دریاچه ارومیه احوال خوشی ندارد. هرچند که دولت تلاشهای زیادی برای احیای این تالاب کرده است، اما ظاهرا برای رسیدن به شرایط مناسب قبل باید چندسال صبر کرد.
تصویری که در زیر می بینید را ناسا روز گذشته (۹ سپتامبر ۲۰۱۵ - ۱۸ شهریور ۹۴) از دریاچه ارومیه در شمال غربی ایران ثبت کرده است.
و این دریاچه چند سال قبل
مقایسه دو دریاچه وان ترکیه و ارومیه ایران در فاصله 157 کیلومتری از هم (عکس مر بوط به اردیبهشت 1392) بیماری دریاچه ارومیه و سر حال بودن دریاچه وان ترکیه به خوبی مشخص است.
و خشک شدن دریاچه ارومیه
در ساعت 21:42 روز یکشنبه مورخ 6 مهرماه 93 روی سایت مرکز آمار ایران ابزار جمعیت شمار این مرکز عدد 77.777.777 را نشان داد؛ 8 تا 7 که نشان می دهد این تعداد نفوس در کشور ایران زندگی می کنند.
طبق آخرین آمار مربوط به جمعیت ایران بر اساس سرشماری سال 1390 از کل جمعیت بیش از 75 میلیون نفری، 5/31 درصد را جوانان 15 تا 29 سال تشکیل می دهند؛ جمعیتی که به سرعت به سمت پیر شدن حرکت می کند. طبق سرشماری 1390، میزان سالمندی (افراد بالای 65 سال) 7/5 درصد بوده که پیش بینی می شود 40 سال دیگر 40 درصد جمعیت کشور را سالمندان تشکیل دهند. نگاهی به هرم سنی جمعیت کشور روند ساختار سنی را برای چند دهه آینده به خوبی نشان می دهد. قاعده بزرگ هرم که یک روز چسبیده به کف هرم بود، الان در میانه های راه قرار دارد و چند سال دیگر به سقف هرم می چسبد.v
نتیجه همه پرسی استقلال اسکاتلند از بریتانیا اعلام شد و براساس گزارش های رسمی استقلال اسکاتلند از بریتانیا رای نیاورد.
مردم اسکاتلند با استقلال این سرزمین مخالفت کردند و اسکاتلند همچنان بخشی از بریتانیا باقی خواهد ماند.
با
اعلام نتیجه همه پرسی استقلال اسکاتلند مشخص شد که اکثر شرکت کنندگان در
همه پرسی با استقلال این بخش از بریتانیا و تشکیل کشور مستقل اسکاتلند
مخالفت کردهاند.
نتیجه شمارش آرا نشان میدهد که
حدود ۵۵ درصد از رای دهندگان با استقلال اسکاتلند مخالف بودند. شمار
شرکتکنندگان در این همه پرسی بیش از ۸۵ در صد بوده است.
تنها
ساکنان اسکاتلند حق شرکت در این همهپرسی را داشتند و نظرسنجیهای انجام
شده در روزهای قبل از برگزاری همهپرسی حاکی از نزدیک بودن آرادی دو طرف
بود.
با پاسخ منفی ساکنان
اسکاتلند در این همهپرسی، کشور واحدی که حدود سیصد سال پیش با وحدت
انگلستان و اسکاتلند شکل گرفت، همچنان دوام خواهد داشت.
در
سال ١٦٠٣ میلادی، الیزابت اول، فرمانروای انگلستان، بدون برجای گذاشتن
وارث درگذشت و تاج و تخت این کشور به جیمز ششم، پادشاه وقت اسکاتلند و از
خویشاوندان او رسید که با عنوان جیمز اول سلطنت انگلستان را نیز در دست
گرفت. از آن زمان تا سال ١٧٠٦ و تصویب "قانون وحدت انگلستان و اسکاتلند" در
پارلمانهای دو کشور و امضای "پیمان وحدت" در سال ١٧٠٧، انگلستان و
اسکاتلند دارای یک پادشاه اما دو دولت مجزا بودند. در آن سال، با تشکیل
کشور "بریتانیا"، پارلمان و دولت اسکاتلند منحل و اختیارات آنها، به
پارلمان و دولت مرکزی در لندن واگذار شد.
در سال
١٨٠۰، پارلمان های بریتانیا و جزیره ایرلند قانون وحدت دو سرزمین را تصویب
کردند و در سال ۱۸۰۱، جزیره ایرلند که برای چندین قرن، با عنوان یک مملکت
جداگانه، عملا توسط دولت انگلستان اداره میشد، رسما به مملکت بریتانیا
ملحق شد و نام کشور جدید شامل جزیره بریتانیای کبیر (انگلستان به علاوه
منطقه ویلز همراه با اسکاتلند) و جزیره ایرلند به "پادشاهی متحده" تغییر
یافت.
با استقلال بخش جنوبی ایرلند در سال ١٩٢١،
پادشاهی متحده شامل جزیره بریتانیای کبیر و ایرلند شمالی (بخش شمالی جزیره
ایرلند) است. پادشاهی متحده در داخل و خارج کشور غالبا به اسم غیر رسمی آن
"بریتانیا" خوانده میشود.
رابطه سیاست و فضای جغرافیایی رابطه ای دو جانبه و پویاست. هر سیاستی تظاهرات جغرافیائی/ فضایی خاص خود را و هر فضایی نیز سیاستهای خاص خود را نیاز دارد. جمهوری اسلامی ایران یکی از کشورهای قدرتمند منطقه خاورمیانه است که به لحاظ عناصر ژئوپلیتیکی از موقعیت بسیار ویژه ای برخوردار می باشد. ایران از لحاظ جمعیت رتبۀ هفدهم و به لحاظ مساحت رتبۀ هجدهم جهان را دارا می باشد و طبق گزارش شرکت بریتیش پترولیوم ، ذخایر تثبیت شده گاز ایران در سال 2013، با ۲۰۰ میلیارد متر مکعب افزایش نسبت به سال ۲۰۱۲ به ۳۳ تریلیون و ۸۰۰ میلیارد متر مکعب رسیده است و بدین ترتیب ایران با پیشی گرفتن از روسیه، اولین جایگاه را از لحاظ ذخایر ثابت شده گاز جهان به خود اختصاص داده است. همچنین ایران با داشتن نیروی انسانی ماهر و فرهیخته در زمینه تولید علم رتبه هجدهم جهانی و در تولید علم فناوری نانو جایگاه هفتم جهانی را به خود اختصاص داده است.
از سوی دیگر کشور ایران با واقع شدن در یکی از حساس ترین موقعیت های ژئوپلیتیک جهان، اکنون به یکی از کانونهای جاذبه دیپلماسی منطقه ای و جهانی تبدیل شده است، از این رو این موقعیت باعث تأثیر گذاری ایران بر فرآیندهای جهانی و منطقه ای می شود. متقابلاً تحولات منطقه ای و جهانی نیز تأثیرات مستقیمی بر سیاستهای جمهوری اسلامی ایران داشته و چالشها و فرصتهایی برای دستگاه سیاست خارجی ایجاد می کنند، که در اینجا به برخی از آنها پرداخته می شود.
منطقه خاورمیانه در سالهای اخیر شاهد تحولات بیوقفه است. کشورهایی
نظیر تونس، لیبی و مصر نمونههایی از این امر هستند. تونس که در سال ۲۰۱۱ اولین قیام معروف به "بهار عربی" را علیه حکومت دیکتاتوری زینالعابدین بن
علی برپا کرد، نوید بخش یک نظام دموکراتیک در شمال آفریقا بود. هر چند در این
کشور توافق اسلامگرایان و نیروهای دموکراتیک به عرصه سیاسی این کشور ثبات
بیشتری بخشید اما نیروهای بازنده تن به نتایج صندوق آرا ندادند و تونس همچنان در
وضعیت آشوب و بحران سیاسی قرار دارد.کشور مصر با انقلاب ۲۵ ژانویه ۲۰۱۱ امیدهای زیادی در وجدان خفته ملت¬های
منطقه بیدار کرد، در این کشور طی یک مدت کوتاه انتخابات متعددی برگزار شد و به
صورت طبیعی اسلامگرایان در این کشور در همه انتخابات به پیروزی رسیده و قدرت را در
دست گرفتند. هر چند حکومت آنها یکسال بیشتر دوام نیاورد و نظامیان مجددا بر کرسی
قدرت تکیه زدند.
کشور لیبی، یعنی کشور همسایه مصر و تونس، پس از یک دوره طولانی حکومت
فردی و خاندانی قذافی موفق شد به کمک نیروهای ناتو و پایداری نیروهای انقلابی گام
در مرحله جدیدی از حیات سیاسی خود بگذارد، اما با سقوط رژیم قذافی، ثبات و امنیت
در این کشور پهناور عربی و افریقایی دچار شوک¬های پی در پی شد. حدود 1700 گروه شبه
نظامی این کشور که هر یک اهداف و منافع خاص خود را دارند، کنترل بخشهایی از کشور
را در دست دارند و دولتهای متعددی که یکی پس از دیگری روی کار آمده اند از برقرار
کردن نظم و قانون عاجز بودهاند.
از سوی دیگر، کشور سوریه نیز که از موقعیت استراتژیک برخوردار است همراه با دیگر ملت¬های عرب شاهد تحولات داخلی شد. علیرغم ارائه وعدههای مربوط به اجرای اصلاحات سیاسی و ترمیم قانون اساسی توسط بشار اسد، روند اوضاع این کشور با شتاب به سوی بیثباتی حرکت کرد. رقبای سیاسی رژیم سوریه در منطقه فرصت را مغتنم شمرده و راهحل سرنگونی دولت را در دستور کار خود قرار دادند. در نتیجه بحرانی که در آغاز شکل بومی داشت، با سرعت باورنکردنی آغوش خود را به روی صفآراییهای منطقهای و بینالمللی گشود و این کشور را به جولانگاه نیروهای تندرو تبدیل کرد. با وجود گذشت سه سال از بحران و جنگ داخلی سوریه و نیز علیرغم برگزاری چند نشست بینالمللی برای یافتن راهحل سیاسی، به نظر نمیرسد سوریه به این زودی¬ها شاهد آرامش باشد.
از عراق نیز نباید چشمپوشی کرد. این کشور طی چند سال اخیر شاهد بحران¬های
شکننده بود. غرب عراق به دلیل بهم پیوستگی جغرافیایی با شرق سوریه شاهد نفوذ
نیروهای داعش، یکی از شاخههای القاعده در منطقه بود. پیشروی گروه تروریستی داعش
موسوم به دولت اسلامی عراق و شام در خاک عراق و گرفتن سه استان مهم این کشور و نزدیک
شدن به بغداد و مرزهای شمال غربی ایران، مایه حیرت بسیاری است. علاوه بر آن تصرف
بزرگترین زرادخانه نظامی شمال عراق-موصل در کنار غارت بیش از 400 میلیون
دلار از داراییهای بانک مرکزی موصل و آزادسازی هزاران نفر از زندانیان سیاسی همعقیده
با جریان افراط از داعش یک ارتش غیررسمی ساخته است. آن گونه که از فحوای کلام
رهبران داعش برمی آید، مهم ترین دشمنان مورد نظر آنها سایر گروه های دینی و مذهبی
هستند. آنها در همین مدت کوتاه با این هدف که بتوانند در نظم سیاسی مورد نظر خود،
هویت مذهبی یکدستی را به وجود آورند، به سرکوب وسیع علویان، ایزدیان، شیعیان و
مسیحیان دست زده اند.
براین اساس می توان حدس زد که داعش، در صورت تثبیت قدرت خود در مناطق
تحت کنترل، از حمله به مناطق دیگر خودداری نخواهد کرد.
از سوی دیگر مسعود بارزانی -رییس اقلیم کردستان- نیز پس از در اختیار
گرفتن کرکوک، بارها از استقلال کردستان و نیز از برگزاری همه پرسی برای استقلال
کردستان سخن گفته است. اگرچه اظهارات بارزانی به نوعی اعلام تجزیه عراق است؛ اما برخی
تحلیل ها، این اظهارات را بیشتر تحت فشار گذاشتن دولت مرکزی عراق می دانند.
اینها مجموعهای از بحران¬های مهم منطقه است که در رابطه با کشورمان کم و بیش تأثیرگذار به شمار میروند. عراق در قلمرو حیاتی امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران قرار دارد. سوریه در حوزه متحدان استراتژیک ایران دستهبندی میشود و به عنوان سنگر نخستین مقابله با رژیم صهیونیستی شناخته میشود و تحولات مصر و تونس و لیبی به لحاظ چیره شدن مقوله تقابل اسلامگرایان با نیروهای سکولار بر گفتمان سیاسی منطقه، نسبتی هر چند محدود با جمهوری اسلامی ایران پیدا خواهد کرد. مجموعه تحولات فوق حاوی برخی تهدیدات برای جمهوری اسلامی ایران است:
- اگر کشور عراق در خطر تجزیه قرار گیرد پیامدهای ژئوپلیتیکی و امنیتی برای ایران در بر خواهد داشت. استقلال کردستان عراق به معنای تثبیت و نهادینه کردن هارتلند و عمق استراتژیک برای اقلیت تجزیه طلبان ایرانی است. تشکیل کشور مستقل کردستان، یعنی اینکه ایران دایماً یک همسایه مزاحم داشته باشد و بخش اعظم توان امنیتی خود را جهت بازدارندگی این همسایه ناامن صرف کند.
- تحولات استراتژیک منطقه، تهران، دمشق و بغداد را طی سال های اخیر کنار
هم قرار داده است. این اتحاد مانع از پیشبرد تحولات ژئوپلیتیک به نفع آمریکا و اسراییل
در خاورمیانه شده است. در صورت تجزیه عراق، ایران بیشتر گرفتار مشکلات امنیتی،
سیاسی و اقتصادی متحدین ضعیف و در حال فروپاشی خود خواهد شد و این امر هزینه های
سنگین سیاسی- اقتصادی بر دوش جمهوری اسلامی ایران که خود از فشار تحریم ها در رنج
است بر جای خواهد گذاشت.
- نهایتاً اینکه کلنگی شدن عراق و سوریه به معنای تقویت دشمن استراتژیک
ایران، یعنی اسراییل خواهد بود. یکی از اهداف رژیم صهیونیستی، رها شدن از شر دولت
های بزرگ و مزاحم خاورمیانه مانند سوریه و عراق است. از این رو اسراییل ترجیح می
دهد که مسلمانان تمام قوای خود را صرف نابودی خود کنند و از این طریق هیچوقت ظرفیت
تهدید جدی برای تل آویو نداشته باشند.
با این وجود تحولات رخ ده صرفاً به عنوان تهدیدی برای امنیت ملی
جمهوری اسلامی ایران نیستند. فراگیر شدن آشوب و ناامنی در سراسر منطقه خاورمیانه،
این حقیقت اساسی را هم برای کشورهای منطقه و همسایه ایران و هم برای قدرتهای بین المللی
آشکار ساخته است که ایران همچنان جزیره امنیت و ثبات در منطقه خاورمیانه است.
ایران به واسطه نظم و انسجام داخلی و اقتدار منطقه ای و بین المللی اش می تواند
نیرویی مؤثر برای بازگرداندن آرامش و صلح در منطقه باشد. از این روست که حتی
مقامات آمریکایی به این نکته واقف گشته اند که تلاش برای منزوی کردن کشور مهمی
مانند ایران از ژئوپلیتیک منطقه خاورمیانه درست مانند تلاش برای دستیابی به
استراتژی در شرق آسیا بدون در نظر گرفتن چین است. از سوی دیگر روشن شده است که
عربستان سعودی و متحدان سنی این کشور در خلیجفارس نسبت به ایران تهدید بزرگتری
برای صلح و ثبات منطقهای محسوب میشوند، چرا که آنها کشورهایی ضعیف و بیثبات
هستند. از همه مهمتر، این کشورها با رواج برداشتهای افراطی از اسلام و حمایتهای
مالی خود، موجب ایجاد و گسترش گروههای رادیکال و افراطی شدهاند که سبب بیثباتی
در کشورهای منطقه از پاکستان تا عراق شدهاند. در نهایت، هم ایران و هم آمریکا در
رویارویی با این خطر در شرایط یکسانی قرار دارند.
از سوی دیگر گسترش افراط گرایی در منطقه سبب نزدیک شدن موضع
قدرتهای تأثیر گذار منطقه همچون ترکیه به سیاستهای ایران شده است. در واقع
به نظر می رسد با وجود تداوم اختلافات ایران و ترکیه در قبال سوریه، ترک ها پس از
حدود سه سال اتخاذ مواضع خصمانه در قبال حکومت بشار اسد، متوجه گسترش خطر افراط
گرایی، استقلال کردها و علاوه بر آن، مزایای اقتصادی و سیاسی تعامل با ایران شده و
در پی تعمیق روابط با ایران برآمده اند و این موضوع در نهایت در آینده توازن قدرت
در منطقه تاثیرگذار خواهد بود.
ایران در شرایط توازن منحصربهفردی قرار دارد و قادر است به ایجاد ثبات در این منطقه کمک کند. ایران میتواند به افغانستان و پاکستان در جهت مقابله با طالبان و آشوبهای داخلی یاری رساند و کمکهای مورد نیاز عراق و سوریه را در اختیار این دو کشور قرار دهد تا از اشغال سرزمینهای خود به دست دولت اسلامی عراق و شام موسوم به (داعش) جلوگیری کنند. ایران همچنین میتواند امنیت را در خلیجفارس تأمین کند و از طرفی هم بازیگر اصلی در موضوع لبنان و فلسطین است.
با روی کار آمدن دولت یازدهم و سیاست خارجی اعلانی مبتنی بر اعتدال، نشانههای گفتاری در تغییر رویکردها، در هر دو سوی ایران و آمریکا آشکار شده است. لذا با توجه به مواضع آمریکا مبنی بر پذیرش ایران هستهای و نقش مؤثر ایران در مبارزه با افراط گرایی، تحلیل گران این مواضع را نشانی بر ارتقای جایگاه سیاسی- اقتصادی ایران در خاورمیانه قلمداد میکنند. در همین راستا لازم است تا دستگاه سیاست خارجی کشور ضمن حفظ آرمانها و سیاستهای اصولی جمهوری اسلامی ایران، رویکردهای جدیدی را اتخاذ کرده و دفاع از خط مشی جمهوری اسلامی ایران را با استفاده از شیوههای نوین و در چارچوب نرمهای بینالمللی ارائه کند. به نظر می رسد در شرایط فعلی منطقه، بهترین سیاست برای تثبیت و ارتقاء جایگاه منطقه ای ایران و شکست پروژه ایرانهراسی و اسلامهراسی، اعلام مواضع منطقی بر اساس استراتژی «نرمش قهرمانانه» و استفاده مؤثر از مذاکرات برای تبدیل آنها به فرصت است، سیاستی که به نظر می رسد به نحو شایسته ای توسط دولت و کادر سیاست خارجی دنبال می شود.
دکتر محمد مهدی مظاهری استاد دانشگاه و مشاور وزیر امور خارجه
هر گوشه ای از کشور عزیزمان ایران دارای ارزش تاریخی و تمدنی
چند هزار ساله بوده و برای حفظ و نگهداری آن باید تلاش بسیار کردو اینگونه اقدامات
قطعا تاثیر خوبی بر حفظ مواریث فرهنگی داشته و اهمیت نگهداری آن را به نسل جوان
بازگو می کند و این عمل باعث می شود تا این میراث گرانبها برای نسل آینده همچنان
پابرجا و استوار بماند.
این خانه ارزشمند متعلق به سیدحسین ابرقویی و مربوط به دوره قاجاریه بوده و در سال 1375 باشماره ثبت ۱۸۳۸ بهعنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیدهاست و بادگیر این خانه یکی از بادگیرهای اصیل و زیبای ابرکوه محسوب می شود که 18متر ارتفاع داشته و در دهانه آن 19 دریچه تنظیم هوا تعبیه شده که با بادگیر دوم هماهنگی و ارتباط دارد.
طرح جدید اسکناس 2000 تومانی سومین طرحی است که با نمای بادگیر یزد رونمایی شده است.
نقش بستن طرح خانه آقازاده ابرکوه روی اسکناس 2هزار تومانی نشان دهنده اهمیت و جایگاه میراث فرهنگی و بناهای تاریخی است.
مردم اسکاتلند تا چند روز دیگر درباره استقلال از انگلیس تصمیمگیری میکنند. در صورت جدایی اسکاتلند از بریتانیا، کشور واحدی که حدود 300 سال پیش تشکیل شد، به 2 کشور مستقل تجزیه می شود هر چند دولت محلی اسکاتلند تاکید داشته است که در صورت کسب استقلال، کشور جدید همچنان نظام سلطنت مشروطه به ریاست ملکه را حفظ خواهد کرد.
نقشه بریتانیا و موقعیت اسکاتلند
در حال حاضر، الیزابت دوم علاوه بر بریتانیا، ریاست تعداد دیگری از کشورهای جهان، از جمله استرالیا، کانادا و زلاند نو را نیز برعهده دارد. در سال ١٦٠٣ میلادی، الیزابت اول، فرمانروای انگلستان، بدون برجای گذاشتن وارث درگذشت و تاج و تخت این کشور به جیمز ششم، پادشاه وقت اسکاتلند و از خویشاوندان او رسید که با عنوان جیمز اول سلطنت انگلستان را نیز در دست گرفت. از آن زمان تا سال ١٧٠٦ و تصویب "قانون وحدت انگلستان و اسکاتلند" در پارلمان های 2 کشور و امضای "پیمان وحدت" در سال ١٧٠٧، انگلستان و اسکاتلند دارای یک پادشاه اما 2 دولت مجزا بودند. در آن سال، با تشکیل کشور "بریتانیا"، پارلمان و دولت اسکاتلند منحل و اختیارات آن ها، به پارلمان و دولت مرکزی در لندن واگذار شد.
در سال ١٨٠١، پارلمان بریتانیا جزیره ایرلند را که برای چندین قرن، با عنوان یک مملکت جداگانه، عملا توسط دولت انگلستان اداره می شد، رسما به مملکت بریتانیا ملحق کرد و نام کشور جدید شامل جزیره بریتانیای کبیر (انگلستان به علاوه منطقه ویلز همراه با اسکاتلند) و جزیره ایرلند را به "پادشاهی متحده" تغییر داد. با استقلال بخش جنوبی ایرلند در سال ١٩٢١، پادشاهی متحده شامل بریتانیا و ایرلند شمالی است.
پادشاهی متحده در داخل و خارج کشور غالبا به اسم غیر رسمی آن "بریتانیا" خوانده می شود. منطقه اسکاتلند در شمال جزیره بریتانیا واقع شده، وسعت آن حدود ٧٨ هزار کیلومتر مربع و جمعیت آن به پنج و نیم میلیون نفر می رسد.
درآمد سرانه اسکاتلند کمی بیش از ٤٣ هزار و سیصد دلار است. در حال حاضر، کل خاک پادشاهی متحده (همراه با اسکاتلند) ٢٤٣ هزار و ششصد کیلومتر مربع و جمعیت آن کمی بیش از ٦٤ میلیون نفر و درآمد سرانه در آن حدود ٤٣ هزار و هشتصد دلار است.
