دریاچه های ایران

دریاچه های ایران

دریاچة گَهَر : در دامنة جنوبی اشترانکوه، دو دریاچة آب شیرین به نام گَهَر بالا و گَهَر پایین وجود دارد که از یکدیگر حدود 100 متر فاصله دارند. دریاچة پایینی بزرگتر از بالایی است و فاصلة خطی دو دریاچه، حدود 1600 متر است . سطح دریاچة گَهَر در ارتفاع 2300 متری است و از شهرهای دورود، ازنا به ترتیب 850 و 430 متر بالاتر است. درازای گَهَر حدود 2100 متر و میانگین پهنای آن 355 متر و مساحت آن حدود 75/0 کیلومترمربع است (نبوی، 1364).

اصلیترین گسترة حوضة آبریز دریاچه، پهلوی جنوبی اشترانکوه یعنی «برآفتاب» با حدود 45 کیلومترمربع وسعت است. آب دریاچه محدود به آبهای سطحی نیست و به نظر میرسد که بخشی از آب دریاچه، از چشمههای کف تأمین میشود.

دریاچة گَهَر در درهای به همین نام در پشت اشترانکوه شکل گرفته است در محل دریاچه تودة بزرگی از خاک و سنگ وجود دارد که چون سدی طبیعی در جلوی آبراهههای بالادره را گرفته و در نتیجه دریاچه به وجود آمده است. بنابراین، بنیاد دریاچه را همین تودة فروریخته و جنبش گسلهای گَهَر و دورود تشکیل میدهد. زمان تشکیل این دریاچه دانسته نیست و نیاز به مطالعه دارد.

 

 

دریاچة مهارلو : دریاچة مهارلو در حدود 18 کیلومتری جنوب خاوری شیراز قرار دارد. ارتفاع این دریاچه، 1460 متر از سطح دریا و بیشینة ژرفای آن 3  مترگودی است. به همین دلیل میزان تبخیر بالاست و بخشی از بستر آن را لایهای از نمک میپوشاند و فقط در بخشهای شمالی و مرکزی آن، آن هم با ژرفای خیلی کم (حداکثر 50 سانتیمتر) و شوری زیاد،آب وجود دارد. تأمین کنندة اصلی آب این دریاچه رودها و آبراهههایی هستند که از شمال باختری و جنوب خاوری در آن تخلیه میشوند. مساحت آن در فصول مختلف متفاوت و تابع بارشهای جوی است. جدا از تبخیر زیاد، نهشتههای گچی سازند ساچون و دو گنبد نمکی واقع در خاور این دریاچه، در شوری بی‎اندازة آن تأثیر به سزایی دارند.

دریاچة مهارلو در یک فرونشست ناودیس مانند با روند شمال باختری – جنوب خاوری، شکل گرفته که گسل جوان و لرزهای سروستان از آن میگذرد. به نظر میرسد که حرکات این گسل به ویژه از زمان پلیستوسن پسین به بعد، موجب تشکیل این فرونشست ناودیس گونه شده باشد. به باور کرینسلی (1970) به دلیل نبود سواحل کهن یا پادگانههای بلند، امکان وجود دریاچهای در زمان پیش از پلیستوسن کم است و اگر دریاچهای هم وجود داشته، در نقاطی بوده که امروزه در حاشیة دریاچة فعلی قرار میگیرد.

آب این دریاچه از نوع کلریدسدیم – منیزیم، سولفات سدیم(4SO 2Na ،  2 MgCl، NaCl ) است و  از نمک این دریاچه برای صنایع پتروشیمی استفاده میشود. در ضمن بالابودن پتاسیم و به ویژه منیزیم در شورابههای دریاچة مهارلو، امکان استحصال اقتصادی نمکهای منیزیم به عنوان فرآوردة اصلی و پتاسیم  به عنوان محصول فرعی را امکانپذیر نشان میدهد (وزارت صنایع و معادن، 1381).

