میگیرند، اثرات منفی آن به مراتب بیشتر از تاثیرات مثبت ثبت آن در این فهرست خواهد بود.