پرچم اسکاتلند
27 شهریور 1393 برابر با 18 سپتامبر 2014 دولت اسکاتلند همه پرسی استقلال برگزار خواهد کرد و به احتمال زیاد و با توجه به نظر سنجی های اخیر اکثریت مردم به استقلال از بریتانیا رای خواهند داد. در این همه پرسی از مردم سوال خواهد شد «آیا اسکاتلند باید کشوری مستقل باشد؟»
اما آیا جدایی اسکاتلند از بریتانیا زمینه را برای استقلال ولز و ایرلند شمالی در سالهای آتی فراهم خواهد کرد؟
بازگشت شهرستان طبس به دامن خراسان
با اعلام مصوبه هیئت محترم دولت در تاریخ 22 اسفند 1391 شهرستان طبس که از سال 1380 و در ابتدای کش و قوس های تقسیم خراسان بزرگ و نفوذ یزدیها از خراسان بزرگ به استان یزد الحاق شده بود به استان خراسان جنوبی ملحق شد و قرار بر این شد فرمانداری آن به فرمانداری ویژه تبدیل شود.
طبس تا سال 1339 یکی از بخش های شهرستان فردوس بود و در این سال به شهرستان ارتقاء یافت. اکنون حدود 70 هزار نفر جمعیت دارد و شامل سه بخش مرکزی ، دستگردان و دیهوک می باشد. شهرستان طبس با 55300 کیلومتر مربع وسیعترین شهرستان ایران محسوب می شود که با پیوستن آن به خراسان جنوبی وسعت این استان به 150 هزار کیلومتر رسید و خراسان جنوبی بعد از استان سیستان و بلوچستان و استان کرمان سومین استان بزرگ کشور شد.
استان یزد هم که رتبه سوم استان های وسیع را داشت ، اکنون با وسعت 74 هزار کیلومتر مربع به استان هشتم از نظر وسعت مبدل گشت.با توجه با تغییر در تقسیمات کشوری در حال حاضر بعد از خراسان جنوبی ، استان های فارس ، خراسان رضوی ، اصفهان و سمنان رتبه های چهارم تا هفتم را در وسعت دارا هستند.
متن مصوبه دولت به نقل از سایت دولت:
با تصویب هیئت وزیران؛
شهرستان طبس به استان خراسان جنوبی الحاق می شود
با موافقت دولت، شهرستان طبس از استان یزد منتزع و به استان خراسان جنوبی الحاق می شود و وزارت کشور مکلف است در شهرستان طبس برای دایر کردن فرمانداری ویژه اقدام کند
با موافقت دولت، شهرستان طبس از استان یزد منتزع می شود و وزارت کشور مکلف به ایجاد فرمانداری ویژه در این شهرستان شد.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی دولت، هیئت وزیران بنا به پیشنهاد وزارت کشور و به استناد اصل یکصد و سی و هشتم قانون اساسی و ماده (13) قانون تعاریف و ضوابط تقسیمات کشوری-مصوب 1362- تصویب کرد؛ شهرستان طبس از استان یزد منتزع و به استان خراسان جنوبی الحاق می شود.
همچنین وزارت کشور مکلف است در شهرستان طبس برای دایر کردن فرمانداری ویژه اقدام کند.
این مصوبه از سوی محمدرضا رحیمی؛ معاون اول رئیس جمهور برای اجرا ابلاغ شده است
حفره جدید لایه ازن در قطب جنوب
ناسا و سازمان ملی اقیانوسی و اتمسفری آمریکا اعلام کردهاند که دمای هوای گرمتر بالای قطب جنوب موجب ایجاد دومین حفره کوچک ازن در 20 سال گذشته شده است
به گزارش مهر، حفره کوچک ازن در قطب جنوب که دومین حفره کوچک ازن در 20 سال گذشته تلقی میشود در روز 22 سپتامبر ( 31 شهریورماه) به اوج اندازه خود رسید. امسال متوسط اندازه این حفره به 17.9 میلیون کیلومتر مربع رسید.
براساس اعلام سازمان ملی اقیانوسی و اتمسفری آمریکا، اندازه این حفره ازن در ماه سپتامبر 21.2 میلیون کلیومتر مربع رسید، ابعادی که با ابعاد آمریکای شمالی برابری میکند.
بزرگترین حفره ازن در سال 2000 به اندازه 29.9 میلیون کیلومتر مربع ثبت شده است.
حفره جدید لایه ازن در قطب جنوب
این تصویر که توسط ناسا در 24 اکتبر 2012 منتشر شد، یک نما با رنگهای غیر واقعی از لایه ازن بر فراز قطب جنوب است. رنگهای بنفش و آبی مبین کمترین میزان ازن و رنگهای زرد و قرمز نمایانگر ازن بیشتر است
لایه ازن بالای سطح زمین به حفظ حیات در زمین در مقابل تشعشع زیان آور ماورا بنفش کمک میکند، اشعههای ماورا بنفش میتوانند موجب ایجاد سرطان پوست و تخریب گیاهان شوند.
اگر فضانوردی، در ارتفاع زیاد، به سیاره زمین نگاه کند، نوار نازک آبی رنگی که دور زمین را فراگرفته، نظرش را جلب خواهد کرد.
این پوشش شفاف، حیات را در جو زمین تأمین میکند. حیات، بصورتی که ما میشناسیم، تنها با پوشش حفاظتی ازن میسر میشود. بدون وجود ازن ادامه زندگی امکان ناپذیر است.
لایه ازن در قطب جنوب که اولین ظهور سالانه خود را در اوایل دهه 1980 صورت داده به واسطه کلرهای آزاد شده توسط مواد شمیایی انسان ساز که از آن CFC یاد میشود ایجاد شده بود.
این CFC ها نه تنها مولکوهای ازن را از بین میبرند بلکه تصور میشود که در استراتوسفر( بین لایه تروپوسفر و مزوسفر) نیز موجب ایجاد تغییرات درازمدتی میشود.
گفته میشود که دمای هوا بر اندازه حفره ازن تأثیر میگذارد و دمای هوای سردتر حفرههای ازن را بزرگتر میکند.
جیم بوتلر از آزمایشگاه سیستم زمین در سازمان ملی اقیانوسی و اتمسفری در کلورادو اظهار داشت: به طور اتفاقی امسال دمای هوا گرم تر بود و تأثیرات آن در دمای بالای قطب جنوب مشاهده شده است. به این معنا که ما شاهد تخلیه ازن چون سال قبل نبودیم.
دانشمندان اعتقاد دارند که 10 سال دیگر طول میکشد تا نشانههای احیا و نمایان شدن لایه ازن قطب شمال مشخص شود.
براساس اظهارات پل نیومن از دانشمندان اتمسفری ناسا بعید به نظر میرسد که لایه ازن قطب جنوب پیش از سال 2060 به اندازه اولیه خود یعنی اندازه دهه 1980 بازگردد.
بالاخره کلیات نتایج سرشماری سال ۱۳۹۰ اعلام شد. می توانید نشریه ۴۴ صفحه ای گزیده امار را از آدرس زیر و به وزن ۸۲۹ کیلو بایت دانلود کنید.
ا اعلام آمار رسمی نتایج سرشماری جمعیت کشور در پاییز 1390 کم جمعیت ترین شهرستان های کشور (فرمانداری های دارای کمتر از 30 هزار نفر جمعیت ) به شرح جدول ذیل اعلام گشت.
کم جمعیت ترین شهرستان های ایران (کمتر از 30 هزار نفر) |
|||
رتبه |
نام استان |
نام شهرستان |
جمعیت |
1 |
هرمزگان |
ابوموسی |
5263 |
2 |
یزد |
بهاباد |
15331 |
3 |
مرکزی |
آشتیان |
17105 |
4 |
اصفهان |
خور و بیابانک |
17793 |
5 |
اردبیل |
سرعین |
18231 |
6 |
کهکیلویه و بویر احمد |
باشت |
20699 |
7 |
کرمان |
کوهبنان |
21721 |
8 |
خوزستان |
هفتگل |
22391 |
9 |
ایلام |
ملکشاهی |
22587 |
10 |
اردبیل |
نیر |
23656 |
11 |
خراسان شمالی |
گرمه |
24599 |
12 |
خراسان جنوبی |
بشرویه |
24683 |
13 |
کرمانشاه |
قصرشیرین |
25517 |
14 |
مرکزی |
تفرش |
25912 |
15 |
اردبیل |
کوثر |
26198 |
16 |
البرز |
طالقان |
26976 |
17 |
ایلام |
مهران |
27506 |
پرجمعیت ترین شهرستان های ایران
بر اساس اعلام مرکز امار ایران و بر اساس سرشماری پاییز 1390 تعداد 31 شهرستان پرجمعیت کشور( بالای 400 هزار نفر ) به شرح ذیل اعلام گشت. تاکید می شود شهرستان های پرجمعیت (یعنی محدوده ای که تابع یک فرمانداری می باشد و شامل چندشهر و روستا می گردد ) . هنوز آمار جمعیت شهرها اعلام نشده است.
پرجمعیت تریت شهرستان های ایران | |||
رتبه |
نام استان |
نام شهرستان |
جمعیت (هزار نفر) |
1 |
تهران |
تهران |
8293 |
2 |
خراسان رضوی |
مشهد |
3096 |
3 |
اصفهان |
اصفهان |
2174 |
4 |
البرز |
کرج |
2024 |
5 |
فارس |
شیراز |
1700 |
6 |
آذربایجان شرقی |
تبریز |
1695 |
7 |
خوزستان |
اهواز |
1395 |
8 |
قم |
قم |
1151 |
9 |
کرمانشاه |
کرمانشاه |
1030 |
10 |
آذربایجان غربی |
ارومیه |
963 |
11 |
گیلان |
رشت |
918 |
12 |
کرمان |
کرمان |
722 |
13 |
سیستان و بلوچستان |
زاهدان |
660 |
14 |
همدان |
همدان |
651 |
15 |
تهران |
شهریار |
624 |
16 |
مرکزی |
اراک |
599 |
17 |
هرمزگان |
بندر عباس |
588 |
18 |
یزد |
یزد |
582 |
19 |
قزوین |
قزوین |
566 |
20 |
اردبیل |
اردبیل |
564 |
21 |
تهران |
ورامین |
526 |
22 |
تهران |
بهارستان |
523 |
23 |
مازندران |
بابل |
495 |
24 |
لرستان |
خرم آباد |
487 |
25 |
زنجان |
زنجان |
486 |
26 |
تهران |
اسلامشهر |
485 |
27 |
مازندران |
ساری |
478 |
28 |
گلستان |
گرگان |
462 |
29 |
کردستان |
سنندج |
450 |
30 |
خراسان رضوی |
نیشابور |
433 |
31 |
خوزستان |
دزفول |
423 |
جمعیت و مساحت و سهم آن در استان های ایران - سال ۱۳۹۰
منبع : مرکز آمار ایران استخراج :محمد تاجیک
جمعیت ، مساحت و سهم آنها در استان ها در سال 1390 | ||||||
ردیف | استان | مساحت | جمعیت | سهم مساحتی | سهم جمعیتی | تراکم نسبی |
1 | اذربایجان شرقی | 45,651 | 3,724,620 | 3 | 5 | 82 |
2 | اذربایجان غربی | 37,411 | 3,080,576 | 2 | 4 | 82 |
3 | اردبیل | 17,800 | 1,248,488 | 1 | 2 | 70 |
4 | اصفهان | 107,018 | 4,879,312 | 7 | 7 | 46 |
5 | البرز | 5,122 | 2,412,513 | 0 | 3 | 471 |
6 | ایلام | 20,133 | 557,599 | 1 | 1 | 28 |
7 | بوشهر | 22,743 | 1,032,949 | 1 | 1 | 45 |
8 | تهران | 13,692 | 12,183,391 | 1 | 16 | 890 |
9 | چهار محال و بختیاری | 16,328 | 895,263 | 1 | 1 | 55 |
10 | خراسان جنوبی | 95,385 | 662,534 | 6 | 1 | 7 |
11 | خراسان رضوی | 118,851 | 5,994,402 | 7 | 8 | 50 |
12 | خراسان شمالی | 28,434 | 867,727 | 2 | 1 | 31 |
13 | خوزستان | 64,055 | 4,531,720 | 4 | 6 | 71 |
14 | زنجان | 21,773 | 1,015,734 | 1 | 1 | 47 |
15 | سمنان | 97,491 | 631,218 | 6 | 1 | 6 |
16 | سیستان و بلوچستان | 181,785 | 2,534,327 | 11 | 3 | 14 |
17 | فارس | 122,608 | 4,596,658 | 8 | 6 | 37 |
18 | قزوین | 15,567 | 1,201,565 | 1 | 2 | 77 |
19 | قم | 11,526 | 1,151,672 | 1 | 2 | 100 |
20 | کردستان | 29,137 | 1,493,645 | 2 | 2 | 51 |
21 | کرمان | 180,726 | 2,938,988 | 11 | 4 | 16 |
22 | کرمانشاه | 25,009 | 1,945,227 | 2 | 3 | 78 |
23 | کهگیلویه و بویراحمد | 15,504 | 658,629 | 1 | 1 | 42 |
24 | گلستان | 20,367 | 1,777,014 | 1 | 2 | 87 |
25 | گیلان | 14,042 | 2,480,874 | 1 | 3 | 177 |
26 | لرستان | 28,294 | 1,754,243 | 2 | 2 | 62 |
27 | مازندران | 23,842 | 3,073,943 | 2 | 4 | 129 |
28 | مرکزی | 29,127 | 1,413,959 | 2 | 2 | 49 |
29 | هرمزگان | 70,697 | 1,578,183 | 4 | 2 | 22 |
30 | همدان | 19,368 | 1,758,268 | 1 | 2 | 91 |
31 | یزد | 129,285 | 1,074,428 | 8 | 1 | 8 |
32 | کل کشور | 1,628,771 | 75,149,669 | 100 | 100 | 46 |
معرفی ثروتمندترین کشورهای مسلمان جهان
این فهرست برمبنای تولید ناخالص داخلی
در سرانه برابری قدرت خرید (PPP)، ارزش کل
کالاهای نهایی و خدمات تولید شده در یک کشور در یک سال مشخص تقسیم بر متوسط جمعیت
آن کشور در همان سال است و دادهها بیشتر مربوط به سال 2011 است که از پایگاه داده
شاخصهای توسعه جهانی بانک جهانی استخراج شده است.
1- قطر: سرانه تولید ناخالص داخلی: 88.919 دلار (2011)
2- کویت: سرانه تولید ناخالص داخلی:
54.654 دلار (2011)
3- برونئی: سرانه تولید ناخالص داخلی:
50.506 دلار (2011)
4- امارات متحده عربی: سرانه تولید ناخالص داخلی: 48.222 دلار
(2011)
5- عمان: سرانه تولید ناخالص داخلی: 28.880 دلار (2011)
6- عربستان سعودی: سرانه تولید ناخالص داخلی: 24.434 دلار (2011)
7- بحرین: سرانه تولید ناخالص داخلی:
23.690 دلار (2011)
8- ترکیه: سرانه تولید ناخالص داخلی:
16.885 دلار (2011)
9- لیبی: سرانه تولید ناخالص داخلی: 16.855 دلار (2009)
10- مالزی: سرانه تولید ناخالص داخلی:
15.589 دلار (2011)
یک ثانیه به ساعت جهانی اضافه شد
شب گذشته (ساعت
24 روز شنبه 10 تیر ماه1390 برابر با آخر ژوئن 2012 )به منظور تنظیم ساعت
با چرخش زمین، یک ثانیه به ساعت جهانی افزود شد.
به گزارش واحد
مرکزی خبر به نقل از شبکه پنج تلویزیون فرانسه(TV5monde)، در نیمه شب
گذشته یک ثانیه به منظور جبران سرعت زمین به ساعت جهانی افزوده شد.
سرعت کره زمین گاه به دلایل مختلف مختل و هر سال چند صدم ثانیه کند می شود.
کارشناسان
می گویند اگر این مسئله را با ساعت وفق ندهیم، تفاوت قابل توجهی بین ساعات
و سرعت زمین پدید می آید و ممکن است طی چند ده سال نیمه شب در ظهر صورت
گیرد.
فیزیکدانان از سال 1972 ثانیه را با اتم سزیوم 133 تعیین
می کنندکه بسیار دقیقتر است. به منظور رعایت نوسانات سرعت زمین، باید زمان
دقیق اتمی را با زمان واقعی وفق داد و گهگاه یک ثانیه به زمان جهانی
افزوده می شود.
در سال ۱۳۸۵ تعداد شهر ها به ۱۰۱۲ شهر و در سال در ۱۳۹۰ این تعداد به ۱۳۳۱ شهر بالغ گشته است.
زبان های بسیار زیادی
در نقاط مختلف دنیا وجود دارند ولی برخی از آن ها بسیار عجیب هستند به طوری
که شاید هیچ کس در دنیا اسم آن ها را نیز نشنیده باشد.
زبان
ابزاری برای ارتباط بر قرار کردن با دیگر افراد است اما اگر از یک زبان
بسیار نادر استفاده کنید برقراری ارتباط برای شما بسیار سخت خواهد بود. این
مشکلی است که متکلمان به زبان "هرتوین" با آن رو به رو هستند.
به
تازگی سازمان یونسکو زبانی را به عنوان نادرترین زبان دنیا انتخاب کرده
است که مردمان"سیرانی" به آن سخن می گویند. این در حالی است که این افراد
تنها ۴ نفر هستند.
این افراد در روستای "اکین
دوزو" واقع در ترکیه زندگی می کنند و به گفته خودشان بر اثر مهاجرتی که به
اروپا داشته اند زبانشان در معرض انقراض قرار گرفته است.
البته این افراد بسیار نگران این زبانشان هستند چرا که جوانان تمایلی به یادگیری ان ندارند و هر لحظه این زبان رو به نابودی می رود.
سازمان
یونسکو با توجه به خطراتی که این زبان را تهدید می کند آن را به ثبت جهانی
رساند تا شادی بتواند یاد آن را پس از انقراض نیز حفظ کند.
نابودی
زبان "هرتوین" در حالی در حال رخ دادن است که در ۷۰ سال گذشته نزدیک به
۲۰۰ زبان نادر دیگر نیز از بین رفته اند و زبان های باستانی کاملا در حال
منقرض شده اند.
تدارک گسترده قطری ها برای استفاده از میزبانی جام ملت ها علیه ایران و نام خلیج فارس
اخبار رسیده حکایت از تکرار شیطنت کشورهای عربی این بار توسط میزبان مسابقات جام ملت های آسیا در جعل نام خلیج فارس دارد. در حالی که حدود یک ماه دیگر رقابت های فوتبال جام ملت های آسیا در کشور عربی قطر آغاز خواهد شد اخبار رسیده از منابع مختلف حکایت از آن دارد که میزبان این رقابت ها اقدام به چاپ پوستر و اقلام اطلاع رسانی و تبلیغاتی گسترده ای با استفاده از نام جعلی برای «خلیج فارس» نموده است. مسابقات آتی فوتبال ملت های آسیا که در دی ماه امسال در قطر برگزار می شود برای این کشور عربی فارغ از نتیجه حاصله از اهمیت بسیاری برخوردار است زیرا، نحوه برگزاری این مسابقات نمونه کوچکی خواهد بود برای نشان دادن میزان شایستگی قطری ها در برگزاری جام جهانی فوتبال در سال 2022 ، البته به همین دلیل این مسابقات قطعا با حساسیت از سوی رسانه ها و مردم کشورهای غیر آسیایی نیز دنبال خواهد شد. به همین دلیل در صورت اقدام قطری ها در تغییر نام خلیج فارس، شاهد واقعه تاسف بار دیگر همانند بازی های آسیایی گوانجو خواهیم بود. بر پایه این گزارش، قطری ها تصمیم دارند در پوستر های برگزاری مسابقات، راهنمای گردشگران، اقلام تبلیغاتی و ورزشی ویژه مسابقات و وهمچنین تیزرها و برنامه های تلویزیونی ضمن گنجاندن نقشه خلیج فارس از نام جعلی برای آن استفاده کرده و از فرصت پیش آمده نهایت بهره برداری را در راستای مقاصد خود نمایند. اخبار رسیده به ما حکایت از آن دارد که حتی بخش قابل ملاحظه ای از آنچه در بالا آمد چاپ و آماده توزیع شده است. از آنجا که این اقدام بسیار محتمل است ضروری است که فدارسیون فوتبال با کمک دستگاه دیپلماسی به سرعت حساسیت خود نسبت به این موضوع را به مقامات قطری گوشزد نموده و تاکید کنند که در صورت کوچکترین تحریفی در این خصوص اقدام به تحریم مسابقات خواهند نمود. همچنین ضروری است این موضوع هرچه سریعتر به کنفدراسیون فوتبال آسیا منعکس شود و آنها را از عواقب این اقدام آگاه ساخت. همچنین رایزنی مقامات کشورمان با کشورهای شرکت کننده در این رقابت ها و جلب نظر آنها برای همراهی با ایران در صورت بهره برداری قطری ها از این مسابقات باید در دستور کاز قرار گیرد. نباید فراموش نمود که هرگونه سهل انگاری مقامات کشورمان و به ویژه فدراسیون فوتبال در این زمینه، می تواند عواقب جبران ناپذیری را داشته باشد. البته امیدواریم مقامات سازمان تربیت بدنی و همچنین فدراسیون فوتبال با جدیت با این موضوع برخورد کرده و همانند بازی های آسیایی گوانجو به توجیه های نخ نما نپردازند. البته نباید غافل شد که قطری ها اکنون به شدت زیر ذره بین بوده و برگزاری ناموفق و یا همراه با تنش قهرمانی آسیا، موقعیت آنها را در خصوص میزبانی جام جهانی 2022 به خطر خواهد انداخت و این موضوع کار مسئولین کشورمان را راحت تر خواهد کرد.
13 میلیون سقط جنین اجباری در چین
قانون اجبار برای تک فرزندی در چین باعث شده است زنانی که برای بار دوم باردار می شوند مبجور به سقط جنین شوند.
شبکه تلویزیونی الجزیره انگلیسی براساس آماری که منتشر می شوند، سالیانه دست کم سیزده میلیون مورد سقط جنین در چین برای جلوگیری از به دنیا آمدن فرزند دوم برخی خانواده های چینی صورت می گیرد و گمان بر این است که آمار واقعی بسیار بیشتر باشد.
اگر چه دولت چین سقط اجباری جنین را منع کرده است ولی سقط اجباری جنین همچنان ادامه دارد و در برخی موارد با تزریق یا خوراندن برخی داروها به مادر باردار، جنین را از بین می برند.
زنانی که قانون دولت چین را درباره به دنیا نیاوردن بیش از یک بچه نقض می کنند معمولا با جریمه هزار تا چهاده هزار دلاری روبرو می شوند.