 

دریاچة نمک : از این دریاچه به نامهای دیگری همچون دریاچة نمک کاشان، دریاچة نمک قم، دریاچة قم، دریاچة آران و دریاچة مسیله، یاد میشود و نام دریاچة نمک بیشتر به کار میرود. انتخاب این نام به دلیل شوری بسیار زیاد دریاچه است به طوری که در فصل تابستان قطعات نمک بر روی آن شناور میشود.

این دریاچه، با درازای 80 و پهنای 30 کیلومتر، یک فرونشست زمینساختی است که در ارتفاع حدود 795 متر از سطح دریای آزاد تشکیل شده و فاصلة آن تا قم حدود 62 کیلومتر است. وسعت و شکل این دریاچه، متناسب با آبهای تغذیه کننده و میزان بارندگی، تغییرات زیاد دارد و وسعت آن همراه با کفههای گلی پیرامون، حدود 1900 تا 2000 کیلومترمربع است. ولی با توجه به شکل و ریختشناسی پیرامون، به نظر میرسد در زمان پلیوسن، دریاچة نمک وسعت بیشتری داشته و به احتمال گودیهای پیرامون اشتهارد، ساوه، ایوانکی قم و کاشان را احاطه میکرد. بیش از 250 متر از رسوبات سخت نشدة زمان کواترنر در این دریاچه نهشته شده است که نشانگر زمان کواترنر پیشین تا زمان حال هستند (حفاریهای شرکت ملی نفت ایران، 1960).

دریاچة نمک در یک فرونشست کم ژرفای زمینساختی تشکیل شده که پیرامون آن تعدادی گسلهای اصلی و فرعی وجود دارد که بعضی از آنها مانند گسلهای مرنجاب، راوند (بخشی از گسل کوشک نصرت – زفره)، سیاهکوه و دوازده امام، از گسلههای جوان و فعال کواترنر به شمار میروند. این مجموعة گسلها که دو روند متفاوت دارند دریاچه را دربر گرفته تا در تشکیل دریاچه نقش داشته باشند.

دریاچة هامون :  دریاچة هامون با حدود 1800 کیلومترمربع وسعت، بزرگترین حوضة دریاچهای خاور ایران است که از سه حوضچة اصلی یوزک، صابری و هیرمند تشکیل شده که در فصول کم باران و در زمان بادهای 120 روزه از هم جدا و در زمانهای پرباران، دریاچة واحدی را تشکیل میدهند. هیرمند در ایران، و بخشی از صابری در افغانستان است. رودها و آبراهههای زیادی به این دریاچه و باتلاقهای اطراف آن تخلیه میشود که از میان آنها، رود هیرمند بیشترین آبدهی را دارد. از نگاه ریختشناسی، دریاچهها از سه بخش تشکیل شدهاند:

* دریاچههای دائمی، که بیشترین سطح را با ژرفای بیشینه حدود 11 متر دارد.

* دریاچههای فصلی، که بصورت نوار به نسبت باریکی پیرامون دریاچههای دائمی قرار دارند.

* کفههای گلی و باتلاقها، که بیشتر در حاشیة خاوری و جنوب خاوری دریاچهها توسعه دارند.

از دیدگاه زمینشناسی، دریاچه یا مجموعة دریاهای هامون بخشی از بلوک ساختاری هیلمند (هلمند) افغانستان دانسته شده که در خاور گسل شمالی – جنوبی هریرود قرار دارد. اما دادههای منطقهای نشان میدهد که دشت زابل بخشی از فرونشست داریرود افغانستان است که نقاط پست آن مانند دریاچههای هامون، پایانه و محل انباشت بخشی از روانآبهای هندوکُش و آبراهههای سرچشمه گرفته از خاک ایران است.