سودان جنوبی منطقهای خودمختار از کشور سودان است است که به دلیل تفاوت های انسانی از جمله زبان و دین سال هاست که خواهان جدایی از کشور سودان است.سودان پهناورترین کشور قاره افریقاست. تا حدود 60سال پیش این کشور و مصر یک کشور واحد بودند که تحت استعمار انگلستان بودند.با نگاه های استعماربی این سرزمین به دو کشور تقسیم شد. اما از همان زمان جنوب سودان هدف قرار گرفت تا از سودان بزرگ جدا شود و سال ها جنگ داخلی در این کشور رقم خورد . تا بالاخره در صلحی که 9 ژانویه 2005در کنیا امضا شد و به دومین جنگ داخلی سودان پایان داد ، به این منطقه خودمختاری اعطا شد.اما با تلاش های رسانه ای غرب برای تضعیف این کشور بزرگ و مسلمان قرار شد تا در ژانویه 2011 (دی ماه 1389) انتخاباتی در جنوب سودان برگزار شود تا سرنوشت این منطقه مشخص شود. البته به احتمال زیاد رای به استقلال سودان جنوبی داده شود و این خود مقدمه جدایی دارفور و دیگر مناطق سودان خواهد بود.
جغرافیا جنوب سودان از شرق به اتیوپی از جنوب به کنیا وگاندا و کنگو و از غرب به آفریقای مرکزی محدود میشود. جمعیت حدود ۱۳٬۰۰۰٬۰۰۰ تا ۱۱٬۰۰۰٬۰۰۰ میلیون نفر در این منطقه زندگی میکنند. اقتصاد جنوب سودان منطقه غنی از منابع طبیعی است و مهمترین صادرات آن نفت است. که در آن 85 درصد از ذخایر اثبات رسیده متمرکز شده است . مرکز و مهمترین شهر :جوپا انگلیسی و عربی مساحت :۶۴۰٬۰۰۰کیلومتر مربع جمعیت:۱۳٬۰۰۰٬۰۰ تا ۱۱٬۰۰۰٬۰۰۰ نفر
دولت اسپانیا از طریق حفاری های باستان شناسی می کوشد شهر «مدینه الزهراء» را احیا و آنرا از زیر خاک خارج کند.
این شهر را عبدالرحمان سوم از خلفای اموی در دوران حکومت خود بر اندلس تاسیس کرد.
این شهر یکی از بزرگترین شهرهای تاریخ به شمار می رود که از یکهزار سال پیش تا کنون زیر خاک مدفون شده است.
در گزارشی در این باره آمده است: مدینه الزهراء یک هزار سال پیش بزرگترین شهر در جهان بود. وی با توجه به مهارت خود در هنر و جنگ توانست بسیاری از هنرمندان و پیکرتراشان را جذب آنجا کند به گونه ای که سی سال مشغول ساختن مدینه الزهراء بودند.
رامون فرناندز باستان شناس می گوید: عبدالرحمان سوم خود را خلیفه خواند و به عنوان بخشی از برنامه سیاسی خود این شهر را پایه گذاری کرد.
در بخش دیگری از گزارش آمده است: این شهر بر روی یک تپه بنا شده است تا به دشت های سرسبز اطراف مشرف باشد و کاخ حاکم نیز در بالاترین نقطه شهر قرار داشت تا از آنجا همه مناطق شهر و اطراف آن را زیر نظر داشته باشد.
بخشی از آثار به جای مانده از این شهر در موزه ای که در محل بنای این شهر قرار دارد به نمایش گذاشته شده است.
انفجار جمعیتی در انتظار قاره آفریقا
سازمان ملل متحد درباره انفجار جمعیت در شهرهای قاره آفریقا هشدار داد. سازمان ملل متحد روز چهارشنبه اعلام کرد شهرهای قاره آفریقا با پدیده خطرناک "اضافه جمعیت" روبرو هستند زیرا جمعیت مناطق شهری کشورهای این قاره همچنان به شدت در حال افزایش است. برنامه اسکان بشر ملل متحد UN-Habitat در گزارشی با عنوان وضع شهرهای آفریقا در سال دو هزار و ده میلادی هشدار داد جمعیت شهرهای آفریقایی تا سال دو هزار و پنجاه میلادی بیش از سه برابر خواهد شد چرا که پیش بینی می شود که تا آن زمان شصت درصد از جمعیت تقریبی یک میلیارد و دویست و سی میلیون نفری قاره آفریقا به مراکز شهری مهاجرت کنند. این گزارش می افزاید، آفریقا سریعترین رشد شهرنشینی را در میان قاره های جهان دارد به طوری که رشد شهرها در این قاره سه و چهل و یک صدم درصد است. این گزارش خاطر نشان می کند بسیاری از شهرهای آفریقا هم اینک مملو از جمعیت هستند و رشد سریع جمعیت این شهرها ممکن است مصیبت بار باشد. خوان کلوس Joan Clos مدیر اجرایی برنامه اسکان بشر ملل متحد می گوید: "هیچ دولت قاره آفریقا نمی تواند و نباید از روند کنونی رشد سریع شهرها غافل باشد." وی افزود: "دولت های آفریقایی باید به پدیده شهرنشینی و گسترش شهرها به عنوان یک اولویت نگاه کنند تا بتوانند با سرمایه گذاری های هنگفت امکانات اداری و حکومتی لازم را در کنار مسکن و خدمات شهری مناسب فراهم کنند و ثروت را به شکل بهتری تقسیم کنند." جمعیت شهر لاگوس پایتخت نیجریه تا سال دو هزار وپانزده میلادی، با رسیدن به دوازده میلیون و چهارصد هزار نفر از جمعیت شهر قاهره به عنوان بزرگترین شهر قاره آفریقا پیشی خواهد گرفت. این گزارش همچنین هشدار می دهد به علت تغییرات آب و هوایی و گرم شدن کره زمین، میلیون ها آفریقایی ساکن شهرهای ساحلی در معرض خطر بالا آمدن سطح آب دریاها قرار دارند. بیش از بیست و پنج درصد جمعیت یک میلیارد نفری کنونی آفریقا در شعاع یکصد کیلومتری خطوط ساحلی این قاره زندگی می کنند.
دانشجوییترین استان و شهر کشور
ناظر علمی طرح اطلس ملی آموزش کشور با اعلام اسامی استان و شهرستانهایی که بیشترین تعداد دانشجو را نسبت به جمعیت خود دارند، گفت: حضور دانشجوی غیر بومی بیش از ظرفیت پذیرش یک شهرستان دارای آثار منفی فرهنگی است.
حدود 5 درصد از جمعیت کشور دانشجو هستند
بابک نگاهداری در گفتگو با خبرنگار مهر، افزود: بر اساس اطلاعات حاصل از اطلس ملی آموزش کشور که توسط دبیرخانه شورایعالی انقلاب فرهنگی و با همکاری وزارتین علوم، تحقیقات و فناوری و بهداشت، درمان و آموزش پزشکی تهیه شده است حدود 5 درصد از جمعیت کشور دانشجو هستند.
استان سمنان با نسبت دانشجو به جمعیت حدود 5/13 درصد بالاترین مقدار این نسبت را داراست
وی گفت: در 11 استان کشور نسبت دانشجو به جمعیت بیش از این مقدار است استان سمنان با نسبت دانشجو به جمعیت حدود 5/13 درصد بالاترین مقدار این نسبت را داراست بخشی قابل توجهی از این درصد به دانشجویان غیربومی اختصاص دارد.
معاون ارتباطات شورای عالی انقلاب فرهنگی افزود: در میان شهرستانهای دارای دانشجوی کشور در117 شهرستان نسبت دانشجو به جمعیت بالاتر از 5% است.
دماوند بالاترین نرخ نسبت دانشجو به جمعیت در میان شهرستانها
ناظر علمی طرح اطلس ملی آموزش کشور اضافه کرد: شهرستان دماوند با نسبت دانشجو به جمعیت حدود 40 درصد بالاترین مقدار این نسبت را داراست که قسمت اعظم آن اختصاص به دانشجویان غیربومی پیدا می کند.
وی افزود: در 6 شهرستان، تعداد دانشجو بیش از یک چهارم جمعیت شهرستان و در 25 شهرستان تعداد دانشجو بیش از 10 درصد جمعیت شهرستان است.
اثرات پذیرش غیربومی دانشجو
دبیر نقشه جامع علمی کشور اظهار داشت: مهاجرت دانشجو برای تحصیل به شهرستانهای مختلف، اثرات اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی در پی دارد. حضور دانشجویان غیر بومی در حد ظرفیت پذیرش فرهنگی یک شهرستان به عنوان یک عامل و محرک جدید اقتصادی به ایجاد شغل در شهرستانها کمک میکند و رونق اقتصادی برای شهرستان به ارمغان آورده و تا حدی موجب توسعه شهرها می شود.اما حضور دانشجوی غیر بومی بیش از ظرفیت پذیرش فرهنگی یک شهرستان اثرات غیرقابل برگشت فرهنگی در شهرستان ایجاد خواهد کرد. از این روی در شهرستانهایی که نسبت دانشجو به جمعیت قابل ملاحظه است، دانشگاهها به عنوان یک عامل تغییر و تبدیل فرهنگی و اجتماعی عمل میکنند.
دکتر نگاهداری در انتها افزود: این اثرات در صورت کنترل میتواند به عنوان یک عامل ایجاد و توسعه وحدت ملی و همچنین تعامل خرده فرهنگها در جهت غنای فرهنگ ملی عمل کند. لیکن در صورت عدم هدایت و یا کنترل مناسب، ممکن است به عامل تخریب فرهنگی چه در سطح خردهفرهنگ هر شهرستان به صورت تغییر عادتها و هنجارهای فرهنگی افراد بومی مخصوصا جوانان منطقه و و چه در سطح فرهنگ ملی به واسطه انتقال و یا اشاعه بیماری و آسیب های خرده فرهنگها در فرهنگ ملی تبدیل شود.
کم بارانترین نقطه کشور
زابل در استان سیستان و بلوچستان به عنوان کم باران ترین نقطه کشور در سال آبی تازه به پایان رسیده معرفی شد. به گزارش ایسنا زابل با 34.4 میلیمتر بارندگی در سال آبی گذشته (ابتدای مهرماه 1388 تا پایان شهریور 1389) کمترین میزان بارش را در بین سایر شهرهای کشور تجربه کرد.
در این مدت، هشتپر گیلان با 1434.4 میلی متر بارندگی بیشترین میزان بارش را به خود اختصاص داد. هشتپر در حوضه آبریز دریای خزر واقع شده است. در این حوضه پنجاب در استان مازندران با بارش 217 میلی متر کمترین بارش را داشته است. چهلگرد در چهارمحال و بختیاری و سعدآباد در استان بوشهر نیز به ترتیب با 1171 و 164 میلی متر بیشترین و کمترین بارش را در حوضه خلیج فارس شاهد بودند. در حوضه آبریز دریاچه ارومیه نیز کمپ ارومیه با 463.5 میلی متر بیشترین و شبستر در آذربایجان شرقی با 292.5 میلی متر کمترین بارشها را داشتهاند.
در فلات مرکزی، مرزهای شرقی و سرخس نیز بیشترین بارش به ترتیب در رودک جاجرود تهران با 602.3، هوشک سروان در استان سیستان و بلوچستان با 98.5 و قوچان در خراسان رضوی با 300.5 میلی متر گزارش شده است. پس از زابل با 34.4 میلی متر بارش، محمد آباد یزد نیز با 52.5 میلی متر به عنوان کم باران ترین نقطه کشور در سال آبی 1389 - 1388 بوده است.
نابودی قطب شمال در سال 2030
کارشناسان محیط زیست آمریکا هشدار داده اند اگر روند گرم شدن زمین به شکل کنونی ادامه داشته باشد قطب شمال در سال 2030 کاملا نابود خواهد شد و دیگر خبری از یخچال های طبیعی و برف در این مناطق نخواهد بود.
به گزارش تابناک به نقل از گزارش الحیات از آمریکا نیز نشان می دهد که ماهواره های کنترل محیط زیست در قطب شمال نشان داده است که حجم ذوب شدن یخ های قطب شمال بیش از 4 برابر میزانی است که آمارهای رسمی اعلام می کنند بنابراین روند نابودی قطب شمال بسیار سریع تر از آنچه گقته شده است ، خواهد بود.
آمریکای مرکزی و شمالی و شمال اروپا به عنوان آلوده کننده ترین کشورهای جهان شناخته شده و اگر این کشورها به روند صنعتی شدن کنترل نشده ادامه دهند روند گرم شدن دمای کره زمین سرعت بیشتری به خود خواهد گرفت و چه بسا حتی در سال های زودتر از 2030 نیز قطب شمال از بین خواهد رفت و متعاقب آن جهان شاهد حوادث غیر طبیعی نظیر بالا آمدن آب دریاها و زیرآب رفتن بخش های وسیع تر و نابودی محیط زیست قطب شمال را شاهد باشد.
هشدار کارشناسان تا کنون مورد توجه آمریکا و کشورهای صنعتی قرار نگرفته است.
بروز مجدد کشند قرمز در سواحل هرمزگان
رییس پژوهشکده اکولوژی خلیج فارس و دریای عمان از بروز مجدد پدیده کشند قرمز در آبهای ساحلی هرمزگان خبر داد و گفت: طی یک هفته اخیر در منطقه خورگورسوزان بندرعباس، تراکم کشند قرمز بین 5 تا 7 میلیون سلول در لیتر بوده است. به گزارش ایسنا دکتر محمد صدیق مرتضوی در یک نشست خبری اظهار کرد: در تاریخ چهاردهم شهریورماه جاری، تغییر رنگ آب دریا در حوالی بندر شهید باهنر که ناشی از شکوفایی گونهای از دینولازله(peridinium quinquecorne) بوده است، مشاهده شد که گستردگی این لکه چندان زیاد نبود. وی افزود: با توجه به اهمیت موضوع، پایش ماهوارهای این پدیده به صورت روزانه انجام شده و نتایج بررسی تصاویر، حاکی از گسترش پدیده کشند قرمز در آبهای ساحلی خلیج فارس است. مرتضوی تصریح کرد: به دلیل بروز و مشاهده این پدیده، علاوه بر گشتهای ماهانه پایش کشند قرمز در 5ایستگاه ساحلی بندرعباس، 9 ایستگاه در غرب و 9 ایستگاه دیگر در شرق هرمزگان، از تاریخ 17 شهریورماه جاری تا امروز(25 شهریور)، گشتهای روزانهای در 4 ایستگاه از مناطق ساحلی بندرعباس و 4 ایستگاه دیگر در غرب، شرق، جنوب و شمال غربی هرمز و جزیره قشم صورت گرفته و کارشناسان پژوهشکده به بررسی میدانی و جمع آوری نمونهها مشغول هستند. وی اضافه کرد: همچنین دو بار در هفته، پایش کشند قرمز در آب های ساحلی تیاب و مزارع پرورش میگو در شهرستان میناب نیز جهت جلوگیری از خسارت به استخرها صورت میگیرد. رییس پژوهشکده اکولوژی خلیج فارس و دریای عمان گفت: عامل شکوفایی در اطراف جزیره هرمز نیز ناشی از گونه دیگری از دینولازله ها با نام سراتیوم(cratium fusus) می باشد. وی یادآور شد: دو گونه فعلی، بر خلاف گونه غیر بومی کوکلودینیوم(cochlodinium) که برای اولین بار اواخر شهریورماه دو سال گذشته در منطقه خلیج فارس مشاهده شد، بومی این منطقه بوده اما شکوفایی نداشته اند. مرتضوی خاطرنشان کرد: به منظور بررسی تغییرات این گونهها، طی 24 ساعت اخیر گشتهای شبانه روزی با فاصله زمانی هر سه ساعت یکبار، با برداشت نمونه برای تعیین گونههای فیتو پلانکتونی، ثبت عوامل محیطی و برداشت نمونه برای مواد مغذی، توسط 2 اکیپ کارشناسی از دو منطقه ساحل پارک دولت بندرعباس و پشت استانداری هرمزگان انجام شده است. وی بیان کرد: گشتهای روزانه پایش تغییرات کشند قرمز در آبهای ساحلی بندرعباس به صورت مستمر و حتی در ایام تعطیل نیز انجام میشود و اگر ضرورت باشد، در مناطق شرق و غرب استان(جاسک و بندرلنگه) نیز این پایشها صورت میگیرد.
ژوئن ۲۰۱۰گرمترین ماه تاریخ هواشناسی
بالاترین دما طی این ماه در تمامی قاره های جهان و به ویژه امریکا ثبت شده و به این ترتیب ازنظرگرما رکورد شکنی شده است.
ژوئن امسال گرمترین ژوئن طی تاریخ هواشناسی بوده است.
اداره ملی تحقیقات جوی و اقیانوسی امریکا اعلام کرد : بالاترین دما طی این ماه در تمامی قاره های جهان و به ویژه امریکا ثبت شده و به این ترتیب ازنظرگرما رکورد شکنی شده است.
به گزارش کارشناسان هواشناسی میزان رطوبت نیز درکره زمین در حال افزایش است و بیشترین میزان رطوبت در سال جاری در هند، جنوب چین، جنوب اروپا و ایالت های مرکزی امریکا مشاهده شده و جنوب غربی استرالیا با کمبود شدید باران مواجه است. علاوه بر این طی ماه گذشته حجم یخهای قطب شمال به کمترین میزان رسیده است.
به گفته تیلور هوارد کارشناس هواشناسی این اطلاعات فوق العاده مهم هستند چون در صورت کاهش سطح یخهای قطبی پرتوافکنی خورشید در اقیانوس افزایش می یابد که به نوبه خود افزایش سرعت اب شدن یخها را در بر خواهد داشت.
گفتنی است روند کاهش سطح یخهای قطبی از سال هزارو نهصد و نود اغاز شده است
جغرافیای آسمانی کعبه شکست!
در تمام نقاط جهان و میان همه اماکن مقدس مذهبی هیچ بنایی تا کنون مجال و جرأت قد برافراشتن به این قد و قواره را نداشته است. اما "برج هتل" که یکی از برجهای هفتگانه ابراج البیت است با ارتفاع 601 متر حتی اجازه نمیدهد شما تصویری از مسجد الحرام، گلدستهها و پهنای آسمان داشته باشید.
این مجموعه از هفت برج تشکیل شده که بلندترین برج این مجموعه "برج هتل" نام دارد.
رقم دقیق هزینه شده برای مجموعه ساختمان بنا مشخص نیست اما گمان میرود بیش از ۳ میلیارد دلار آمریکا باشد. هتل در مجاور مسجد الحرام است و ظرفیت 100 هزار میهمان را دارد. چهار مرکز خرید و تفریح، پارکینگ با ظرفیت بیش از هزار خودرو، سالن کنفرانس با ظرفیت 1500 نفر، مسجدی با ظرفیت 3500 نمازگزار، چندین هتل 5 ستاره، دو باند ویژه فرود هلیکوپتر و ... از دیگر بخشهای این مجموعه عظیم هستند.
ساعتی به بزرگی شش برابر ساعت "بیگ بِن" لندن در بلندترین نقطه این هتل نصب شده است. به گفته مسئولین سعودی این ساعت که موسوم به "برج سلطنتی ساعت مکه" است با فرا رسیدن ماه رمضان (دهم آگوست) راه اندازی شد. ساعت این برج چهل و پنج متر طول و چهل و سه متر عرض دارد و به نمادی از این مجموعه هفت برج در حال ساخت بدل می شود.
مسئولان سعودی می گویند هدف از نصب چنین ساعتی در مکه این است که یک و نیم میلیارد مسلمان جهان از این پس به جای استفاده از زمان به وقت گرینویچ یا همان GMT از زمان اسلامی یا Islamic Mean Time) IMT) استفاده کنند.
تا چند سال پیش بلندترین بنای مُشرف به صحن مسجدالحرام، قصر ملک فهد پادشاه پیشین مملکت عربی سعودی بود که بر بلندای ابوقُبیس، صدها متر فراتر از کعبه نشسته بود. میهمانان خاص پادشاهی سعودی در ایام حج در این قصر ضیافت استراحت میکردند تا ضمن انجام اعمال از آن بلندا ناظر صحن مسجد و طواف حاجیان باشند. اما امروزه دیگر این بنا در برابر برج در دست ساخت "ابراج البیت" کوچک مینماید.
در تمام نقاط جهان و میان همه اماکن مقدس مذهبی هیچ بنایی تا کنون مجال و جرأت قد برافراشتن به این قد و قواره را نداشته است. برج اصلی با ارتفاع 601 متر در کنار شش برج بزرگ دیگر حتی اجازه نمیدهد شما تصویری از مسجدالحرام، گلدستهها و پهنای آسمان داشته باشید. سازندگان این مجموعه عظیم شرکت مجموعة بن لادن السعودیة (متعلق به خانواده اسامه بن لادن) و معمار آن شرکت دار الهنداسه است.
در حوزه میراث فرهنگی و بناهای تاریخی معمول است که بنای دیگری نباید ارتفاعی بالاتر از بنای مشخص شده داشته باشد زیرا به فضای معماری محوطه لطمه زده و خط افق شکسته می شود. به طور مثال حساسیت های داخلی و خارجی (از جمله یونسکو) در زمینه میدان نقش جهان اصفهان را می توان نام برد. حال سکوت یونسکو در قبال این بنای بی نظیر ادیان الهی قابل تامل می نماید.البته نباید فراموش کرد که کعبه با انکه قدیمی ترین بنایجهان است اما در یونسکو به ثبت نرسیده یا بهتر بگوییم دولت سعودی نمی خواهد ثبتی صورت بگیرد تا گیری هم به وجود نیاید.
ساخت بناهای عظیم در کشورهای اسلامی امر مذمومی نیست و در جای خود نشانه توسعه و آبادانی است. مطرح کردن زمان اسلامی نیز در برابر زمان گرینویچ در جای خود پذیرفتنی است ، ولی آیا روش بهتری برای این منظور نبود؟ به هر حال گمان می رود بنا کردن این ساختمان درست در جوار حرم الهی به عنوان مقدس ترین بنای مسلمانان جهان علاوه بر اشراف بنای دست ساز بشر عصر حاضر در برابر بنای ابراهیمی و نبوی کعبه ، موجب بر هم زدن تمرکز زائران خانه الهی از انجام صحیح مناسک خواهد بود. اگر چه بر این موضوع ایراد شرعی عنوان نشده است.
این هتل 7 ستاره با 601 متر ارتفاع، مرتفعترین هتل دنیا و بلندترین برج عربستان است. از نظر حجم با یک میلیون و 500 هزار مترمربع مساحت، همراه با ترمینال شماره 3 فرودگاه دبی، عنوان بزرگترین ساختمان جهان را از آن خود کرده است. همچنین بعد از برج خلیفه دبی (با 828 متر ارتفاع)، این بنا بلندترین سازه ساخته شده توسط بشر نیز محسوب می شود. دیگر برجهای این مجموعه هاجر، زم زم، مقام، قبله، صفا و مروه نام دارند که بجز مقام و قبله، ساخت بقیه برجها تکمیل شده و این دو برج باقیمانده همراه با برج هتل تا پائیز 2010 افتتاح می شوند.
آب خلیج فارس به یزد منتقل می شود
طرح انتقال آب به خلیج فارس در جلسات متعددی مطرح شد و اعلام کردیم استان یزد باید نیمی از آب مورد نیاز خود را از زاگرس مرکزی و نیم دیگر را از خلیج فارس تامین کند.
محمدرضا فلاح زاده از اجرای طرح انتقال آب خلیج فارس به یزد در آینده ای نزدیک خبر داد.
به گزارش خبرنگار مهر در یزد، محمدرضا فلاح زاده در نشستی خبری با حضور خبرنگاران استان یزد اظهار داشت: طرح انتقال آب به خلیج فارس در جلسات متعددی مطرح شد و اعلام کردیم استان یزد باید نیمی از آب مورد نیاز خود را از زاگرس مرکزی و نیم دیگر را از خلیج فارس تامین کند.
وی افزود: طرحها و توجیهات آن در این جلسات مورد قبول واقع شد و انتقال آب خلیج فارس به یزد مورد تصویب قرار گرفت که شرکت مکران کرمان آن را به مرحله اجرا درخواهد آورد.
فلاح زاده عنوان کرد: در صورتی که دولت بتواند در این طرح سرمایه گذاری کند، این اقدام انجام می شود در غیر اینصورت شرکت مکران سرمایه گذاری کرده و آب را انتقال می دهد و پس از انتقال، آب را به فروش می رساند.
وی در بخش دیگری از این نشست با اشاره به اینکه جذب سرمایه های داخلی و خارجی از اصلی ترین برنامه های ماست، افزود: برای جذب سرمایه های خارجی در واحدهای مختلف صنعتی و معدنی استان یزد مذاکراتی با شرکتهای چینی، روسی، آلمانی و ایتالیایی انجام داده ایم.
خلاف ادعاهای مبنی بر آزادی جریان اطلاعات، مکانهای بسیاری در گوگل ارث به دلایل سیاسی و نظامی سانسور میشود.عمده این موارد مربوط به مکانهایی است که رویت آنها از طریق گوگل ارث، ممکن است مشکلات امنیتی برای حاکمان آمریکا داشته باشد. در این گزارش فهرست 13 مکان از دهها مکانی که توسط گوگل ارث سانسور شده است ارائه می شود:
کاخ سفید آمریکا: بنا به دلایل امنیتی تصاویر کامل و واضحی از مقر رییس جمهور آمریکا در گوگل مپ و گوگل ارث به نمایش در نمی آید.
کنگره آمریکا : در ابتدای راه اندازی گوگل مپ تصاویر کنگره بصورت تیره نشان داده می شد اما اخیرا این مورد برطرف شده و جای آن را تصاویر قدیمی گرفته است.
محل اقامت دیک چینی: محل اقامت معاون اول رییس جمهور سابق آمریکا نیز در گوگل ارث ناواضح دیده می شود ، این در حالیست که تمام مناطق اطراف آن واضح دیده می شود.
پایگاه هوایی Soesterberg در هلند که محل نگهداری هواپیماهای استراتژیک F-15 آمریکایی ست در گوگل ارث سانسور شده است.
PAVE PAWS در ایالت ماساچوست آمریکا که محل اصلی رادار های اخطار حملات موشکی به آمریکاست ناواضح و سانسور شده است.
هتل شط العرب در بصره عراق : این هتل که محل اقامت سربازان انگلیسی در بصره است احتمالا بعد از انتشار اخباری مبنی بر اینکه ممکن است با استفاده از اطلاعات گوگل ارث مورد حمله قرار گیرد از نقشه های گوگل پاک شده است.
شهر Leeuwarden در هلند یکی از مراکز و پایگاههای اصلی فرماندهی و عملیات هوایی ناتو در شمال اروپاست . با زوم کردن روی نقشه و مقایسه آن با مناطق اطراف متوجه می شویم که طراحان نقشه های گوگل به جای این شهر چمن کاشته اند!
پایگاه هوایی ریمس در فرانسه : تنها ساختمان این پایگاه هوایی در نقشه های گوگل بصورت شطرنجی نمایش داده می شود.
Novi Sad در صربستان : این پایگاه نظامی هم بصورت کاملا مبهم و نا واضح مشاهده می شود.
پایگاه هوایی Kamp van Zeist در انگلستان که یکی از پایگاههای مقدم آمریکا به شمار می آید بطور رسمی در نقشه های گوگل مخدوش و غیر قابل نمایش شده است.
آژانس C-3 ناتو در بروکسل بلژیک : این محل یک انستیتوی علمی ست که جهت پشتیبانی علمی نیروهای ناتو احداث شده است. این ساختمان نیز بطور کامل سانسور شده است.
محل ساختمان جدید سفارت آمریکا در هلند : این محل نیز بطور کامل در گوگل ارث مخدوش شده است.پایگاه هوایی رامستین در آلمان : این پایگاه که به عنوان یکی از مراکز فرماندهی ناتو یاد می شود ، در جنگ عراق مورد استفاده نیروهای آمریکایی و متحدانش قرار گرفت. هواپیماهای استراتژیکی توسط نیروی هوایی آمریکا در این محل نگهداری می شود. این پایگاه نیز بطور کامل توسط گوگل ارث سانسور شده است. اسمعیل پور
سرگروه جغرافیای استان مرکزی
سال جهانی نجوم مجمع عمومی سازمان ملل متحد پیشنهاد « یونسکو» مبنی بر معرفی سال 2009 به عنوان سال نجوم را تصویب کرد. یونسکو، سازمان علمی آموزشی ملل متحد ، در دسامبر ۲۰۰۵ پیشنهاد معرفی سال ۲۰۰۹ را به عنوان سال « نجوم» مطرح کرد که پس از گذشت دو سال این پیشنهاد در مجمع عمومی سازمان ملل تصویب شد. در حقیقت علت انتخاب سال ۲۰۰۹ به عنوان سال نجوم، سال ۱۶۰۹میلادی است. 1609 مهمترین سال در تاریخ نجوم دنیا است، به طوری که در این سال گالیله اولین تلسکوپ تاریخ را به طرف آسمان گرفت و توانست دهانه ها و حفره های موجود در سطح ماه، مراحل رؤیت سیاره زهره، قمرهای سیاره مشتری و ذرات گرد و غبار کهکشان راه شیری را نشان دهد. به همین منظور چهارصدمین سالگرد این رویداد تاریخی در علم نجوم که منجر به تغییر تاریخ فرهنگ جوامع انسانی شد، جشن گرفته می شود.یونسکو مراسم این سال را با همکاری اتحادیه بین المللی نجوم و رصدخانه جنوبی اروپا برگزار می کند. بیش از 100 کشور و ۱۴ سازمان بین المللی فعال در ارتباطات و آموزش علمی ، توافقنامه برگزاری مراسم سال جهانی نجوم را به امضا رسانده اند. هدف اصلی تعیین سال 2009 (به عنوان سال بین المللی نجوم) کمک به مردم تمام دنیا برای کشف دوباره جایگاه و نقش خود در هستی است. اتحادیهی بینالمللی نجوم شعار «جهان، برای کشف از آن تو» ( جهان از آن شماست تا کاوش کنید.) را برای سال جهانی نجوم برگزیده است. با توجه به تفاوت سه ماهه شروع سال میلادی با هجری شمسی ، دولت با مصوبه ای در هیئت وزیران، سال ۸۸ ۱۳ را سال نجوم در ایران اعلام کرده است. گروه آموزشی جغرافیا - مدیریت آموزش و پرورش شهرستان فیروزه –مهرماه1388
باید درس جغرافیا را در نظام آموزشی کشور دید
موضوع حذف درس جغرافیا از نظامآموزشی دورهراهنمایی و جایگزینی مطالعاتاجتماعی؛ واکنشهایی را درمیان اساتید و مولفان کتابهای درسی این رشته بهدنبال داشت. مهندس محمدرضا سحاب؛ پروفسور محمدحسن گنجی؛ مهدی چوبینه؛ محمدتقی رهنمایی؛ مطیعی لنگرودی و احمد پوراحمد حذف این درس را مساوی با ازدست رفتن هویت ملی عنوان کردند.
طرح حذف درس جغرافی مخالفت اساتید این رشته را به دنبال داشت
خبرگزاری میراث فرهنگی_ گردشگری_ زهرا حاج محمدی_ موضوع حذف درس جغرافیا از نظام آموزشی دوره راهنمایی و گنجاندن آن در درسی تحت عنوان مطالعات اجتماعی؛ واکنش هایی را درمیان اساتید و مولفان کتاب های درسی این رشته به دنبال داشت.
مهندس محمدرضا سحاب، رئیس موسسسه جغرافیائی سحاب در اقدامی ابتکاری؛ با دعوت از چند نفر از اساتید جغرافیا و مولفان و برنامه ریزان این درس درجلسه ای؛ به بررسی چند و چون ماجرای حذف درس جغرافیا از نگاه کارشناسان پرداخت.
سوال اصلی در این نشست این بود که آیا نحوه آموزش این درس باید تغییر یابد و حذف آن منافعی برای دانش آموزان کشور به دنبال خواهد داشت.
با جمع بندی سوالات مطرح شده در این نشست از سوی کارشناسان حاضر در آن؛ طرح سوال اصلی به این شکل درآمد که: در بحث ها و حواشی به وجود آمده درتغییر شیوه ارائه و حذف عنوان «جغرافیا» چند نکته به ذهن میرسید. اول اینکه باید دید چقدر «طرح مطالعات اجتماعی» اجرایی شده است زیرا اگر چنین طرحی محدود به نارضایتی چند معلم باشد می توان با جلسات درونی آن را حل کرد. پس سوال اینجاست که اجرای طرح مطالعات اجتماعی چقدر جدی است؟ ازسوی دیگر به نظر می رسد مخالفت با وجود درس مستقل جغرافیا در دوره راهنمایی به دلیل حجم کتاب های درسی است که در این مقطع برای دانش آموزان تدریس می شود. شاید اگر این واقعیت را درنظر داشته باشیم درست همین حجم را در دوره دبیرستان شاهد هستیم و این موضوع تاثیر چندانی روی سیستم آموزشی دانش آموزان ندارد. مگر آنکه برنامه ریزی اجرایی برای آماده ساختن معلمان چندان دقیق نباشد به گونه ای که یک معلم مجبور به آموزش چند درس در یک دوره باشد؛ لذا دلیل چندان خوبی نیست. جز آنکه باید پرسید حجم دروس با آنچه به عنوان محتوای دروس درنظر گرفته شده؛ چه اندازه برنامه ریزی شده و کاربردی است. مسلم است که حذف آموزش جغرافیا برای نوجوانانی که تنها مجبور به حفظ یک سری دروس هستند بی آنکه چیزی از این دامنه محفوظات کاربردی برای دانش آموزان داشته باید و یا پس از پایان امتحانات به یادها بماند. پس مهم نحوه اجرا و سیاستگذاری در زمینه آموزش آن است که قطعا به جغرافیا محدود نمی شود؟ و دیگر آنکه تجمیع سه درس جغرافیا؛ تاریخ و علوم اجتماعی چه آسیبی می تواند به هریک از آنها و یا هرسه برساند و در آخر اینکه آیا بهتر نیست به سیستمی فکر کرد که از دامنه محفوظات بکاهد و بر دامنه دروس کاربردی بیفزاید؟ دکتر چوبینه از برنامه ریزان و مولفان کتاب های درسی ابتدا گفت که" این تصمیم یعنی حذف تاریخ و جغرافیا از ادبیات بچهها و گنجاندن آن در کتاب «مطالعات اجتماعی» قرار است از امسال اجرایی میشود." در این نشست؛ پروفسور محمدحسن گنجی( بنیان گذار سازمان هواشناسی در ایران و دانشمند جهانی سال 2000 در زمینه هواشناسی)، دکتر حسین محمدی (استاد دانشگاه تهران)، دکتر مهدی چوبینه(برنامه ریز و مولف کتب درسی)، دکتر محمدتقی رهنمایی(استاد دانشگاه تهران)، دکترمطیعی لنگرودی (استادجغرافیای دانشگاه تهران)، دکتر احمد پوراحمد (رییس دانشکده جغرافیای دانشگاه تهران)؛ دکتر سیدعلی بدری (رییس موسسه جغرافیای دانشگاه تهران)، علی اکبر محمودیان، علی بابا عسگری و محمدرضا سحاب (اعضاء هیات علمی بخش تحقیقات جغرافیایی موسسه سحاب) حضور داشتند.
دکتر محمدتقی رهنمایی: باید دید چنین تصمیمی چرا گرفته شده و باید کم کاری ها و اشتباهات خودمان را نیز در این عرصه بپذیریم برای این کار کافی است به صفحه اول کتاب جغرافیای سال اول راهنمایی توجه کنیم که در آن سه غلط وجود دارد. یعنی آنچه که هم اکنون توسط معلم این دوره به بچه ها آموزش داده می شود اشکالات فراوان دارد. لذا باید پذیرفت که با گذشت این همه سال؛ تازه از اساتید این فن کمک می طلبند و در تمام این سالها ما استادان این رشته در حاشیه بودیم و هیچ وقت مورد مشورت نبوده ایم.
لذا پیش از آنکه هرگونه موضع گیری در این باره انجام دهیم، باید این اقدام از سوی هر سازمانی باشد را به فال نیک بگیریم. با این حرکت ما از یک خواب سی ساله بیدار شده ایم. لذا نباید واکنش احساسی نشان داد که یعنی جغرافیا فنا شد. مگر جغرافیا در عرض این 30 سال چه به بار آورده است که بابت از دست دادنش احساس رنج بکنیم. محصولاتی که ما از دوره ابتدایی تا دانشگاه ارایه می دهیم چندان قابل توجه نیست. من اولین بار که درس جغرافیای کلاس پنجم خواندم هنوز مطالبش را به یاد دارم. فکر می کنم متدولوژی تالیف کتابهای درسی 60 و70 سال پیش از امروز پیشرفته تر بوده است. به طوری که در ذهن من دانشآموز که 50 سال پیش خواندم، هنوز مطالب ایتالیا، پاکستان، اروپا در ذهنم هست. ولی بچه من که تازه فارغ التحصیل شده است، نمی توانند بگوید کویر کجاست؟ موضعگیری ما باید از دید واقعگرایانه باشد و ایرادها را برطرف کنیم. زیرا این دوستان درست روی تصمیم گیریهای قبلی انگشت گذاشتند و از هیچکدام از مهارتهای حرفهای شما استفاده نکردند. مسلما محتوای کتابهای درسی ما با کشورهای دیگر بسیار متفاوت است. آموزش و پرورش به این نتیجه رسیده که آموزش جغرافیا به این شکل اتلاف منابع است که به نظر حق با آموزش و پرورش است. حرف آنها درست است مهم نیست چه کسی این حرف را میزند، مهم این است که چه می گوید. جغرافیای مدرسه ای ما دارای سه اشکال است: اشکال محتوایی کتاب است که باید انقلاب در آن صورت بگیرد؛ اشکال شکلی است، در عرض 30 سال گذشته ازنظر ابزار و وسایل بطورکلی آموزش جغرافیا در دنیا دگرگون شده است و اشکال اجرایی. دبیرها را سرزنش نکنیم دبیرهایی که کتابها را درس میدهند هنرمند هستند. ما حتی یک ترم هم نمی توانیم این کتابها را درس دهیم. آنقدر بیربط و بیمحتوا و خستهکنندهاند که به عنوان زاپاس استفاده می شوند. بی دلیل نیست بهترین دانشجویان ما بلافاصله از دانشکدههای بزرگ خارجی سر در میآورند. یک گسستگی در جغرافیا به وجود آمده است. روزی که ما جغرافیا را رها کردیم و سراغ برنامه ریزی دهن پرکن رفتیم نهایتا باید به این بنبست میرسیدیم . جغرافیا هرجایی برود از درخت کشورشناسی نمی تواند جدا شود. یک بخش تبدیل به یک کشورشناسی با محتوای جدید و قسمت دوم که مربوط به ایران می شود، ایران شناسی واژه موجهای است. جغرافیا را می شود در بسته بندی جدید یاد دهیم.
دکتر مهدی چوبینه: در اواخر مهرماه در دانشگاه آزاد اسلامی همایشی تخصصی برگزار شد. در آن همایش؛ من مقالهای داشتم و در حاشیه آن مقاله، به مشکلات موجود در برنامه ریزی کتابهای درسی اشاره کردم. براساس مشکلات موجود، مدرسان مقطع راهنمایی موضوعی را عنوان می کنند مبنی بر اجحاف به آن ها؛ همان ها متقاضی تجدیدنظر در برنامههای درسی جغرافیا هستند. البته این بحث؛ جدید نیست. از 16 سال پیش این بحث مطرح بود. برای اینکه به نوعی پاسخ این گروه از معلمان داده شود؛ برنامهای تحت عنوان مطالعات اجتماعی تدارک دیده شد که رویکرد تلفیقی در زمینه آموزش تاریخ، جغرافیا، علوم اجتماعی دارد. یکبار این برنامه تولید شد و اعتبار بخشی آن انجام شد وکتابی نیز تالیف شد، اما در اولین قدم شکست خورد و برنامه را تعطیل کردند. چند سال بعد مجددا همان برنامه مطرح شد و این بار با دورخیزی سنگین برای انجام آن.
به دنبال آن از امسال تولید محتوای آن تحت عنوان «مطالعات اجتماعی» آغاز شده است. رویکرد مطالعات اجتماعی، برنامه ای است نامناسب برای کشورمان و از پیش شکست خورده . ما تا آنجا که از دستمان برمیآمد دلایل علمی نامناسب بودن این برنامه را در ایران مطرح کردیم. در جلسات کارشناسی نظراتمان را گفتیم و نوشتیم و تمام کسانی که در این زمینه تصمیم گیرنده بودند نظرات ما و گروه جغرافیا را میدانند. اما گویا تصمیم از دست ما خارج است. متاسفانه کسانی برای آموزش جغرافیای این مملکت تصمیم می گیرند که نه جغرافیا میدانند و نه با برنامه ریزی درسی و تبعات آن آشنا هستند. اما مشکلاتی که در نتیجه این تصمیم به وجود می آید آنقدر جدی است که وظیفه خود می دانم عواقب آن را به اطلاع دوستان برسانم. این موضوع را در جلساتی که با حضور مدرسان دانشگاه تشکیل میشود؛ چندبار مطرح کردم. ولی به نظرم آمد دوستان در دانشگاه گرفتاریهای زیادی دارند و وقت برای فکر کردن به مسائل اساسیتر مثل آموزش جغرافیا قبل از دانشگاه برایشان مسیر نیست .
این جلسه نیز ظاهرا به این منظور تشکیل شده است تا از یکسو از تجارب و تخصص اساتید این حوزه بهره مند شویم و دیگر آنکه اتمام حجت کرده باشیم و مدیون جامعه جغرافیدان این مملکت نباشیم که بگویند شما مولف کتابهای درس بودید اما هیچ دفاعی از حوزه تخصصی جغرافیا نکردید. به همین منظور در جلسات مختلفی که دوستان تصمیمگیرنده حضور داشتند؛ یک کار پژوهشی درباره آموزش جغرافیا در برخی کشورها را مطرح کردیم. درآن مطالعه 24 کشور را بررسی کردم تا ببینم چگونه جغرافیا را درس می دهند. آیا آنها همان کاری را میکنند که ما انجام می دهیم؟ از میان 24 کشور بررسی شده؛ بیش از نیمی از این کشور ها، جغرافیا را به صورت یک درس مستقل و مثل ما درس می دادند ،یعنی 54 درصد (بحرین، قبرس، دانمارک، اندونزی، ایرلند، عمان، مصر، امارات متحده، فرانسه، عربستان و ترکیه) درس مستقل جغرافیا دارند. 13 درصد به شکل علوم اجتماعی درس میدهند و 8 درصد رویکرد تلفیقی دارند مثلا جغرافیا را با زیست شناسی تدریس می کنند. 2 کشور تجمیع کردند و مانند دوران ابتدایی ما؛ تاریخ، جغرافیا و اجتماعی را در یک کتاب عرضه میکنند و فقط یک کشور جغرافیا درس نمی دهد. مثلا مشاهدات زیست محیطی را بهگونهای طراحی میکنند که بار جغرافیایی را برساند مثل بلژیک.
تصمیمگیرندگان بر تغییر شیوه ارائه درس جغرافیا؛ دلایل علمی برای رد دیدگاه های ما ارایه نمی دهند بلکه دلایل آنها؛ اجرایی است. کسی نتوانسته در این 50 سال که جغرافیا تدریس میشد نقص علمی از آن بگیرد یک مشکل اجرایی سبب شده که فشار بر برنامه درسی وارد شود مشکل هم این است که معلمان دوره راهنمایی ادعا می کنند به ما احجاف میشود و میگویند ما همان حقوقی را میگیریم که معلم علوم و زبان میگیرد، اما باید سه برابر کار کنیم. برای اینکه یک مشکل اجرایی را حل کنند در واقع یک راه حل برنامهای پیشرو گذاشتند گویا مظلوم ترین علوم؛ همین تاریخ و جغرافیا واجتماعی است و به نظر میآید هرکس هرکاری که بخواهد میتواند بکند.
ادعای ما این است که یکی از مهم ترین چالش هایی که با آن روبه رو هستیم؛ بحران هویت است. اتفاقا تقارن موضوع هویت یابی در نظام آموزشی در دوره راهنمایی اتفاق میافتد. پس درکل چند مساله به هم نزدیک میشود: نظام آموزشی با مطالباتی مواجه است و در اجرا کاستی هایی وجود دارد. شاید اگر در دوره متوسطه و ابتدایی این اتفاق میافتاد خیلی بد نبود. ما هم که کاربرنامهریزی درسی را به عهده داریم تلفیق این علوم در دوره ابتدایی را خالی از اشکال می دانیم و معتقدیم در آن دوران سنی تحمل این رویکرد برای بچهها ساده تر است اما وقتی به دوره راهنمایی میرسد مشکل بیشتر میشود. یک پژوهش در آموزش و پرورش نیز اخیرا انجام شده که میزان آموزش پذیری و انطباق با تغییرات را در دورههای مختلف تحصیلی از نظر معلمان بررسی کرده است. آموزش پذیرترین معلمان؛ معلمان زن دوران ابتدایی هستند بعد معلمان مرد همین دوره. بعد معلمان زن دوران متوسطه و معلمان مرد دوران متوسطه و بعد معلمان زن و مرد دوره راهنمایی. یعنی آموزش ناپذیرترین معلمان ما اتفاقا معترض به برنامه آموزشی هستند و همان ها می خواهند تأثیری چنین در برنامههای دوره درسی راهنمایی بگذارند. باز تحقیق دیگری نشان می دهد؛ اغلب کشورهایی که رویکرد مطالعات اجتماعی در این دروس دارند؛ کشورهایی هستند که یا سابقه تاریخی ندارند یا استعمارگر بودند و یا مستعمره بودند. لذا استقلال سیاسی این کشورها هم قابل تامل است.