 

دیگر دریاچههای ایران : تعدادی دریاچة به نسبت کوچک، در نقاط مختلف ایران وجود دارد که چندان شناخته شده نیستند و اطلاعات چندانی از آنها در دسترس نیست. دریاچههای زیر از آن جملهاند:

 

دریاچة آب بوندار: این دریاچه در حدود 60 کیلومتری باختر تا شمال باختری شهرستان دهدز قرار دارد و از جمله دریاچههای آب شیرین کوهستانی ایران است که در یک فروافتادگی زمینساختی قرار گرفته و از سطح دریا حدود 850 متر بلندی دارد. بیشینة درازای آن 2 کیلومتر و پهنای میانگین، 6/1 کیلومتر است. آب این دریاچه، به طور عمده از چشمههای کارستی زیر دریاچه و به مقدار کم از نهرهای کوچکی که در فصول پر باران آب دارند، تأمین میشود.

 

دریاچة مور زرد زیلایی: این دریاچه در حدود 180 کیلومتری شمال باختری یاسوج و در ارتفاع 2180 متری از سطح دریا قرار دارد. برممورزرد زیلایی و برمدلیبو نامهای دیگر این دریاچه است. به نظر میرسد که این دریاچه از انواع کارستی باشد و آب آن از چشمههای کارستی و روان آبهای سطحی تأمین شود.

 

دریاچة سیرانگل: این دریاچه در جنوب دریاچة ارومیه و در کنارة باختری جادة ارومیه – مهاباد قرار دارد. فاصلة آن از ارومیه 85 کیلومتر است و در 20 کیلومتری شمال خاوری نقده قرار دارد. آب این دریاچه از رودهای فرعی و اغلب فصلی، تأمین میشود و به مقدار کمتر، چشمههای زیردریاچهای نیز در این امر مشارکت دارند.

بر خلاف دریاچة ارومیه که فوق اشباع از نمک است، این دریاچه از انواع شور میباشد.

 

 

دریاچة قوریگل: این دریاچه در 18 کیلومتری شمال باختری بستانآباد تبریز قرار دارد و ارتفاع آن از سطح دریا 1890 متر است. آب این دریاچه بیشتر از رودها و آبراهههای فصلی و سیلابی و به مقدار کمتر از طریق چشمههای زیردریاچه تأمین میشود و شیرین است.

 

 

دریاچة بَزَنگان: این دریاچه در بلندیهای کپهداغ و در 130 کیلومتری جادة مشهد – سرخس قرار دارد. مساحت این دریاچة آب شیرین، حدود 80 هکتار و بیشینة عمق آن 12 متر است

 

 

دریاچة شطتمی: این دریاچه یک دریاچة کوهستانی در کوههای زاگرس است که در نزدیکی کوه منار قرار دارد. راه ماشینرو ندارد و میتوان از الیگودرز یا فریدونشهر، ابتدا به روستای دستگرد و بعد به دریاچه رسید. این دریاچه، به احتمال از منشأ چشمههای کارستی است و به دلیل قرارگیری در زون راندگیها، ممکن است منشأ زمینساختی داشته باشد.

 

دریاچة شورابیل اردبیل: این دریاچه با مساحت تقریبی 64 کیلومترمربع در جنوب اردبیل قرار دارد و از دریاچههای شور است. بسترآن پوشیده از گل و لای و لجن سیاهرنگ است و نمک به ضخامت 5 تا 8 سانتیمتر روی آن را میپوشاند.

دریاچه یا برکة نئور اردبیل: این دریاچه در 48 کیلومتری جنوب خاوری اردبیل به طرف خلخال و در فاصلة 18 کیلومتری خاور جاده، در منطقة کوهستانی قرار دارد. مساحت کل دریاچه در حدود 1/2 کیلومترمربع و ژرفای متوسط آن حدود 3 متر است. در هنگام تابستان، به علت کم آبی، به دو دریاچة کوچک و بزرگ تقسیم میشود. آب آن شیرین است.