بسیاری از کشورها به جز کشور ما که رویکرد مطالعات اجتماعی را در دستور کار خود قرار داده بعد از چند سال مجبور شدند، برگردند به رویکرد دیسیپلینی که وجود دارد. در حال حاضر در خیلی از مناطق دنیا؛ کسانی که از هویت ملی و دینی خودشان دفاع نکردهاند گرفتاریهای دارند که نتایجش هویدا است. بحث مهاجرتها و ورزشکارانی که تبعه کشورهای دیگر میشوند، بازتاب همین عدم شناخت هویت است.
تصمیمگیرندگان بعد از اینکه اصرار ما را دیدند کمی تخفیف قائل شدند و گفتند هر دو رویکرد را اعمال میکنیم و مخاطب انتخاب کند. مخاطب کیست؟ درحالی که نظام آموزشی ما یک نظام آموزشی متمرکز است. نظام آموزشی متمرکز حق انتخاب را برای دانشآموزان نمی گذارد، بلکه معلم انتخاب می کند و معلم هم منافع صنفیاش را در نظر میگیرد و عموما بدون درنظر گرفتن منافع علمی آن را انتخاب می کند. و الان بحث این هست که برای سال آینده رویکرد تجمیع را هم اضافه کنیم.
مقاله دیگری هم استانداردهای درس مطالعات اجتماعی را مطرح کرده است و در آن هم مطرح شده که به دلیل سابقه تمدنی، سابقه تاریخی، تنوع جغرافیایی و وجود قومیتها امکان اینکه به وسیله مطالعات اجتماعی بتوان به همه اینها پاسخ گفت؛ میسر نیست.
اما باید نکته دیگری را نیز اضافه کنم که؛ یکی از دلایل شکست مرحله قبلی مطالعات اجتماعی این بود که باید از سال سوم ابتدایی کار شروع میشد و کتاب سال سوم فعلی با ویژگی هایی که دارد کمتر فرصتی را برای جایگزینی برنامه مطالعات اجتماعی فراهم می کند.
دکتر مطیعی لنگرودی: در آموزش و پرورش؛ شورا خیلی معنا ندارد. مسوول کتابهای درس و پژوهشی بررسی میکند. اجتماعگرایی درواقع ایده مدیران قبلی سازمان پژوهش بوده است و نه آموزش و پرورش و ما در یک سال 3 کتاب را از دروس آموزش حذف کردیم این کتابی که آقای دکتر اشاره کردند؛ کتابی است که در یک روز می توان تمامش کرد در واقع هدف خاصی را دنبال نمیکند و انتظاری هم نداریم. بحث ایشان بیشتر ایدئولوژی و زندگی ایرانیهاست اما ایدئولوژی کجا میرود، من نگران میراث فرهنگیمان هستم. در دانشگاه خیلی راحت بحرانهای فرهنگی را شاهد هستیم. نکتهای که در دوره راهنمایی است و معلمان هم حق دارند زیرا سنگین ترین برنامه آموزشی را این معلمان دارند. دوره سنگینی است 14 عنوان کتاب درسی که در واقع کسلکننده است و نمی شود ظلم را در حق جغرافیا کرد. ما قبلا پیشنهاد دادیم یک سال تاریخ یک سال جغرافیا و یک سال علوم اجتماعی اجرا شود. بدترین وضعیت را در آموزش دوره راهنمایی در ایران شاهد هستیم 14 عنوان کتاب را می خواهند در مغز بچه جای دهند که نمیشود. اعتقاد من این است که باید انجمن جغرافیدانان در ایران پا به این عرصه بگذارد و برنامهریزی در زمینه کتابهای درسی را یاری کند.
پروفسور گنجی: ما باید بیشتر از همه روی ضرورت آموزش جغرافیا در برنامهها پافشاری کنیم که در علوم اجتماعی مستهلک نشود. برای اینکه علوم اجتماعی دامنه وسیعی دارد و مجالی که جغرافیا حالت استقلال برای دانش آموز فراهم کند را از دست می گیرد. دانشگاه هنوز هم با آموزش و پرورش توافقی ندارد درصورتیکه باید آموزش و پرورش به گونهای عمل کند که آنچه دانشگاه طلب می کند را جذب کنند.
دکتر چوبینه: آرشیو ما خالی است از کارهایی پژوهشی که برای جغرافیا در دورههای قبل صورت گرفته است. آنچه باقی مانده در حافظه چند نفری است که سالهاست کار می کنند. در دوره راهنمایی هم اشاره شد که تعدد دروس وجود دارد. یکی از آفتهای دوره راهنمایی همین است و آمار نگران کننده ای از افت تحصیلی در دوران راهنمایی را شاهد هستیم و یکی از دلایلی که سیاستگذاران آموزشی اصرار بر تعدد درس ها دارند، این است که فکر میکنند باید در این مقطع چیزهای زیادی به کودک یاد داد. زیرا دیگر مجالی ممکن است پیدا نشود. واقعیت این است که اگر میخواهیم تحول ایجاد کنیم و جواب معلمها را بدهیم نباید برویم سراغ چند درس مظلوم و آنها را تضعیف کنیم و آینده و هویت دینی و ملی خود را به خطر بیندازیم. بلکه باید بیاییم در ساختار نظام آموزشی تجددنظر بکنیم. همین دلایل باعث شده که پس از 90 سال ما دارای سند آموزشی بشویم.
دکتر احمد پوراحمد: موضوع ما این نیست که باید جغرافیا باشد یا نباشد. همه ما اعتقاد داریم که باید جغرافیا وجود داشته باشد و به عنوان یک درس مستقل از ابتدا تا مقطع پیش دانشگاهی تدریس شود. موضوع این است که شما که در درون کار هستید و این بحثها را انجام دادهاید بگویید چه باید کرد؟ بدیهی است که گروههای دیگر در تقابل با شما مسائلی را مطرح می کنند تا به این واسطه به نتیجه برسند. بهتر آن است که به صورت قطعنامه؛ جغرافیدانان ایران در سطح دانشگاههای تهران این نتایج را به آموزش و پرورش منعکس کنند. مسلم است که یک جمع کارشناسی کوچک به نتیجه ای نمی رسد. اگر بخواهیم سیستم معتبری باشد؛ بهتر است برنامه ریزی کرد که جغرافیدانان شهرستان ها هم مدعی شوند و حتی به گوش مجلس هم برسد و تنها به آموزش و پرورش بسنده نکرد. یعنی با یک برخورد قویتر با موضوع روبرو شود و توضیح داده شود که کار به صورت کاملا غیرکارشناسی و تنها به خاطر نارضایتی برخی از معلمان صورت گرفته است. ما هم به همین خاطر اینجا جمع شدهایم تا همفکری کنیم و بتوانیم همایشی یا سمیناری تشکیل دهیم و پیگیری کنیم.
مهندس سحاب: برای چنین تصمیم بزرگی و برای رسیدن به یک اشتراک نظر درست باید دید اول در کجا واقع شدهایم. باید بحث های علمی داشت و باید به سمینارها و همایش های مختلف رسید. طبیعی است که بحث حذف یک درس درمیان نیست، بلکه بهینه سازی آن هم مدنظر است. باید به دنبال راه حل درست بود که این امر هم با بررسی همه جانبه و همفکری اساتید محترم دانشگاه ها و دیگر دست اندرکاران و متخصصین امکان پذیر است. ما در موسسه جغرافیائی سحاب این آمادگی را داریم که پیگیر بحث های کارشناسی در این حوزه باشیم.
ذوعلم با اعلام آخرین تغییرات انجام شده در کتب درسی، گفت: بیش از 250 عنوان کتاب در مقاطع تحصیلی مختلف تالیف شده است.
وی با بیان اینکه از این تعداد 13 عنوان کتاب برای مقاطع تحصیلی ابتدایی، راهنمایی و متوسطه هستند، گفت: این کتب در سال تحصیلی آینده مورد بهرهبرداری قرار خواهد گرفت که البته تعدادی از آنها به اجرای آزمایشی در خواهند آمد.
مدیر کل برنامهریزی و تالیف کتب درسی ادامه داد: همچنین دو کتاب جدیدالتالیف که شامل قرآن پایههای سوم و چهارم ابتدایی و علوم پایه اول با توجه به مصوبه جلسه هیات وزیران با نام جدید «علوم بهداشت» در سال آینده مورد بهره برداری قرار می گیرد.
وی از تالیف هفت کتاب جدید التالیف در دوره راهنمایی خبر داد و گفت: فارسی اول و دوم راهنمایی، تعلیم و تربیت اول راهنمایی، آمادگی دفاعی دختران سوم راهنمایی، فارسی سوم راهنمایی، دینی دوم راهنمایی و زبان انگلیسی اول راهنمایی از این کتابها هستند.
ذوعلم گفت: در دوره متوسطه نیز از مهر ماه امسال، سه کتاب جدید تالیف ریاضی دوم متوسطه، منطق سال سوم علوم انسانی و جامعهشناسی پایه دوم علوم انسانی آماده ارائه به دانشآموزان خواهد بود.
وی اظهار کرد: همچنین در رشته علوم و معارف اسلامی، هفت عنوان کتاب جدید تخصصی این رشته برای سال تحصیلی 89 ارائه خواهد شد.
مدیر کل برنامهریزی و تالیف کتب درسی، همچنین به اعمال برخی تغییرات و اصلاحات جزئی در کتب درسی اشاره کرد و گفت: در این قالب کتاب «بخوانیم و بنویسیم» پنج پایه ابتدایی امسال از نظر خط و تصویر اصلاح شده، زیرا انتقادات بسیاری در مورد تصاویر این کتابها وجود داشت و این در حالیست که در پایههای ابتدایی تصویر کتاب بخشی از محتوای خود کتاب است.
وی از اعمال تغییرات کلی در کتاب مبانی علم رایانه در مقطع متوسطه با توجه به تغییرات علم رایانه و نرمافزار نیز خبر داد و خاطر نشان کرد: در کتاب ریاضی اول متوسطه که در سال تحصیلی 87 ـ 88 به عنوان کتاب جدیدالتالیف نیز ارائه شد، با توجه به اظهارنظرهای معلمان تغییراتی حاصل شده است.
ذوعلم از جایگزین درس استانشناسی به جای جغرافیا در مقاطع تحصیلی نیز خبر داد و گفت: امسال تالیف کتاب استانشناسی در پنج استان تهران، فارس، اصفهان، گیلان، قم و کردستان به طور آزمایشی و با پیگیری خود استانها و مشارکت دستگاههای فرهنگی آغاز شده است.
برنامه درس ملی از سل تحصیلی 94-93 اجرا می شود
مدیرکل برنامهریزی و تالیف کتب درسی، از ارائه نگاشت و ویراست سوم سند برنامه درسی ملی به شورای عالی انقلاب فرهنگی نیز در آینده نزدیک که ویراست دوم آن در قالب 66 ضمیمه و هشت فصل در اسفند ماه سال گذشته ارائه شد، خبر داد و گفت: برنامه درسی ملی در سریعترین حالت، از سال تحصیلی 94 ـ 93 اجرایی خواهد شد.
ذوعلم ادامه داد: در برنامه درسی ملی دیگر خبری از هم گسیختگی کتابها و موضوعات نخواهد بود و تمام محتویات آموزشی در مبانی قالب جدید نوسازی خواهد شد.
وی تصریح کرد: بر این اساس، تا امروز بیش از 40 مورد تغییرات قابل توجه در برنامه درسی ملی در بخش اهداف، مبانی، عناوین درسی و نحوه ارائه دروس به دانشآموزان صورت گرفته و بعد از ارائه پیشنهادهای لازم برای تغییرات در سند، آموزش و پرورش سه سال برای اجرایی شدن فاز اول این طرح در حوزه ستادی زمان خواهد داشت.
مدیرکل برنامهریزی و تالیف کتب درسی همچنین گفت: در صورت تصویب سند برنامه درسی ملی در سال جاری، این سند در سال 1391 به صورت آزمایشی در ابتدایی و در سال 1393 در مقاطع راهنمایی و متوسطه اجرایی خواهد شد.
جدول عناصر و واحدهای تقسیمات کشوری
بهار ۱۳۸۸
ردیف
| استان
| مساحت
| تاسیس
|
تعدادواحدها | ||||
شهرستان | بخش | دهستان | شهر | |||||
1 | آذربایجان شرقی | 45650 | 1316 | 19 | 42 | 141 | 58 | |
2 | اذربایجان غربی | 37411 | 1316 | 17 | 40 | 113 | 38 | |
3 | اردبیل | 17800 | 1372 | 9 | 25 | 66 | 23 | |
4 | اصفهان | 107029 | 1316 | 22 | 45 | 125 | 96 | |
5 | ایلام | 20133 | 1353 | 8 | 20 | 40 | 21 | |
6 | بوشهر | 22743 | 1352 | 9 | 22 | 43 | 30 | |
7 | تهران | 18814 | 1357 | 13 | 35 | 80 | 56 | |
8 | چهارمحال وبختیاری | 16332 | 1352 | 7 | 18 | 39 | 27 | |
9 | خراسان شمالی | 28434 | 1383 | 7 | 17 | 42 | 17 | |
10 | خراسان جنوبی | 85290 | 1383 | 8 | 19 | 49 | 23 | |
11 | خراسان رضوی | 128949 | 1316 | 25 | 67 | 160 | 71 | |
12 | خوزستان | 64055 | 1316 | 23 | 52 | 127 | 55 | |
13 | زنجان | 21773 | 1352 | 7 | 16 | 46 | 18 | |
14 | سمنان | 97491 | 1355 | 5 | 13 | 29 | 17 | |
15 | سیستان وبلوچستان | 181785 | 1336 | 14 | 40 | 102 | 37 | |
16 | فارس | 122608 | 1316 | 26 | 76 | 197 | 79 | |
17 | قزوین | 15567 | 1376 | 5 | 19 | 46 | 25 | |
18 | قم | 11526 | 1375 | 1 | 5 | 9 | 6 | |
19 | کردستان | 29137 | 1337 | 10 | 27 | 84 | 24 | |
20 | کرمان | 180726 | 1316 | 17 | 46 | 143 | 60 | |
21 | کرمانشاه | 24998 | 1316 | 14 | 30 | 85 | 29 | |
22 | کهگیلویه وبویراحمد | 15504 | 1355 | 5 | 16 | 41 | 16 | |
23 | گلستان | 20367 | 1376 | 12 | 23 | 53 | 25 | |
24 | گیلان | 14042 | 1316 | 16 | 43 | 109 | 49 | |
25 | لرستان | 28294 | 1352 | 10 | 27 | 84 | 23 | |
26 | مازندران | 23842 | 1316 | 17 | 45 | 115 | 52 | |
27 | مرکزی | 29127 | 1326 | 11 | 20 | 62 | 29 | |
28 | هرمزگان | 70697 | 1346 | 13 | 36 | 83 | 28 | |
29 | همدان | 19368 | 1352 | 8 | 23 | 72 | 27 | |
30 | یزد | 129285 | 1352 | 10 | 20 | 51 | 24 | |
| جمع کل | 1628777 |
| 368 | 929 | 2438 | 1083 | |
منبع : سایت وزارت کشور
استفاده گسترده از GIS درقطر
منبع : 2007/10/11-GIM Intemational
تنظیم قطر بر روی نقشه
قطر اولین کشور در جهان است که اقدام به ایجاد GIS در سطح ملی نموده است. مرکز GIS قطر را کابینه دولت قطر در سال 1990 ایجاد کرد. گزارش عملکرد این مرکز بطور مستقیم در اختیار بخش قانونگذاری حکومت ملی قرار میگیرد. نخستین گامهای برداشته شده برای آشنا سازی ذهن مسؤلین در مورد اجرای GIS در قطر مدیون «شیخ احمدبن محمد آل ثانی» وزیر پیشین کشاورزی و شهرسازی و ریاست بخش اجرایی دولت قطر میباشد. در مقام یک مهندس وی تشخیص این واقعیت را به عهده داشت که امکانات بالقوه این فنآوری موجب انقلاب در سطح مدیریت اطلاعات و استفاده بهینه از امکانات برای مدلسازی و تجزیه و تحلیل دادهها در سطح ملی میشود. مناطق شهری کشور قطر در سال 1993 با مقیاس 000/4: 1 مجدداً عکسبرداری شد. اعضای CGIS با استفاده از دادههای جدید سعی بر ایجاد مدلهای ارتفاعی رقومی با دقتی در حدود 10 سانتیمتر نمودند. عکسهای قائم رقومی، حاوی پیکسلهایی به ابعاد 10 سانتیمتر، از کلیه مناطق مسکونی با سطح تراکمی بیش از 600- 500 نفر در هر کیلومتر مربع تهیه و استفاده شده است. در سال 1995 کل کشور مجدداً با مقیاس 000/30: 1 و 000/54: 1 عکسبرداری شد. اعضای CGISاین مرتبه مدلهای ارتفاعی رقومی با دقت 1 متر تهیه نمودند و بعد از آن عکسهای قائم رقومی با پیکسلهای 1 متری برای کل قطر ایجاد کردند. شبکه فیبر نوری شبکه GIS سیستم اطلاعات جغرافیایی قطر امکان تسریع مبادله اطلاعات را میان سازمانهای مختلف فراهم میکند. شبکه مذکور از فیبرها در توزیع اطلاعات به شرکتهای تحت قرارداد CGIS استفاده مینماید. چهارچوب اصی این شبکه مجموعهای از چندین شبکه کوچکتر اترنت و یا شبکههای حلقهای میباشد. CGIS با استفاده از یک مرکز gigaswitch با بیش از 3 گیگابایت پهنای باند امکان برقراری بیش از 67000 ارتباط را در ثانیه فراهم میسازد. این واقعیت بدان معنی است که در هر ثانیه فایلهای تصاویر رقومی، که بطور معمول ابعاد 50 مگابایتی دارند، قابل ارسال یا نمایش میباشند. در عین حال نرمافزارهای پیچیده گرافیکی و استری باعث میشود چنین فایلهایی تنها در عرض چند دقیقه ترسیم شوند. تا قبل از نصب شبکه GIS در سال 1994 و بدون استفاده از نرمافزارهای واستری زمان لازم برای ترسیم فایلها تصاویر رقومی در CGIS بین 5 تا 10 ساعت بود. شبکه GIS به مشترکین خود این امکان را میدهد تا به کلیه دادههای عمومی مورد نیاز خود دسترسی سریع داشته باشند. تصمیمگیری در مورد نحوه دستیابی به اطلاعات GIS در شبکه بستگی به نظر مشترک و شرکت فراهمکننده اطلاعات دارد. نرمافزارهای استاندارد انتخاب شده برای GIS قطــر شــامل محصــولات شرکت ESRI از قبیل Arc/Info ، Arcview، map object همراه با پایگاه اطلاعات رابطهای oracle میباشد و قطعات سختافزاری موجود برگرفته از شرکتهای تولیدکننده مختلف است.
اگر چه باروری و مرگ و میر میزان رشد جمعیت (رشد طبیعی) را تعیین میکنند، اما اندازه جمعیت به جابهجایی جمعیت نیز (فرآیندی که از طریق آن مردم، مناطق جغرافیایی مشخص را ترک کرده یا به آن وارد میشوند) وابسته است.
مهاجرت به عنوان یک واقعه تاثیرگذار بر رشد و تغییر جمعیت، تنها به خاطر ابعاد فضایی و زمانی که بر آن تاثیر میگذارند، مورد توجه قرار نمیگیرد. مهاجرت همچنین انعکاس تغییراتی است که در تار و پود جامعهای که مردم بدان تعلق دارند، اتفاق میافتد (تغییرات در فرهنگ، شرایط اقتصادی و اجتماعی و ساختهای سیاسی). از این رو، مهاجرت باید نه تنها به عنوان یک پدیده (واقعه یا موقعیتی که در خور یک مطالعه علمی است)، بلکه به عنوان یک فرا پدیده (واقعهای که اتفاق آن به علت بستر و موقعیتی است که مردم در آن زندگی میکنند) توصیف شود.
مهاجرت پدیده خاصی است که به اشکال مختلفی، جنس و گروههای سنی، پیروان مذاهب، اقلیتهای قومی و دارندگان تخصص، ثروت و مهارت را تحت تاثیر قرار میدهد و در مواردی نیز به شکل عام و همگانی ظاهر میشود و به همین دلیل آثار و پیامدهای متعدد و گوناگونی را برجای میگذارد.
تعاریف و مفاهیم
تاکنون تعاریف مختلفی از مهاجرت ارائه شده است و هرکدام از اندیشمندان از دیدگاه خاصی به موضوع نگریستهاند. البته با وجود تفاوت، وجه اشتراک زیادی بین این تعاریف وجود دارد که این اشتراکها نقطه شروع تحقیقات جمعیتی تلقی میشوند. از جمله تعاریف جامع مهاجرت میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
مهاجرت شکلی از تحرک جغرافیایی یا مکانی جمعیت است که بین دو واحد جغرافیایی انجام میگیرد. این تحرک باید به تغییر محل اقامت معمولی فرد از مبدا یا محل اقامت قبل از مهاجرت وی، به مقصد یا محل اقامت جدید بینجامد.
به نظر برخی مهاجرت نوعی انتخاب است که از طرف مهاجر انجام میگیرد. رولان پرسا جمعیتشناس فرانسوی مهاجرت را حرکات افراد یا گروهها میداند که تغییر طولانی محل اقامت معمولی فرد را به دنبال دارد. به نظر وی در تحلیل حرکات جمعیتی سه نکته باید مد نظر قرار گیرد.
الف- دایمی یا طولانی بودن مدت اقامت در محل جدید.
ب- وجود فاصله مکانی بین دو محل.
ج- وجود فاصله زمانی و زمان انجام مهاجرت.
در تعریف دیگری، مهاجرت به هرگونه تغییر همیشگی محل اقامت گفته میشود و شامل رهاکردن فعالیتهای سازمانیافته در یک محل و انتقال دایره فعالیتها به محل دیگر است. بنابراین مهمترین جنبه مهاجرت جابهجایی است اما هر جابهجایی مهاجرت تلقی نمیشود. به برخی جابهجاییها که محل سکونت برای همیشه تغییر نکرده است مهاجرت گفته نمیشود. همچنین امکان دارد محل سکونت فرد تغییر کند اما نیازی به تغییر دایره فعالیت نباشد (به دلیل نزدیکی محل)، در اینصورت فرد نقل مکان کرده است نه مهاجرت. همه مهاجران نقل مکان میکنند اما همه نقل مکان کنندگان مهاجر نیستند.
مهاجرتهای بینالمللی و داخلی
این تقسیمبندی با ملاک قرار دادن مرز بین کشورها و سرزمینها انجام میگیرد. اگر فردی از کشوری به کشور دیگر مهاجرت کند، این نوع مهاجرت، مهاجرت بینالمللی به شمار میآید، برون کوچ از نظر مبدا و درون کوچ از نظر مقصد. تمایز بین مهاجرت درونکشوری و میانکشوری از آن رو اهمیت دارد که مهاجرتهای میانکشوری بسیار مشکلتر انجام میشود و در نتیجه، به انگیزههای بسیار قویتر نیاز دارد. افزون بر این، تاثیرهای فرهنگی مهاجرت میان - کشوری، به طور معمول بیشتر از درونکشوری است و با احتمال قویتر، شامل تغییر زبان، آداب و رسوم، سیاستها و به طور کلی، تغییر شیوه زندگی و جهانبینی میشود. سازمان ملل متحد مهاجرهای بینالمللی را چنین تعریف میکند: مهاجر بینالمللی به افرادی اطلاق میشود که طی یک سال وارد یک کشور میشوند و مدت اقامتشان در آن کشور بیش از یک سال است. مهاجران بینالمللی را میتوان به مهاجران قانونی، مهاجران غیرقانونی، پناهندگان و پناهجویان تقسیمبندی کرد. مهاجرت بینالمللی بعضی اوقات آزاد است اما به طور معمول فرد یا باید شرایط سخت ورود به کشور را دارا باشد یا تقاضای پناهندگی کند یا بهطور غیرقانونی وارد شود. در مقابل ممکن است فردی محل اقامت معمولی خود را در داخل یک کشور یا سرزمین معینی تغییر دهد و در محل جدیدی مستقر شود که در چارچوب مقررات و تقسیمات سرزمینی آن کشور، مهاجرت تلقی شود. این نوع مرزها را مرز تقسیمبندیهای داخلی یک سرزمین یا کشور میگویند و جابهجایی انجام گرفته مهاجرت داخلی نامیده میشود. مهاجرت داخلی به طور معمول آزاد است، بدین معنا که مردم حق انتخاب دارند. به طور کلی میتوان گفت که مهاجرت داخلی بیشتر تحت تاثیر ویژگیهای فردی مردم قرار دارد درحالیکه مهاجرت بینالمللی بیشتر از فضای اجتماعی، سیاسی و موقعیتهای فراهم آمده تاثیر میپذیرد. بنابراین اهداف مهاجران داخلی نیز متفاوت از مهاجران بینالمللی خواهد بود.
مهاجرتهای داخلی خود به انواع مختلفی از قبیل مهاجرتهای شهر به شهر، روستا به شهر، روستا به روستا، شهر به روستا، بیناستانی، داخل استانی و... قابل تقسیم هستند که هر کدام از منظر خاصی به موضوع مهاجرت میپردازند.
دیدگاهها
به دلیل بین رشتهای بودن مقوله مهاجرت در علوم انسانی، اجتماعی و اقتصادی، آرا و نظریههای مهاجرتی در قالب دیدگاههای اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و سیستمی مطرح شدهاند که خلاصه ای در مورد این نگرشها ارائه میشود.
دیدگاه اقتصادی
این دیدگاه مهاجرتها را سازوکاری برای باز توزیع نیروی کار به حساب میآورد. از صاحبنظران عمده این نگرش میتوان از آدام اسمیت و اقتصاددانان کلاسیک نام برد که مهاجران کارگر را نیز تابع قانون عرضه و تقاضای اقتصادی میدانستند. این نظریه به تدریج تکامل یافت و به نظریه اقتصاد جدید مهاجرت رسید که در آن اصول و قوانین مشخصی برای مهاجرتها مطرح شد و سپس در برخورد آرا و عقاید به نگرشهای سیستمی گرایش یافت.
دیدگاه اجتماعی
این دیدگاه عامل اقتصاد را عامل منحصر به فرد برانگیزاننده مهاجرتها نمیداند و علاوه بر عوامل ارادی، انگیزههایی مانند تشکیل خانوار و الحاق به آن، تحصیل، تحمل یا عدم تحمل شرایط زیستی، تمایل به زندگی در نقاط خاص، عوامل قومی، نژادی و فرهنگی را نیز نادیده نمیگیرد.
دیدگاه سیاسی
نگرشهای سیاسی تبیین مهاجرت در وهله اول به قوانین و مقرراتی برمیگردد که بهطور معمول به صورت یک طرفه از سوی کشورهای مهاجرپذیر به کشورهای مهاجرفرست تحمیل میشود و پیامدهای این امور نیز در مواردی مهاجرتهای خاصی را برمیانگیزد که حداقل در آغاز به دور از انگیزههای اقتصادی است و حتی در مواردی در مقابل آن قرار میگیرد.
دیدگاه سیستمی
دیدگاه سیستمی بر نگرش جامع به مساله مهاجرتها تاکید دارد و نگرشهای تک بعدی را برای شناخت، درک و تحلیل مهاجرتها کافی نمیداند. از منظر این دیدگاه ارتباط تاریخی، فرهنگی، سیاسی و اقتصادی به صورت تنها و جدا از هم بر مهاجرت تاثیر نمیگذارند، بلکه به عنوان مجموعههای تفکیکناپذیر بستر لازم را برای مبادلات مهاجرتی فراهم میکنند و آن را تداوم میبخشند.
پیامدها
گرچه پیامدهای مهاجرتها را باید بسته به نوع مهاجرت تشریح و تحلیل کرد اما میتوان فارغ از انواع مهاجرتها، پیامدهای کلی و مشترک آنها را برشمرد.
برخی از پیامدهای عمومی مهاجرتها عبارتاند از:
افزایش یا کاهش جمعیت:
مهاجرتها به هرشکلی که جریان یابند باعث افزایش جمعیت نقاط مهاجرپذیر و کاهش جمعیت نقاط مهاجرفرست میشوند. این تغییر تعداد جمعیت میتواند به صورت تند و سریع در یک دوره کوتاهمدت پیش آید یا آنکه به صورتی مستمر و طولانی که وجه غالب مهاجرتها هستند، جریان یابد (مانند مهاجرتهای روستا شهری، مهاجرت از اقصی نقاط به شهرهای بزرگ و به ویژه مراکز کشورهای در حال توسعه، مهاجرت از مستعمرات به کشورهای استعمارگر و....)
مهاجرتهای شدید و کوتاهمدت در پی حوادث طبیعی، سیاسی و نظایر آن پیش میآید و پس از مدتی فروکش میکند. این مهاجرتها میتوانند پس از گذراندن دوران اوج خود به مهاجرتهای کند و طولانی تبدیل شوند.
تغییر ترکیب جمعیت:
این تغییر به طور عمده به دو صورت تغییر در ترکیب جنسی و تغییر در ترکیب سنی خودنمایی میکند و تغییر در ترکیب قومیتها و ویژگیهای اقتصادی و اجتماعی را نیز به دنبال میآورد. در مواردی که مهاجرتها به شکل خانواری انجام میگیرد، تاثیر چندانی بر ترکیب جنسی و سنی جمعیت باقی نمیگذارد. مگر آنکه ساختار جمعیتی مبدا مهاجرتی، تفاوتهای بارزی با ساختار جمعیتی مقصد مهاجرتی داشته باشد اما در بسیاری از موارد نسبت مردان در بین مهاجران بیش از زنان است. در این حالت مهاجرت باعث افزایش نسبت جنسی جمعیت در منطقه مهاجرپذیر و کاهش آن در منطقه مهاجرفرست میشود.
تسریع رشد جمعیت شهری و کاهش رشد جمعیت روستایی: مهاجرتها یکی از عوامل برانگیزاننده رشد جمعیت شهری بوده و مهاجران اغلب به قصد استقرار در نقاط شهری به ویژه شهرهای بزرگ به این اقدام دست میزنند. شواهد نشان میدهد که اثر مهاجرت در افزایش جمعیت شهری در کل منطقه اسکاپ و نواحی آسیای شرقی و آسیای جنوب شرقی بیش از اثر رشد طبیعی جمعیت است.
پیامدهای اقتصادی : از عمدهترین پیامدهای اقتصادی مهاجرتها، تفاوت دستمزدها و شرایط کاری مهاجران با کارگران بومی است که نوعی دوگانگی در بازار کار را به وجود میآورد. در برخی از کشورها امکان کار و فعالیت برای همه مهاجران یکسان نیست و این تفاوت با گذر زمان رو به کاهش میگذارد. همچنین مهاجرتها نقش مهمی در انتقال سرمایهو تجارب به کشورهای مهاجرفرست بازی میکنند.
پیامدهای اجتماعی و فرهنگی : یکی از پیامدهای عمده مهاجرتی، آشنایی مردم با فرهنگ و تمدنهای مختلف است. نقش مهاجرت در تداخل فرهنگها و پویایی فرهنگی جوامع در طول تاریخ بشر ذهن بسیاری از متفکران و صاحبنظران را به خود مشغول داشته و تحقیقات فراوانی در این زمینه صورت گرفته است. از نقطه نظر فرهنگی، نکته مورد اهمیت در تمام مهاجرتها، یکسان بودن فرهنگ مبدا و مقصد است. چنانچه تفاوتهای فرهنگی میان مبدا و مقصد مهاجرت وجود داشته باشد، بحث تاثیرپذیری مهاجران از فرهنگمقصد یا تاثیرگذاری آنها برفرهنگ مقصد، مدنظر قرار میگیرد.
مهاجران به طور معمول ضمن اخذ برخی از ویژگیهای فرهنگی مقصد، بعضی از ویژگیهای فرهنگی مبدا را نیز حفظ میکنند. به این ترتیب در درازمدت ویژگیهای فرهنگ آنان به فرهنگ بینابین فرهنگ مبدا و مقصد تبدیل میشود. سپس در بین نسلهای بعدی این مهاجران به تدریج ویژگیهای فرهنگ مقصد، غلبه بیشتری پیدا میکند. اگر گروهی از مهاجران دارای ویژگیهای فرهنگی غنی و قوی باشند، اقلیتی فرهنگی را در مقصد مهاجرت تشکیل میدهند و چه بسا فرهنگ مقصد را متاثر میسازند. گرچه پذیرش فرهنگهای گوناگون به وسیله مهاجران و ساکنان بومی در ابتدا با مقاومت و عکسالعملهای منفی همراه است. اما آنچه در آغاز به شکل برخورد تمدنها خودنمایی میکند، در نهایت از بده و بستانهای فرهنگی آنها، فرهنگهای متعالیتری به وجود میآید. مانند آمریکا که بخش عمدهای از فرهنگ، پیشرفت و تعالی خود را مدیون مهاجران است. البته در برخی از موارد این تاثیرها در جهت مثبت نیست.
ادغام و شبیه شدن فرهنگی به مراتب پیچیدهتر از ادغام اقتصادی است و تفاوتهای فرهنگی میان مبدا و مقصد مهاجرت میتواند منشا مسایل و مشکلاتی برای مهاجران و به ویژه فرزندان آنها باشد. فراوانی میزان ناهنجاریهای اجتماعی و افت تحصیلی، از نمونههای بارز اینگونه مشکلات است. همچنین پدیده حاشیهنشینی و پیامدهای اجتماعی و فرهنگی آن از عوارض اینگونه مهاجرتهاست که مطالعه آن در حیطه مباحث دیگر جامعهشناسی است.
از نظر اجتماعی مهاجرت به نوعی کثرتگرایی در جامعه و استقرار نهادهای لازم برای حفظ حقوق بشر منجر میشود، پیشداوریهای موجود در باره ارتکاب بیشتر مهاجران به رفتارهای بزهکارانه را از میان میبرد، افراطگریهای ملیگرایی را تعدیل میکند و به نوعی به اشتراک همگانی در زندگی اجتماعی میانجامد.
وضعیت مهاجرت در ایران
طی سالهای 1365 تا 1375 بالغ بر 8 میلیون و 718 هزار و 770 نفر جابهجا شدهاند که از این رقم تعداد 6 میلیون و 122 هزار و 675 نفر (22/70 درصد) مهاجران وارد شده از سایر نقاط به نقاط شهری و 2 میلیون و 596 هزار و 95 نفر (78/29 درصد) مهاجران وارد شده به نقاط روستایی بودهاند. مبدا مهاجرت 8 میلیون و 435 هزار و 865 نفر داخل کشور بوده است، 238 هزار و 331 نفر از خارج از کشور وارد کشور شده بودهاند و مبدا مهاجرت 44 هزار و 574 نفر نیز نامشخص بوده است. از تعداد 8 میلیون و 435 هزار و 865 نفر که مبدا مهاجرت آنها داخل کشور بوده است تعداد 59 میلیون و 520 هزار و 76 نفر (56/70 درصد) در مناطق شهری و 2 میلیون و 483 هزار و 789 نفر (44/29 درصد) در مناطق روستایی ساکن شدهاند. مبدا مهاجرت 5 میلیون و 602 هزار و 865نفر مناطق شهری داخل کشور بوده است که از این تعداد 4 میلیون و 62 هزار و 271 نفر (5/72 درصد) در نقاط شهری ساکن شدهاند و یک میلیون و 540 هزار و 694 نفر (5/27درصد) به نقاط روستایی مهاجرت کردهاند.
مبدا مهاجرت 2 میلیون و 833 هزار نفر مناطق روستایی داخل کشور بوده است که از این تعداد یک میلیون و 889 هزار و 905 نفر (71/66 درصد) در نقاط شهری ساکن شدهاند و 943 هزار و 95 نفر (29/32 درصد) به نقاط روستایی مهاجرت کردهاند. از تعداد 238 هزار و 331 نفر مهاجران واردشده از خارج نیز تعداد 137 هزار و 714 نفر (78/57 درصد) در نقاط شهری و 100 هزار و 617 نفر (22/42 درصد) در نقاط روستایی ساکن شدهاند. از تعداد 44 هزار و 574 نفر مهاجر که مبدا نامشخص داشتهاند، 22 هزار و 855 نفر (78/73 درصد) در نقاط شهری و 11689 نفر (22/26 درصد) در نقاط روستایی ساکن شدهاند.
اطلاعات به دست آمده از سرشماری سال 1385 نشان میدهد که طی دوره 10 ساله 1375 تا 1385 تعداد 12 میلیون و 148 هزار و 148 نفر در کشور جابهجا شدهاند یا از خارج از کشور وارد کشور شدهاند. از این تعداد 6 میلیون و 754 هزار و 994 نفر (6/55 درصد) مرد و 5393154 نفر (4/44 درصد) زن بودهاند. در دوره یادشده بیشترین تعداد مهاجران در گروه سنی 24-20 ساله و 29-25 ساله که سنین ورود به تحصیلات عالی و اشتغال بوده، است. الگوی سنی مهاجران نشان میدهد که نسبت مهاجران در گروههای سنی با نسبت جمعیت در آن گروه سنی مرتبط بوده و در گروههای سنی که نسبت جمعیت در آن گروهها بالاست، نسبت مهاجران نیز در آن گروههای سنی بالا است.
بر اساس اطلاعات سرشماری عمومی نفوس و مسکن سال 1385، از تعداد 12 میلیون و 148 هزار و 148 نفر مهاجر دوره 1375 تا 1385، تعداد 8 میلیون و 673 هزار و 667 نفر (4/71 درصد) در نقاط شهری و 3 میلیون و 474 هزار و 481 نفر (6/28 درصد) در نقاط روستایی سکونت گزیدهاند.
براساس اطلاعات سرشماری سال 1385، تعداد 3 میلیون و 898 هزار و 43 نفر (09/32 درصد) از کل جمعیت جابهجا شده طی دوره 1375 تا 1385 در داخل شهرستان محل سرشماری جابهجا شدهاند، تعداد 3 میلیون و 111 هزار و 689 نفر (61/25 درصد) بین شهرستانهای داخل استانها جابه جا شدهاند، تعداد 4 میلیون و 774 هزار و 41نفر (3/39 درصد) در شهرستانهای استانهای مختلف جابهجا شدهاند، تعداد 260 هزار و 495 نفر (14/2 درصد) از خارج ازکشور وارد محل سرشماری شدهاند و مبدا 10 هزار و 388 نفر (86/0 درصد) نیز نامشخص بوده است.
مبدا مهاجرت 11 میلیون و 173 هزار و 772 نفر داخل کشور بوده است، 260 هزار و 495 نفر از خارج از کشور وارد کشور شده بودهاند و مبدا مهاجرت 103 هزار و 881 نفر نیز نامشخص بوده است. از تعداد 11 میلیون و 783 هزار و 772 نفر که مبدا مهاجرت آنها داخل کشور بوده است تعداد 8 میلیون و 389 هزار و 676 نفر (2/71 درصد) در مناطق شهری و 3میلیون و 394 هزار و 96 نفر (8/28 درصد) در مناطق روستایی ساکن شدهاند. مبدا مهاجرت 8 میلیون و 715 هزار و 719 نفر مناطق شهری داخل کشور بوده است که از این تعداد 6 میلیون و 385 هزار و 665 نفر (27/73 درصد) در نقاط شهری ساکن شدهاند و 2 میلیون و 330 هزار و 54 نفر (73/26 درصد) به نقاط روستایی مهاجرت کردهاند. همچنین مبدا مهاجرت 3 میلیون و 68 هزار و 55 نفر مناطق روستایی داخل کشور بوده است که از این تعداد 2 میلیون و 4 هزار و 12 نفر (32/65 درصد) در نقاط شهری ساکن شدهاند و یک میلیون و 640 هزار و 43 نفر (68/34 درصد) به نقاط روستایی مهاجرت کردهاند. از تعداد 260 هزار و 495 نفر مهاجران واردشده از خارج نیز تعداد 198 هزار و 159 نفر (07/76 درصد) در نقاط شهری و 62 هزار و 336 نفر (93/23 درصد) در نقاط روستایی ساکن شدهاند. همچنین از تعداد 103 هزار و 881 نفر مهاجر که مبدا مهاجرت آنها نامشخص بوده است، 85 هزار و 832 نفر (63/82 درصد) در نقاط شهری و 18 هزار و 49 نفر (37/17 درصد) در نقاط روستایی ساکن شدهاند.همچنین نتایج حاصل نشان از افزایش تعداد جمعیت مهاجر شهر به روستا میدهد. بدین معنا که جهت مهاجرتهای بین روستا و شهر بیشتر از شهر به روستا بوده است.
اطلاعات به دست آمده از سرشماری عمومینفوس و مسکن سال 1385 نشان میدهد که تعداد مهاجران روستا به شهر در دوره 1375 تا 1385، 2 میلیون و 4 هزار و 12 نفر بوده است در حالی که تعداد مهاجران شهر به روستا در این دوره 2 میلیون و 330 هزار و 54 نفر بوده است. این امر نشان میدهد که طی این دوره تعداد 326 هزار و 42 نفر خالص مهاجرت به نفع مناطق روستایی بوده است.
نگاهی به مهاجران جابهجا شده در داخل شهرستان محل سرشماری نشان میدهد که این پدیده به دلیل بالا بودن مهاجرت از شهر به روستا در داخل شهرستانها رخ داده است.
مهاجرت از شهر به روستا در داخل شهرستان محل سرشماری طی این دوره 142 هزار و 308 نفر بوده در حالی که مهاجران روستا به شهر 643 هزار و 13نفر بودهاند.
مقایسه مهاجرت در دورههای 1365 تا 1375 و 1375 تا 1385 نشان میدهد که طی دوره 1375 تا 1385 رقم مطلق جمعیت مهاجر، نسبت به دوره قبل افزایش قابل توجهی داشته و تعداد 3 میلیون و 429 هزار و 378 نفر (39 درصد) بیشتر از تعداد مهاجران دوره قبل بوده است.
در بخشهای پیشین، علل مرتبط با مهاجرت به تفصیل مورد بررسی قرار گرفت. در این قسمت علل مهاجرت در ایران طی دوره 1375 تا 1385 بر اساس اطلاعات سرشماری سال 1385 مورد بررسی قرار میگیرد. طی دوره 1375 تا 1385بیشترین تعداد مهاجرتها به پیروی از خانواده بوده که بیشتر شامل زن و فرزندان مهاجران اصلی است. بعد از علت تبعیت از خانواده، جستوجوی کار و تحصیل در مراحل بعدی قرار دارند.
خارج شدگان به مهاجرانی گفته میشود که از استان مورد نظر به سایر استانها مهاجرت کردهاند و واردشدگان به مهاجرانی گفته میشود که از سایر استانهابه استان مورد نظر مهاجرت کردهاند. به تفاضل بین مهاجران وارد شده به استان و خارج شده از استان نیز خالص مهاجرت اطلاق میشود. درصورت مثبت بودن حاصل این تفاضل، استان مهاجرپذیر و در غیر این صورت مهاجر فرست در نظر گرفته میشود. استانهای عمده مهاجرپذیر کشور طی سالهای 1375 تا 1385 به ترتیب استانهای تهران، اصفهان، مازندران، خراسان رضوی، یزد، گلستان، گیلان و استانهایی نظیر آذربایجان شرقی، کرمانشاه و خوزستان استانهای مهاجرفرست بودهاند.
جمعبندی و نتیجهگیری
مهاجرت و چگونگی توزیع مجدد جمعیت در داخل کشور یکی از اساسیترین عواملی است که سیاستگذاران اقتصادی و اجتماعی جامعه برای نظم و جهت دادن به جابهجاییهای جمعیتی و نیز هدایت جمعیت به سوی قطبهای مورد نظر به آن توجه دارند.
مهاجرت پیچیدهترین فرآیند جمعیت شناختی است زیرا باید تعداد جابهجاییها، مقصدهای گوناگون و دلایل بیشمار آن را در نظر گرفت. مهاجرتها به لحاظ پیامدهای مختلفی (از قبیل پیامدهای جمعیتی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی) که در مقصد و مبدا مهاجرتی از خود به جای میگذارند نیز حایز اهمیت فراوان هستند.
در طول تاریخ معاصر، روند کلی مهاجرت در کشور از روستا به شهر و از شهرهای کوچکتر به شهرهای بزرگتر بوده اما در برخی موارد از جمله دوره 1375 تا 1385، جریان معکوس مهاجرت از شهر به روستا نیز اتفاق افتاده است. بخش زیادی از مهاجران جذب مناطقی هستند که جزء مناطق صنعتی محسوب میشوند.
منبع : روزنامه اطلاعات - اسفند ۱۳۸۷
بدخشان سرزمینی شامل پارهای از شمال خاوری افغانستان و جنوب خاوری تاجیکستان میباشد.
در مارس ۱۸۹۵ به موجب توافقاتی که میان بریتانیا و روسیه در لندن صورت گرفت، بدخشان میان افغانستان و خاننشین بخارا تقسیم شد و بر پایه این توافق بدخشان کوهستانی تابع بخارا باقی ماند و سرزمینهای جنوبی مسیر آمودریا به افغانستان (ولایت بدخشان) پیوست.
ولایت (استان) بَدَخشان یکی از ولایتها(استانها)ی کشور افغانستان است. بدخشان در شعرهای شاعران به کیفیت لعل خویش معروف بودهاست. بدخشان در شمال شرقی افغانستان واقع است. این استان در سال ۱۸۹۶ میان دو امپراتوری بزرگ (روسیه تزاری و بریتانیا) به دو بخش تقسیم گردید. یک بخش این استان تحت نام بدخشان روسیه و بعدا منطقه خودگردان کوهستانی بدخشان شوروی با مرکزیت شهر خاروغ به روسیه تعلق گرفت، و بخش دوم با مرکزیت شهر فیضآباد به امارت افغانستان پیوست. روسیه و انگلیس آمودریا (جیحون) را به عنوان مرز طبیعی پذیرفته و توسط ستونهای مرزی نشانهگذاری شد. در سال ۱۹۱۷ بعد از پیروزی انقلاب بلشویکی در روسیه بدخشان روسیه به شوروی در تشکیل جمهوری شوروی سوسیالیستی تاجیکستان تعلق گرفت.
§==فرهنگ و نژاد== مساحت بدخشان افغانستان ۴۷۴۰۳ کیلومتر مربع بوده و جمیعت آن بالغ بر یک میلیون و هفتصدو پنجاهزار نفر است، اکثریت باشندگان این استان را تاجیکان تشکیل داده و به زبان فارسی حرف میزنند.در بدخشان زبانهای دیگری به نام زبانهای پامیری (از خانواده زبانهای ایرانی شرقی) هنوز زنده هستند، و مردم به آنها تکلم مینمایند.مردم بدخشان دارای اصلیت آریائی بوده و از اصیلترین قبایل ساکن در افغانستان میباشند. اکثر مردم این استان باسواد بوده و به ارزشهای دینی خود سختگیر اند.
جغرافیای طبیعی
بدخشان دارای کوههای بلند و رودخانههای خروشان است، فراوردههای عمده این استان گندم، جو، جودر (گندم سیاه)، جواری (ذرت)، و ارزن است، از جمله میوههای این استان توت و چارمغز (گردو)، زردآلو، آلوبالو و سیب آن مشهور است.سیب بهارک و چارمغز سرغیلان درین ولایت از شهرت خوبی برخوردار است. بدخشان به داشتن معادن لعل، لاجورد، زمرد، فیروزه و طلای خویش دارای شهرت است. عمده ترین مخزنهای طبیعی آن، در یمگان لاجورد به حجم سه صدکیلومتر طول و ۴۷ کیلومتر عرض، و معدن لعل در سرغیلان که ازان به علت عدم مشخص بودن محل آن استفاده صورت نمیگیرد، میباشد. در نتیجه برسیهای که اخیراً در مورد نفت در افغانستان صورت گرفتهاست، این استان را دارای زخایر بزرگی نفتی تثبیت نمودهاند. این استان با جمهورهای تاجیکستان، پاکستان و استان سینکیانگ جمهوری مردم چین دارای مرز مشترک است.
کوههای مهم این استان خواجهمحمد، هزارچشمه و سفیدخرس نام دارند. رودخانههای مهم آن عبارتاند از رود کوکچه، واخان، انجمن، وردج، تگاب، تنگی شیوا، پامیر، جرم، چاهیل در سرغیلان، آغرده در غارسپان، غوریسنگ، درواز، راغ.ولایت بدخشان ۵۳ فیصد منابع آبی افغانستان را داراست.
بلند ترین قلهِ کوههای هندوکش در خاک افغانستان بنام «نوشاخ» درین ولایت قرار دارد.پامیر که به نام بام دنیا معروف است، درین استان موقیعیت دارد.
دریاچه (در فارسی افغانستان جهیل)های آن شیوا، سرغیلان زرقل و چقمقین نام دارند.
بدخشان از جمله ولایات افغانستان است که بیشترین قشر تحصیل کرده را در طول تاریخ داشته است. شخصیت های نامور دانش، امثال، مرزا عبدالقادر بیدل، ابوالحسن البدخش، مولانا شاه جی بدخشی، مولانا عبدالله بدخشی، جمشید خان شعله، مولانا غیاثی، صائب راغی، مصرع راغی، مولانا زیرک درایمی، و صدها دانشمند و فرهیختهء علوم اسلامی دیگر در گذشته و حال از بدخشان هستند. شخصیت های سیاسی بدخشان؛ شاه ولی خان دروازی مشاور و جانشین امان الله خان، طاهر بدخشی، استاد برهان الدین ربانی رهبر جهاد و دیگر سیاستمداران بدخشان قابل ذکر اند. بدخشان امروز هم دارای بزرگترین شخصیت های علمی، سیاسی، نویسندگان، مولفان و شاعران است که می توان از جمله از اشخاص ذیل نام برد: استاد نعمت الله شهرانی، استاد محمد موسی توانا، استاد بیان، داکتر قاری محمد ایاز، استاد محمد نظیف شهرانی، استاد محمد میرویس غیاثی، قاضی عبدالحق عتید، استاد عبدالباری ابراهیمی، استاد داد محمد خاشی، و دیگران... بدخشان در شعر و ادبیات در طول تاریخ و حتی امروز سر آمد روزگار است. مولانا نائل کشمی، عبدالودود نائل لاجوردین شهری، سودا، یزدان یار، واصل لطیفی، غفران بدخشی، داکتر صبغت الله خاکساری، و... از جمله شعرای معاصر هستند و صدها شاعر دیگر... یگانه طنز نویسی مشهور افغانستان «نجیب الله دهزاد» از بدخشان است. در طول هشت دهه آخر همهء قوانین اساسی افغانستان در چند دوره، تحت اشراف یک بدخشی تدوین شده است؛ شاه محمد ولی خان دروازی، عبدالله یفتلی، نعمت الله شهرانی و... بزرگترین متن روحانی تصوفی «مکتوبات امام ربانی مجدد الف الثانی» توسط دو نفر علمای بدخشان به رشتهء تحریر در آمده است. بدخشان؛ در همهء متون ادبی جهان و بویژه فارسی کهن، نسبت شهرت لعلش جایگاه ویژه داشته است و ادیبان و شعرا آن را در پهلوی عقیق یمن مثال زده اند.
اماکن تاریخی
از اماکن تاریخی آن میتوان از ویرانههای بهارک (که در حاشیه شهر تاریخی بهارستان و لان شی آباد شدهاست)، اشکاشم و توپخانه زیباک و مقبره ناصر خسرو نام برد.
ولایت خودمختار کوهستان بدخشان (به خط سرلیک : Вилояти Мухтори Кӯҳистони Бадахшон) ولایتی (استانی) است در جنوب شرق تاجیکستان.
این ولایت از جنوب با افغانستان و از شرق با چین همجوار است. این ولایت دارای مساحت ۶۳۷۱۰ کیلومتر میباشد.
مرکز آن شهر خاروغ است.
ولایت خودمختار کوهستان بدخشان ۴۰ درصد از مساحت کشور تاجیکستان را در بر میگیرد. جمهوری چین بر بیشتر خاک این ولایت به عنوان بخشی از استان سینکیانگ ادعا دارد.
منطقه خودمختار کوهستان بدخشان رسماً در ژانویه ۱۹۲۵ تشکیل شد و پس از تأسیس جمهوری تاجیکستان در سال ۱۹۲۹، منطقه بدخشان نیز جزئی از این جمهوری گشت. طی دهه ۱۹۵۰ بسیاری از مردم بومی کوهستان بدخشان که به پامیریها معروفند به اجبار به مناطق جنوب غربی تاجیکستان کوچانده شدند. پس از استقلال تاجیکستان از شوروی، نام منطقه خودمختار کوهستان بدخشان به ولایت (استان) خودمختار کوهستان بدخشان تغییر کرد.
در جریان جنگ داخلی تاجیکستان که از ۱۹۹۱ آغاز شد، حکومت محلی ولایت خودمختار کوهستان بدخشان در سال ۱۹۹۲ اعلام استقلال کرد. در جریان جنگ داخلی، بسیاری از پامیریها هدف حملات کشندهٔ گروههای رقیب قرار گرفتند و بدخشان یکی از دژهای گروههای مخالف دولت شد. مدتی بعد ولایت خودمختار کوهستان بدخشان اعلام استقلال خود را ملغی کرد.
با این که استان بدخشان تاجیکستان بزرگ ترین منطقه این کشور است و چهل و پنج درصد مساحت آن را تشکیل می دهد، تعداد جمعیت آن کمتر از دیگر استان هاست. دلیل آن هم موجودیت کوه های بلند و فراخ نامسکون در این منطقه است. همین کوه ها باعث شده اند که بیش از۲۰۰هزار تن مردم ساکن این استان به هفت زبان گوناگون صحبت کنند که همگی از خانواده زبان های ایرانی شرقی هستند. نما و ساخت خانه های آنها نیز متفاوت است: هر اتاق پنج ستون دارد و در وسط سقف آن روزنه ای هست که به زبان های پامیری (بدخشی) به آن "روز" می گویند.
کوهسار بلند بدخشان نه تنها زبان های باستانی مردم منطقه را حفظ کرده، بلکه آیین ها و رسوم آنها را نیز از دستبرد روزگار ایمن نگه داشته است. مراسمی که پیشینه ای هزاران ساله دارد و با آیین های پارسی گویان تاجیکستان تا اندازه ای متفاوت است.
موسیقی در فرهنگ مردم بدخشی جایگاه ویژه ای دارد و در هر منزل بدخشی حتما دف و رباب را می توان یافت. همه نواختن این سازها را از کودکی می آموزند، وگرنه در میان هم ـ روستائیان خود به بی هنری مشهور خواهند شد.
موسیقی نه تنها در بزم های شادمانی، بلکه در مراسم سوگ هم طنین می اندازد. "چراغ روشن" نام مراسمی است که در پی مرگ یک عضو خانواده انجام می شود. در این آیین دوستان و پیوندان متوفی دورهم می نشینند و "مدا" می خوانند. "مدا" مدحیه و مرثیه های ویژه است که غالبا از اشعار جلال الدین بلخی، حافظ و سعدی شیرازی برگزیده می شود و یک نفر در طول مراسم مرثیه ها را به زبان محلی توضیح می دهد. در روز سوم درگذشت عضو خانواده چراغ خانه را از ساعت هشت شامگاه تا چهار بامداد روشن نگه می دارند و پشت سر هم "مدا" می خوانند. این سنت برای دلداری بازماندگان متوفی انجام می شود.
مراسم عروسی بدخشی ها نیز کاملا از عروسی های دیگر منطقه های تاجیکستان متفاوت است؛ از موسیقی آن گرفته تا رقص و پایکوبی و آیین های مختلف سلام گفتن عروس به خوشدامن (مادر شوهر) و آوردن شیر و روغن برای عروس و داماد و پوشش آنها. لباس عروس بدخشی به هنگام ورود به خانه داماد سرخ است که به باور مردم منطقه، رنگ آفتاب و زندگی است. یعنی به جز از چادر سپید عروس، دیگر همه اجزاء پوشش او، پیراهن و روسری و کفش و زر و زیور عروس، قرمزی است.
مردم محلی به جشن عروسی که غالبا در فصل های پاییز و زمستان برگزار می شود، "سور" می گویند. "دف بزم" یکی از آیین های عمده عروسی در بدخشان است. زنان و مردان دف های بزرگ بدخشی را با بالا و پایین می آرند و می زنند که این نحوه دف زنی هم ویژه همین منطقه است. صدای دف در طول مدت بدرقه داماد به خانه عروس و همین طور پیشواز او و گسیل عروس به خانه داماد با آواز مردان و زنان آوازخوان می پیچد.
نگاهی به مسئله قره باغ
در این مقاله میخواهیم "مسئله قره باغ علیا " که سالهای سال در محافل بین المللی مختلف مطرح میگردد بحث نمائیم .موجودیت ترکها در قره باغ علیا که تا قرن هفتم میلادی به گذشته بازمیگردد ، توسط ارامنه اشغالگر تماما از بین رفته است .
قره باغ علیا گرچه از نظر تاریخی سرزمین ترکها بحساب میآید ولی بیش از ده سالست که تحت اشغال ارامنه قرار دارد .ترکهای آذربایجان ساکن این منطقه از خانه و کاشانه خود بیرون رانده شده و در شرایطی بس دشوار زندگی میکنند . مسئله قره باغ مابین آذربایجان و ارمنستان گذشته ای بس دیرینه داشته و موجبات قتل عام ها و تبعیدهای بسیاری را فراهم آورده است . قره باغ منطقه ایست که با رودخانه های کر ، ارس ، دریاچه گوکچه ، دشت و کوهستانی مرتفع احاطه شده و در عین حال نام خان نشینی است که در اواسط قرن هفدهم در این خاکها شکل گرفته است . در واقع قره باغ از این نظر که میتواند دیگر مناطق آذربایجان ، ارمنستان و ایران را از آن کنترل نمود دارای اهمیت ژئوپلیتیک بسیاری است . در اصل نباید مناطق قره باغ و قره باغ علیا را یکی دانست زیرا قره باغ علیا بمساحت 4329 کیلومتر مربع تنها بخشی از منطقه وسیع قره باغ است . قره باغ از شهرستانهای آغدام ،ترتر،یواله ،فضولی،بیلگان ،قبادلی،جبرائیل ، مینگه چویر ،آغجابدی ، خواجوند ،شوشا،خان کندی ،لاچین ،کلبجر ،خانلار ،گوروس ،آق دره ، برده ،زنگزور و خادروت تشکیل مییآبد . در حالیکه قره باغ علیا بمرکزیت خان کندی شوشا ،آق دره ، مادروت،خواجاوند و آسکرون را در دل خود جای میدهد .
سئله قره باغ که گذشته ای دیرینه دارد با فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی پیشین در نیمه دوم دهه 1980 ، با ادعای تصاحب منطقه قره باغ علیا توسط ارمنستان دوباره مطرح گردید . ادعای تصاحب منطقه قره باغ علیا توسط ارامنه در واقع از جمعیت زیاد آنها در این منطقه نشات میگیرد . در اینکه بیشتر جمعیت منطقه را ارامنه تشکیل میدهند جای تردید نیست . بر اساس سرشماری سال 1989 ، 75 درصد جمعیت قره باغ علیا را ارامنه و 25 درصدشان را نیز ترکهای آذربایجان تشکیل میدهند .علت اصلی جمعیت بالای ارامنه در این منطقه ، سیاستهائی است که روسیه اعصار پی در پی برای کنترل قفقاز دنبال کرده است .از طرف دیگر موجودیت ارامنه و ارمنستان در قفقاز برای روسیه غیر قابل انصراف بوده و همین موضوع تز قره باغ علیای ارامنه را تقویت میبخشد . در حالیکه آذربایجان با استناد بر سوابق تاریخی و حقوقی منطقه قره باغ علیا را حق مسلم خود میداند که از طرف محافل بین المللی مورد حمایت قرار میگیرد . آذربایجان در این راستا تنها از سوی ترکیه حمایت گردیده و در مقابل آن ارمنستان با حمایت از سوی روسیه ، ایران و کشورهای غربی همانند فرانسه به اشغال خاکهای آذربایجان ادامه میدهد . بعبارتی دیگر ارامنه نمیخواهند تا منطقه قره باغ علیا که بخشی ا زرویای کذائی ارمنستان بزرگشان میباشد را از دست رها سازند .
برای درک هرچه بهتر این مسئله و پی بردن بعمق حقایق باید نگاهی بتاریخ و وقایع آن بیاندازیم . قره باغ علیا بخشی از خاک آذربایجان بوده و با سیاستهای روسیه در قفقاز بتاریخ قرن هجدهم ، جمعیت ارامنه در آن رو به افزایش گذاشت بطوریکه ارامنه ادعای تصاحب و تعلق آنرا در میان گذاشتند . ارامنه که اکثریت جمعیت منطقه را تشکیل میدادند خواستار وابسته شدن قره باغ علیا به ارمنستان گردیدند . قره باغ در زمان حکمرانی سلطان مراد سوم عثمانی بدولت عثمانیان پیوست . قره باغ که تا قرن هجدهم مابین صفویان و عثمانیان رد و بدل میگردید ،سرانجام به ایران واگذار گردیده مدتی بعد نیز خان نشینی قره باغ توسط پناه علی بیگ در آن شکل گرفت . خان نشینی قره باغ تا سال 1826 که توسط روسیه تزاری اشغال گشت بمقیاسی وسیع مستقل محسوب میشد .با تسخیر منطقه توسط روسها ساختار دموگرافیک قره باغ نیز بسرعت تغییر داده شد . سیسیانوف ژنرال روسی در سال 1805 میلادی قره باغ را از لحاظ جغرافیائی دروازه آناطولی ، ایران و آذربایجان خوانده و پیشنهاد نمود تا برای تغییر توازن منطقه بنفع خود عناصر مسیحی را در بین مسلمانان جای دهند . در این راستا بسال 1825 و 1826 ، هجده هزار نفر از ارامنه پادشاهی قاجار و در سال 1828 نیز پنجاه هزار نفر ارمنی در این خاکها جای داده شدند . در سالهای 1828 و 1829 و جنگهای عثمانیان و روسیه ، روسها که شرق آناطولی را تا ارزنجان اشغال کرده بودند ، بالغ بر صد هزار نفر ارمنی را از ایران بسوی قفقاز کوچ داده و در مناطق ایروان و نخجوان اسکان دادند . در دهه 1830 نیز ارامنه بسیاری از ایران و دولت عثمانی به قره باغ کوچ داده شده و بدینترتیب توازن جمعیتی قره باغ کاملا تغییر داده شد .در واقع روسها بعد از قرارداد ادیرنه بسال 1828 و عهدنامه ترکمنچای ارامنه آناطولی و ایران را دعوت به اسکان در قره باغ نمودند . بدینترتیب روسها که ارامنه را همواره بعنوان اهرمی در مقابل ترکها میپنداشتند ،موجودیت ارامنه در قره باغ ، این منطقه کوهستانی و استراتژیک را مورد حمایت قرار دادند .
ارامنه که با حمایت روسها جمعیتشان روزبروز افزایش مییافت در سالهای 1829 و 1830 میلادی دست بشورش زده و به مناطق اسکان ترکها حمله کردند .منطقه بعد از سال 1905 و انقلاب کبیر روسیه شاهد درگیری جدی مابین ترکها و ارامنه گردید .جمهوریهای ارمنستان و آذربایجان بعد از کسب استقلال کوتاه خود در آن سالها برای حاکمیت بر قره باغ مبارزه ای بی امان را آغاز نمودند .ارامنه قره باغ نیز در سال 1918 شورشی بزرگ را دامن زده و به اماکن اسکان و کارترکها حمله بردند . سرانجام ارتش ترک با ورود به باکو و انجام عملیاتی در قره باغ توانست مقابل این قتل عام را بگیرد . بعد از متارکه نامه مندرس ، ارتش ترک منطقه را ترک گفته و بدنبال آنها انگلیسیها وارد قره باغ شدند .انگلیسیها در آغاز سیاستی به نفع ارامنه و گرجیها در پیش گرفته ولی بعدها تعلق قره باغ به آذربایجان را اعلان نمودند .ارامنه قره باغ از سال 1920 دوباره دست به قتل عام ترکهای آذربایجان زده و اقدامات خود در ضمیمه قره باغ به ارمنستان را فراهم ساختند .در حالیکه نیروهای آذربایجان سعی داشتند تا شورش ارامنه قره باغ را خاموش سازند ، ارتش سرخ شوروی وارد باکو گردیده و جمهوری آذربایجان را از میان برداشت .
مابین آذربایجان و ارمنستان سه منطقه قره باغ علیا ، نخجوان و زنگزور وجود دارد. زنگزور که آذربایجان ونخجان را از همدیگر جدا میسازد ، به ارمنستان محول گشت .جایگیری این منطقه مابین آذربایجان و نخجوان در واقع بخاطر ممانعت از همسایگی آذربایجان و ترکیه بود .نخجوان بعدها با تصمیمی مابین روسیه ، ترکیه ، آذربایجان و ارمنستان به جمهوری خود مختار تبدیل شده ئ تحت حاکمیت آذربایجان قرار گرفت . قره باغ علیا نیز بسال 1923 توسط روسها داخل مرزهای آذربایجان قرار گرفت
کشور های جدید
آیا می دانید که از سال ۱۹۹۰ تاکنون ۲۸ کشور جدید پا به عرصه گذاشته اند؟شاید اطلاعاتی که در ادامه ارائه می شود مورد استفاده دوستان باشد.
اغلب این کشور ها پس از فروپاشی شوروی سابق متولد شدند. برخی از این کشور ها ؛ در جریان موج استقلال طلبی اروپای شرقی و شبه جزیره بالکان بوجود آمدند. تعدادی نیز از پس از استقلال تغییر نام یافتند. بعضی از این کشور ها سابقه دیرینه داشتند مانند ارمنستان. در برخی از این کشور ها نیز مرز های جغرافیایی از گذشته وجود داشته است. مانند کشور های آسیای مرکزی ( قزاقستان؛ ازبکستان؛ ترکمنستان؛ تاجیکستان؛قرقیزستان) و منطقه قفقاز ( آذربایجان ؛ گرجستان؛ ارمنستان ).استقلال بعضی از این کشور ها با آرامش همراه بود نظیر جمهوری چک و جمهوری اسلواکی که از تقسیم کشور چکسلواکی سابق حاصل شد.اما کشور هایی هم هستند که استقلال را با جنگی خونین تجربه کردند.مانند بوسنی و تیمور شرقی. عکس حالت فوق نیز در همین دوران وجود داشت به نحوی که برخی از کشور های دو پاره به وحدت رسیدند مانند جمهوری یمن و جمهوری آلمان.همچنین تغییرات عمده ای نیز در کشور هایی بوجود آمد که علیرغم حفظ نام قبلی؛ مشخصات جغرافیایی تازه یافتند مانند جمهوری فدراتیو روسیه و یوگسلاوی.( البته یوگسلاوی در سال ۲۰۰۳ به جمهوری صربستان و مونته نگرو تغییر نام یافت . بنابراین یوگسلاوی سابق به پنج کشور جدید تبدیل شد که عبارتند از : اسلونی ؛ کرواسی؛ بوسنی و هرزه گوین ؛ مقدونیه ؛ صربستان و مونته نگرو )در سال ۲۰۰۶ صربستان و مونته نگرو نیز از هم جدا شدند و نام یوگسلاوی برای همیشه به تاریخ پیوست و این دو کشور به صورت مستقل در نقشه جهانی ظاهر شدند.در سال ۲۰۰۸ نیز منطقه خودمختار کوزوو از صربستان جدا شده و اعلام استقلال نمود و اینگونه یوگسلاوی سابق به هفت کشور مستقل تقسیم شد. گویا هنوز تجزیه یوگسلاوی از سال ۱۹۹۱کامل نشده است.
در منطقه بالتیک کشور های استونی ؛ لاتوی (لتونی ) و لیتوانی ظهور یافتند و در شرق اروپا شاهد ظهور کشور های بلاروس ( روسیه سفید) ؛ مولداوی و اوکراین هستیم.
در حوزه اقیانوس کبیر علاوه بر کشور تمور شرقی ؛ کشور پالوئو به استقلال رسیده است که مجمع الجزایری متشکل از ۲۰۰ جزیره است و در ۵۰۰ مایلی جنوب شرقی فیلی پین واقع شده است.
در همین دوران دو نام جدید در قاره آفریقا مطرح شد. نامیبیا که از افریقای جنوبی مستقل شده و اریتره که از کشور اتیوپی مستقل شده است. البته برخی کشور ها تغییر نام دادند مانند کشور زئیر نیز به جمهوری دمکراتیک کنگو ؛ ساموآی غربی به ساموآ ؛ جمهوری فیجی به جمهوری مجمع الجزایر فیجی ؛ جمهوری کومور به اتحادیه مجمع الجزایر کومور تغییر نام داده اند.
منبع: www.factmonster.com
این زلزله بعد از ظهر امروز دوشنبه 12 مه 2008 - 23 اردیبهشت 1387 ساعت دو و بیست و هشت دقیقه به وقت محلی در نود و دو کیلومتری شمال غربی شهر چنگدو، مرکز استان سیچوان اتفاق افتاد.
زلزله ای به قدرت هشت و هفت دهم ریشتر، . شدت زلزله به حدی بود که در شرق و جنوب شرقی آسیا نیز احساس شد. در شهر جونگ کینگ، سقف یک مدرسه فرو ریخت و پنج کشته (چهار کودک) و بیش از یکصد زخمی بر جای گذاشت. خبرگزاری رسمی چین گفته است که آمار تلفات، بیشتر از این رقم خواهد بود. زلزله در ساعات اولیه بعد از ظهر به وقت محلی در یکصد کیلومتری شمال غربی شهر چنگدو، مرکز استان سیچوان اتفاق افتاد. ارتباطات با این شهر که دارای ده میلیون نفر جمعیت است به دنبال زلزله، مختل شده است. دولت چین برای رسیدگی به اوضاع و کمک به زلزله زدگان ارتش را به منطقه فرستاده است. در پکن، پایتخت، شانگهای و هنگ کنگ ساختمان های بلند زلزله را احساس کردند و مقامات، این ساختمان ها را تخلیه کردند. این زلزله در بانکوک، پایتخت تایلند و تایپه، پایتخت تایوان نیز احساس شد. هو جینتائو، رئیس جمهور چین طی فرمانی خواهان تلاش های همه جانبه برای نجات قربانیان این زلزله شده است. ون جیابائو، نخست وزیر چین نیز شخصا برای نظارت بر مراحل کمک رسانی و امداد به منطقه سفر کرده است.
قام های این استان می گویند که هزاران نفر دیگر نیز احتمالا در زیر آوار دفن شده و زخمی شده اند.آمار تلفات حدود ۵۱ هزار کشته و ۳۰هزار زیر آوار مانده اند.
خبرگزاری ها گفته اند که این شدیدترین زلزله چین طی سه دهه اخیر است. بر اثر این زلزله حداقل هشت مدرسه و یک بیمارستان تخریب شده اند.
گزارش شده که در برخی نواحی، تا هشتاد درصد ساختمان ها فرو پاشیده اند که این منجر به افزایش تلفات شده است.
شدت این زلزله به گفته مرکز زلزله شناسی چین هفت و هشت دهم ریشتر بود. شدت زلزله به حدی بود که در شرق و جنوب شرقی آسیا نیز احساس شده است.
در گزارش های اولیه آمده بود که در شهر جونگ کینگ، سقف یک مدرسه فرو ریخت و پنج کشته (چهار کودک) و بیش از یکصد زخمی بر جای گذاشت. ارتباطات با این شهر که دارای ده میلیون نفر جمعیت است به دنبال زلزله، مختل شده است.
دولت چین برای رسیدگی به اوضاع و کمک به زلزله زدگان ارتش را به منطقه فرستاده است.
در پکن، پایتخت، شانگهای و هنگ کنگ ساختمان های بلند زلزله را احساس کردند و مقامات، این ساختمان ها را تخلیه کردند. این زلزله در بانکوک، پایتخت تایلند و تایپه، پایتخت تایوان نیز احساس شد.
هو جینتائو، رئیس جمهور چین طی فرمانی خواهان تلاش های همه جانبه برای نجات قربانیان این زلزله شده است. ون جیابائو، نخست وزیر چین نیز شخصا برای نظارت بر مراحل کمک رسانی و امداد به منطقه سفر کرده است.
آمار تلفات توفان نارگیس به حدود ۱۳۵هزار نفر رسید
تلویزیون دولتی میانمار،برمه سابق، روز جمعه اعلام کرد که آمار قربانیان توفان نارگیس که ۱۴اردیبهشت در این کشور رخ داد جمعا به ۱۳۳هزار و ۶۵۵ نفر رسیده است که از این میان ۷۷هزار و ۷۳۸کشته و ۵۵هزار و ۹۱۷ناپدید شده اند.
آخرین آماری که روز پنجشنبه در این کشور منتشر شد از ۴۳هزار نفر کشته و نزدیک به ۲۷هزار نفر ناپدید شده خبر داده بود.
سرعت بادهایی که به مناطق غرب برمه برخورد کرد تا 190 کیلومتر در ساعت رسید.
به گزارش خبرگزاری فرانسه از رانگون، تلویزیون میانمار تاکید کرد که منابع رسمی تاکنون به خاطر شرایط نامناسب جوی حاکم بر این کشور نتوانسته بودند آمار دقیقی ارائه کنند.
توفان نارگیس که در بخشهای جنوبی میانمار روی داد وخیمترین فاجعه تاریخ این کشور شناخته شده است.
در این توفان همچنین ۱۹هزار نفر و ۳۵۹نفر زخمی شده اند
جغرافیای پزشکی
شرایط زمینشناسی مناسب، لازمه وجود حیات در هر منطقهای از کره زمین است. آنچه به صورت اولیه اهمیت دارد اکسیژن، آب و محیطی است که جانداران بتوانند در آن زندگی کنند. این موارد از ابتدای زندگی بشر برای انسان مشخص بوده و به همین دلیل، جوامع انسانی در مناطقی که این شرایط وجود داشت، گسترش یافته است.
اما با گذشت زمان و احتیاج به منابع طبیعی، بشر بیشتر در معرض عوامل محیطی خاص قرار گرفت.به همین علت هم در مراجع تاریخی بسیاری از تمدنها، به رابطه محیط و سلامت انسان توجه شده است. در بسیاری از این مراجع، مشکلات سلامت ذکر شده با محیطهای شغلی ارتباط داده شده است، ولی در برخی موارد ارتباط با محیط طبیعی نیز به عنوان یک منشا برای مشکلات سلامت آورده شده است؛ به عنوان مثال در یک کتاب پزشکی چینی که به 3 قرن پیش از میلاد مسیح برمیگردد به رابطه محیط زیست و سلامت اشاره و وجود بیماریهای تنفسی مرتبط با خرد کردن سنگها، سمیت سرب در مشاغل و همچنین خاصیت سمینقره، مس، آنتیموان و جیوه اثبات شده است.
سوالات درس هجدهم
1-پراکندگی فضایی یعنی چه؟مثال بزنید.
2-از هندسه بیشتر در چه شاخه ای از جغرافیا استفاده می شود؟
3-اقلیم شناسی(آب و هواشناسی) و ژئومورفولوژی یافته های کدامیک از علوم را در اختیار جغرافیا قرار می دهند؟
4-در جغرافیای رفتاری،از داده های کدام علوم استفاده می شود؟
5-فکر می کنید جغرافیای تاریخی یعنی چه؟توضیح دهید و مثال بزنید.
6-شاخه های فنون جغرافیایی را نام برده و علوم مرتبط با آنها را ذکر کنید.
7-شاخه های جغرافیای طبیعی و علوم وابسته به آن را نام ببرید.
8-شاخه های جغرافیای انسانی و علوم وابسته به آن را نام ببرید.
9-شاخه های اصلی علم جغرافیا را نام ببرید.
10-کاربردموضوعات جغرافیای طبیعی چیست؟
11-موضوع مورد مطالعه ی جغرافیای طبیعی کدام است؟
12-موضوع مورد مطالعه ی جغرافیای انسانی کدام است؟
13-کاربرد موضوعات جغرافیای انسانی چیست؟
14-توسعه در لغت و اصطلاح به چه معنا است؟
15-به چه دلایلی جغرافیدانان وارد میدان مطالعات اقتصادی و اجتماعی شده اند؟
16-رابطه ی بین جغرافیای طبیعی و انسانی را بنویسید.
17-باتوجه به درآمد کشور ها و معیارهای اقتصادی،کشورهای جهان به چند گروه عمده تقسیم می شوند؟
18-بعد از جنگ جهانی دوم،کشورهای جهان به چند گروه تقسیم شدند؟
19-باتوجه به در آمد کشورها و معیارهای اقتصادی کشورهای جهان به چند دسته تقسیم می شوند؟
20-منظور از توسعه ی پایدار چیست؟
21-ابعاد چهارگانه توسعه ی پایدار را نام ببرید.
22-بعد اقتصادی و بعد مکانی توسعه ی پایدار را توضیح دهید.
23-بعد فرهنگی و اجتماعی واکولوژیکی توسعه ی پایدار را توضیح دهید.
24-برای محاسبه میزان توسعه ی کشورها از چه شاخص هایی استفاده می کنند؟
تهیه کننده : محمد تاجیک سرگروه جغرافیای مدارس جمهوری اسلامی ایران در قطر
نقش رستم نام یک پایگاه باستانی در استان فارس ایران است که یادمانهایی از عیلامیان، هخامنشیان و ساسانیان را در خود جای داده است.
از جمله یادمانهای نقش رستم میتوان به آرامگاه چند تن از پادشاهان هخامنشی (از جمله داریوش کبیر و خشایارشا)، نقش برجستههایی از وقایع مهم دوران ساسانیان (از جمله تاجگذاری اردشیر بابکان و پیروزی شاپور اول بر امپراتوران روم)، بنایی موسوم به کعبه زرتشت و نقشبرجسته ویرانشدهای از دوران عیلامیان اشاره کرد. نقش رستم در فاصله 6 و نیم کیلومتری از تخت جمشید واقع شده است و نام آن مانند نامهای تخت جمشید، نقش رجب و بسیاری نامهای مکانهای تاریخی دیگر، وجه تسمیه تاریخی ندارد.
آرامگاه چهار شاه هخامنشی در نقش رستم جای گرفته است. هر چهار آرامگاه شکلی صلیبی دارند و در دل کوه با ارتفاع قابل توجهی از سطح زمین قرار دارند.ر آرامگاه داریوش اول
از بین چهار آرامگاه موجود، فقط این آرامگاه کتیبه دارد و تعلق آن به داریوش اول محرز است. در شاخه بالایی آرامگاه، شاه با لباس پارسی و کمان به دست بر روی سکویی سه پله ایستاده و در حال انجام مراسمی است که میتواند شاهی یا مذهبی باشد. تصویر فروهر یا به عقیدهای اهورا مزدا در بالای سر و پیشاپیش پادشاه قرار گرفته است و شاه دست خود را به علامت احترام رو به این تصویر گرفته. سی تن از نمایندگان قبایل مختلف تخت شاهی و سکوی سه پله روی آن را حمل میکنند.
در قسمت میانی آرامگاه حفرهای وجود دارد که ورودی آن مشابه درها و سرستونهای هخامنشی در سنگ حجاری شده و نمایی از یک ساختمان مشابه ساختمانهای تختجمشید را نشان میدهد.
درون حفرهی آرامگاه سه اتاقک در دل کوه کنده شده است که در هر یک سه گور صندوق مانند قرار دارد. تمام این اتاقکها و گورها خالیاند و احتمالاً توسط لشکر اسکندر غارت شدهاند.
تصویری از نقش رستم
آرامگاه خشایارشاه
این آرامگاه در سمت راست آرامگاه داریوش اول قرار گرفته و بجز فقدان کتیبه و برخی اختلافهای جزئی در نقشهای برجسته، کاملاً مشابه آن آرامگاه است. از میان آرامگاههای چهارگانه مورد بحث، آرامگاه خشایارشا بهتر از همه حفظ شده است و جزئیات سنگتراشیهای آن سالم ماندهاند.
معماری داخل حفرهی آرامگاه با آرامگاه داریوش اول تفاوتهای اساسی دارد
آرامگاه اردشیر اول
این آرامگاه در سمت چپ آرامگاه داریوش اول واقع شده است و حجاری آن در مقایسه با دو آرامگاه پیشین بسیار بیدقت است.
آرامگاه داریوش دوم
این آرامگاه غربیترین (منتهی الیه سمت چپ) آرامگاه هخامنشی نقش رستم است و آن را به داریوش دوم منتسب میدانند.
قطر؛ ثروتمندترین کشور جهان اسلام
قطر از نظر سرانه تولید ناخالص داخلی، ثروتمندترین کشور در دنیای اسلام است. سرانه قطر به حدی بالا است که اغلب وضعیت اقتصادی این کشور نه با کشورهای خاورمیانه که با اقتصادهای بزرگ اروپایی مقایسه میشود.
|
طبق آمارهای موجود سرانه تولید ناخالص داخلی این کشور کوچک عضو شورای همکاری خلیج فارس معادل سه چهارم کشورهای اروپایی است و با توجه به سیاستهای این کشور تا رسیدن به اقتصادهای برتر جهان راه درازی باقی نمانده است.
قطر همچون دیگر کشورهای حوزه خلیج فارس اقتصادی وابسته به نفت دارد. این در حالی است که با داشتن تنها 15میلیارد بشکه نفت خام میتواند تا 23 سال دیگر از این ذخیره انرژی برای توسعه اقتصادش بهره ببرد.
امروزه نفت 85درصد از درآمد صادراتی قطر را تشکیل میدهد و 60درصد از تولید ناخالص داخلی این کشور آسیایی با درآمد نفتی ایجاد شده است.
در کنار نفت قطر یکی از بزرگترین دارندگان گاز طبیعی در جهان است. این کشور 7000کیلومتر مکعب ذخیره گاز طبیعی دارد که معادل 5درصد از کل ذخایر گاز طبیعی جهان است. امروزه قطر نه به دلیل حجم ذخایر نفتی بلکه به دلیل پتانسیل بالا در تولید و صادرات گاز طبیعی و گاز طبیعی مایع مورد توجه سرمایهداران بزرگی همچون آمریکا است.
به گزارش کنسول برنامه ریزی بانک مرکزی قطر در سال 2006 میلادی، نرخ رشد تولید ناخالص داخلی این کشور برابر با 24/2درصد بود که سرانه تولید ناخالص داخلی این کشور را به 62914 دلار رسانید. در این سال نرخ رشد صنعت نفت و گاز کشور قطر برابر با 29درصد اعلام شد.
آمارهای بانک مرکزی قطر نشان میدهد در سالهای 2005 و 2004 میلادی نرخ رشد تولید ناخالص داخلی کشور قطر به دلیل حضور بیشتر سرمایههای خارجی به ترتیب برابر با 33/8درصد و 34/8درصد بوده است. انتظار میرود تا انتهای سال 2011 میلادی ارزش تولید ناخالص داخلی این کشور به 97میلیارد دلار آمریکا برسد.
اقتصاد قطر یکی از صنعتیترین اقتصادهای حوزه خلیج فارس است. به گزارش مقامات اقتصادی 81درصد از اقتصاد قطر را صنعت، 18/8درصد را بخش خدمات و 0/2درصد را کشاورزی تشکیل میدهد.
مهمترین صنایع فعال در این کشور آسیایی را میتوان صنعت تولید نفت خام، صنعت پالایش نفت، تولید آمونیاک، کودشیمیایی، پتروشیمی، تولید شمشهای فولادی، سیمان و تعمیر کشتیهای تجاری نام برد. قطر سالانه حجم کلانی از محصولات کشاورزی و مواد غذایی مورد نیاز خود را وارد میکند.
آمارهای ارائه شده توسط دولت قطر نشان میدهد در سال 2006 میلادی بخش کشاورزی و ماهیگیری تنها 0/1درصد از تولید ناخالص داخلی این کشور را تشکیل میداد. در این سال تولید 3/7درصد، بخش برق و آب 1/3درصد، ساختمان و عمران 5/4درصد، تجارت در کنار درآمد رستورانها و هتلها 4درصد، حمل و نقل و ارتباطات 2/9درصد، بخش خدمات مالی 8/2درصد و خدمات دیگر 8/9درصد از تولید ناخالص داخلی این کشور را تشکیل داده بود.
قطر در سالهای گذشته حجم زیادی سرمایهگذاری خارجی جذب کرد. حجم این سرمایهها با افزایش حضور آمریکا و سرمایههای آمریکایی بیشتر شد و زمینه را برای بیشتر شدن نرخ رشد اقتصاد این کشور فراهم کرد.
توسعه همه جانبه اقتصاد قطر و بالا رفتن سرانه تولید ناخالص داخلی در این سرزمین سبب شد تا قطر به پایگاه اقتصادی کشورهای حوزه خلیج فارس بدل شود. این کشور هم اکنون مرکز بانکداری کشورهای حوزه خلیج فارس است و انتظار میرود تا چند سال آینده این نقش پررنگتر شود.
شاید به همین دلیل است که قطر بهرغم دیگر کشورهای حوزه خلیج فارس عجله ای برای کاهش وابستگی به صنعت نفت و گاز و ایجاد تنوع در اقتصاد ندارد. این کشور در هر سال درآمد کلانی از نفت و گاز بدست میآورد و با توجه به حجم کلان سرمایههای خارجی موجود در آن و حمایتهای اقتصادی ایالات متحده آمریکا در نظر دارد تا حد امکان از این موقعیت استفاده ببرد.
در سال گذشته میلادی قطر معادل 33درصد از تولید ناخالص داخلی خود سرمایه خارجی جذب کرد. به گزارش کنفرانس توسعه و تجارت سازمان ملل متحد، کشور قطر در میان 141 کشور رتبه دهم را از نظر شاخص پتانسیل جذب سرمایههای خارجی دارد و این به معنای آیندهای روشنتر برای اقتصاد قطر است.
در ده ماه اول سال مالی
2007/ 2006میلادی سرمایهگذاری مستقیم خارجی در این کشور 37درصد رشد کرد و به 4/1میلیارد دلار رسید. این در حالی است که در مدت مشابه سال قبل این کشور عربی تنها 3میلیارد دلار سرمایه خارجی جذب کرده بود. سهم اعظم این سرمایهها به بخش تولید گاز طبیعی مایع درونریز شد.
دولت قطر در صدد است تا زمینه را برای جذب 2میلیارد سرمایه خارجی فراهم کند که در صورت تحقق این مساله در سال مالی 2007/2006میلادی کشور مذکور بیشتر از 6میلیارد سرمایه خارجی جذب خواهد کرد.
پژوهشگران واحد مطالعات اقتصادی رسیدن حجم سرمایهگذاری خارجی قطر را به 6میلیارد دلار امری محتمل میدانند؛ زیرا بستر حاکم بر اقتصاد این کشور برای جذب سرمایهها مناسب است.
به گزارش واحد مطالعات اقتصادی کشور قطر (EIU) از نظر فرصتهای بازاری، سیاستهای دولتی برای واحدهای تولیدی کوچک و قدرت رقابت در جهان، سیاستهای دولت برای سرمایهگذاران خارجی، سطح کنترل بر تجارت و نرخ تبادل ارز، مالیاتها، تامین مالی طرحها، بازار کار و زیرساختها در موقعیتی است که توجه بسیاری از سرمایهگذاران را به خود جلب میکند.
از طرف دیگر ثبات اقتصادی این کشور حوزه خلیج فارس نیز یکی دیگر مسائلی است که ریسک سرمایهگذاری را کاهش میدهد و سبب میشود هر روز بر شمار سرمایهگذاران خارجی در این کشور افزوده شوند.
در سالهای اخیر سهم اعظم سرمایههای خارجی به صنعت گاز طبیعی مایع درونریز شده است. قطر در نظر دارد تا سال 2010 میلادی به بزرگترین صادرکننده LNG در جهان بدل شود و برای این کار نیازمند سرمایههای خارجی است. البته دولت قطر برای فراهم کردن بستر مناسب برای جذب سرمایهها و صنایع خارجی اصلاحاتی را در سیاستهای کشور ایجاد کرد.
اولین اقدام در سالهای آغازین قرن حاضر انجام شد که به زنان این کشور فرصت بیشتری برای حضور در عرصههای مختلف علمی و اجتماعی داده است. دولت قطر این کار را اولین گام در راه مدرنیزه شدن اقتصاد و اجتماع خوانده است.
دولت این کشور در صدد است تا سرمایههای خارجی را به بخش پتروشیمی و بخشهای غیر مرتبط با انرژی نیز هدایت
کند. پژوهشگر واحد مطالعات اقتصادی معتقد است قطر موفق خواهد شد به هدف جذب سرمایههای کلان خارجی دست یابد. زیرا از یک طرف در میان کشورهای حوزه خلیج فارس بستر مناسب تری برای جذب سرمایهها دارد و از طرف دیگر در میان کشورهای عربی از نظر ساختار اجتماعی پیشرفتهتر است.
پس سرمایهگذاران خارجی ترجیح میدهند به جای ورود به عرصههای محدود اجتماعی کشورهای عربی وارد اقتصاد ثروتمند و اجتماع نسبتا آزاد قطر شوند و از تمام بخشهای آن بهره ببرند.
ماسوله
در ۵۵ کیلومتری رشت در استان گیلان قرار دارد. این شهر در ناحیهای کوهستانی و جنگلی در دامنهای صخرهای با با وسعت آن ۱۶ هکتار و ارتفاع 1050 متر از سطح دریای آزاد ساخته شدهاست. ماسوله در ۳۲ کیلومتری جنوب غربی شهرستان فومن قرار دارد و از غرب به خلخال، از شمال به ماسال و از جنوب به تارم علیا محدود است.
این شهر طی شماره ۱۰۹۰ در فهرست آثار ملی به ثبت رسیده است.
این شهرک هم اکنون رویارو با مسائلی مانند ریزش سنگ، سیل، رانش زمین، زمینلرزه، تصرف به منظور توسعه عمرانی و انسانی و تخریب و ... میباشد، که احتمال خطر را در این ناحیه به حداکثر میرساند.
حدود هشتصد تا هزار سال پیش مردمانی از نقاط مختلف سرزمین گسترده ایران به دلائل نامعلومی به منطقه ماسوله کوچ کردند. برخی از مردمان محلی نیز از منطقه ای به نام کهنه ماسوله واقع در 6 کیلومتری شمال غرب این شهر با این افراد همراه شدند. طی کاوش های انجام شده از محوطه باستانی کهنه ماسوله سفالینه هائی متعلق به قرون پنجم تا هشتم هجری قمری بدست آمده است که دقیق ترین مستندات قابل توجه تاریخی می باشند.
در ۱۰ کیلومتری بالاتر از ماسوله جدید، ماسوله قدیم با آثار و بازماندههای انسانی از قبیل سنگ کوره و ... در منطقهای گسترده پراکنده شده است که جزء آثار باستانی بشمار میآیند.
زبان مردم ماسوله تالشی است.
ماسوله دارای محلههای ریحانه بر، خانه بر، مسجدبر، کشه سر و اسد محله است.
قلل مهم ماسوله عبارتاند از: شاهمعلم (شامولوم)، آسمانکوه، لاسه سر، تروشوم و کله قندی. که قله شاه معلم با ارتفاع ۳۰۵۰ متر بلندترین نقطه استان گیلان می باشد.
ماسوله دارای معماری منحصر به فردی است. محوطه جلوی خانهها و پشت بامها هر دو به عنوان پیاده رو استفاده میشوند. خیابانهای کوچک و پلههای بسیار به هیچ وسیله نقلیه موتوری اجازه ورود نمیدهد. معماری ماسوله در یک جمله توصیف میشود: حیاط ساختمان بالایی پشت بام ساختمان پایینی است. ساختمانها معمولاً از دو طبقه تجاوز نمیکنند.